» فرهنگ و هنر » شعر و ترانه » آشنایی با انواع ردیف در شعر فارسی
شعر و ترانه

آشنایی با انواع ردیف در شعر فارسی

۱۴۰۳/۰۷/۱۶ 1035

شعر فارسی با زیبایی و عمق خود، از فنون و آرایه‌های ادبی گوناگونی برخوردار است. یکی از این فنون، انواع ردیف در شعر فارسی است که به تکرار واژه‌ها در انتهای مصرع‌ها اشاره دارد. در این مقاله از موزستان، به بررسی انواع ردیف و اهمیت آن در خلق آثار شعری می‌پردازیم.

 

ردیف در شعر فارسی: کلید فهم زیبایی‌های ادبیات فارسی

ردیف یکی از عناصر کلیدی و ویژگی‌های ساختاری شعر فارسی به شمار می‌آید. شعرهای فارسی غنی از آرایه‌های ادبی و نکات هنری هستند که برای درک عمیق زیبایی‌های آن‌ها، لازم است این فنون را بیاموزیم و توانایی تشخیص آن‌ها را پیدا کنیم. این کار به ما کمک می‌کند تا از خواندن اشعار فارسی بیشتر لذت ببریم و آن‌ها را بهتر بفهمیم.

  

ردیف‌ها واژه‌های کاملاً مشابهی هستند که در انتهای مصرع‌های یک بیت قرار می‌گیرند و علاوه بر ظاهر کاملاً یکسان، معنای یکسانی نیز می‌دهند. مهم‌ترین کابرد ردیف در شعر، آهنگین کردن آن است و واژه‌های مختلفی در زبان فارسی وجود دارند که از آن‌ها می‌توانیم به عنوان ردیف شعر استفاده کنیم. یعنی ردیف، انواعی چون فعلی، اسمی، صفتی، قیدی و… دارد. در این مطلب  ، انواع ردیف در شعر فارسی را یاد می‌گیریم و برای هرکدام از آن‌ها مثال‌هایی را بررسی می‌کنیم.  

 

ردیف چیست؟

ردیف در شعر می‌تواند شامل یک واژه یا کلمه باشد که به عنوان یک واحد مستقل معنایی شناخته می‌شود. این واژه‌ها ممکن است از انواع مختلفی چون فعل، اسم، حرف، صفت و قید باشند.

 

 

تحلیل ردیف در اشعار, ساختار ردیف شعر

انواع ردیف کلمه ای

انواع ردیف کلمه‌ای عبارتند از:

 

ردیف فعلی: شامل افعالی که به عنوان ردیف در انتهای مصرع‌ها تکرار می‌شوند.

ردیف اسمی: شامل اسم‌هایی که در انتهای مصرع‌ها به کار می‌روند.

ردیف حرفی: شامل حروفی که در انتهای مصرع‌ها تکرار می‌شوند.

ردیف صفتی: شامل صفاتی که در انتهای مصرع‌ها به کار می‌روند.

ردیف قیدی: شامل قیدهایی که در انتهای مصرع‌ها قرار می‌گیرند.

 

این انواع ردیف کلمه‌ای به غنای شعر و ایجاد ریتم و موسیقی در کلام کمک می‌کنند.

 

ردیف فعلی

در بسیاری از اشعار، یک فعل با معنای یکسان در انتهای مصرع‌های یک بیت تکرار می‌شود که به آن ردیف فعلی گفته می‌شود. افعال فارسی به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: افعال تام و افعال اسنادی، که هر یک تفاوت‌های معنایی و دستوری خاص خود را دارند. در ادامه، به بررسی ردیف‌های فعلی تام و اسنادی می‌پردازیم.

 

ردیف فعلی تام

افعال تام یا خاص، افعالی هستند که نشان‌دهنده انجام یا عدم انجام یک عمل مشخص هستند. به عنوان مثال، فعل «رفتند» نشان‌دهنده عمل خاص «رفتن» است. هر فعلی که معنایی خاص و مستقل داشته باشد، فعل تام محسوب می‌شود.

 

به عنوان نمونه، در بیت زیر، کلمه «گفت» به عنوان فعل تام در انتهای هر دو مصرع تکرار شده و به ردیف تبدیل شده است. این فعل بیان‌گر عمل خاص «گفتن» است:

 

شنیده‌ام سخنی خوش که پیرِ کنعان گفت

فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت

(حافظ)

 

این نوع ردیف به ایجاد ریتم و آهنگ در شعر کمک می‌کند و معنای مشخصی را به شعر می‌بخشد.

 

ردیف فعلی اسنادی

افعال اسنادی مانند «است، بود، شد، گشت، گردید و…» به جای اینکه به انجام یک عمل خاص اشاره کنند، حالتی یا صفتی را به نهاد جمله نسبت می‌دهند. این افعال معمولاً برای بیان وضعیت یا حالت چیزی به کار می‌روند. به عنوان مثال، در جمله «حالش خوب شد»، فعل اسنادی «شد» حالت «خوب» را به اسم «حالش» نسبت می‌دهد.

 

برای درک بهتر، در ادامه نمونه‌ای از ردیف‌های فعلی اسنادی را بررسی می‌کنیم.

 

در بیت زیر، تکرار فعل اسنادی «بود» به عنوان ردیف استفاده شده است. این فعل در مصرع اول حالت «پر از جنگ بودن» را به «سراسر زمانه» نسبت می‌دهد و در مصرع دوم نیز برای نسبت دادن صفت «تنگ» به «جهان» به کار رفته است:

 

سراسر زمانه پر از جنگ بود

به جویندگان بر جهان تنگ بود

(فردوسی)

 

نکته

مهم است که توجه داشته باشیم که فعل‌هایی که به عنوان فعل اسنادی شناخته می‌شوند، گاهی ممکن است در معنای غیر‌اسنادی (یعنی معنای خاص) به کار بروند. در این حالت، این افعال دیگر فعل اسنادی نیستند و به عنوان فعل تام یا خاص محسوب می‌شوند.

 

برای مثال، در جمله زیر:

 

افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد

وز دست اجل بسی جگرها خون شد

(خیام)

 

در این بیت، فعل «شد» در مصراع اول به معنای «رفتن» است و در نتیجه فعل خاص و تام محسوب می‌شود. اما در مصراع دوم، این فعل معنای اسنادی «شدن» را می‌دهد. بنابراین، این دو واژه از نظر معنایی تفاوت دارند و ردیف نیستند، بلکه بین آن‌ها آرایه جناس تام (همسان) برقرار است و قافیه هستند.

 

ردیف اسمی

اسم‌ها از انواع مختلفی برخوردارند و می‌توانند به عنوان ردیف در شعرها استفاده شوند. این اسم‌ها می‌توانند از نظر ساختمان کلمه، خاص یا عام بودن، شناس و ناشناس بودن و سایر ویژگی‌ها به دسته‌های مختلف تقسیم شوند. همه این انواع اسم می‌توانند در ایجاد ردیف موثر باشند.

 

مثال

در بیت زیر، اسم «دوست» در پایان هر دو مصرع تکرار شده و به عنوان ردیف این بیت عمل می‌کند:

 

صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست

ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست

(سعدی)

 

در اینجا، تکرار اسم «دوست» در انتهای هر مصرع، به شعر آهنگ و معنای خاصی می‌بخشد و احساسات شاعر را به خوبی منتقل می‌کند.

 

ردیف ضمیری

در زبان فارسی، انواع ضمایر نیز به عنوان اسم شناخته می‌شوند و می‌توان از آن‌ها به عنوان ردیف استفاده کرد. ردیف ضمیری به تکرار ضمایر در انتهای مصرع‌ها اشاره دارد.

 

مثال

در بیت زیر، ضمیر شخصی منفصل «من» در انتهای هر دو مصرع تکرار شده و به عنوان ردیف عمل می‌کند:

 

گرت هیچ یادست کردار من

یکی رنجه کن دل به تیمار من

(فردوسی)

 

در این مثال، تکرار ضمیر «من» در انتهای هر مصرع احساس شخصی و عاطفی را به شعر می‌افزاید و ارتباط نزدیک‌تری با خواننده برقرار می‌کند.

 

ردیف حرفی

حرف‌ها کلمه‌هایی هستند که به تنهایی معنای مستقلی ندارند و همواره همراه با کلمات دیگر به کار می‌روند. به عنوان مثال، حرف «از» در عبارت «از کودکی» معنای خاصی پیدا می‌کند. حروف به دسته‌هایی مانند حروف ربط، حروف اضافه، حروف نشانه و… تقسیم می‌شوند و می‌توان از آن‌ها به عنوان ردیف نیز استفاده کرد.

 

مثال

در بیت زیر، از حرف نشانه «را» به عنوان ردیف استفاده شده است. در این بیت، حرف «را» نشانه مفعول است:

 

چون عهده نمی‌شود کسی فردا را

حالی خوش دار این دل پر سودا را

(خیام)

 

در این مثال، تکرار حرف «را» در انتهای هر مصرع، به شعر آهنگین‌تر می‌کند و نقش مهمی در معنا و ساختار شعر دارد.

 

ردیف صفتی

صفت‌ها کلماتی هستند که برای بیان حالت، کیفیت، مقدار و به طور کلی توصیف یک اسم به کار می‌روند. شاعران از انواع صفت‌ها به عنوان ردیف استفاده می‌کنند تا به شعر عمق و زیبایی بیشتری ببخشند.

 

مثال

در بیت زیر، کلمه «پیدا» که در پایان هر دو مصرع قرار دارد، به عنوان صفت و ردیف این بیت عمل می‌کند:

 

عتاب و لطف می‌گردد ز ابروی بتان پیدا

که باشد قوت بازوی هر کس از کمان پیدا

(صائب تبریزی)

 

در اینجا، تکرار کلمه «پیدا» در انتهای هر مصرع حس توصیفی قوی و پیوستگی در شعر ایجاد می‌کند و زیبایی خاصی به آن می‌بخشد.

 

ردیف قیدی

قیدها کلماتی هستند که با قرار گرفتن در جمله‌ها، فعل، فاعل، مفعول، مسند و… را به حالت خاصی مقید می‌کنند. به عنوان مثال، در جمله «ما خندان به سفر می‌رفتیم»، قید «خندان» حالت فاعل جمله یعنی «ما» را نشان می‌دهد. قیدها انواع مختلفی دارند و شاعران از آن‌ها به عنوان ردیف نیز استفاده می‌کنند.

 

مثال

در بیت زیر، کلمه «اینجا» که قید مکان است، به عنوان ردیف قیدی به کار رفته است:

 

گذار آرد مَهِ من گاه‌گاه از اشتباه اینجا

فدای اشتباهی کآرد او را گاه‌گاه اینجا

(شهریار)

 

در اینجا، تکرار قید «اینجا» در انتهای هر مصرع به شعر حس مکان و موقعیت خاصی می‌بخشد و تأکید بر حالت و احساس شاعر را نشان می‌دهد.

 

ردیف گروهی

در برخی از اشعار، به جای یک واژه، گروهی از واژه‌ها عیناً در انتهای مصرع‌ها تکرار می‌شوند. این نوع ردیف به عنوان ردیف گروهی شناخته می‌شود و می‌تواند به شعر احساس و عمق بیشتری ببخشد.

 

مثال

در بیت زیر، عبارت «تا کی و چند» به عنوان قید زمان و قید مقدار به صورت گروهی در انتهای هر دو مصرع تکرار شده و ردیف این بیت را تشکیل می‌دهد:

 

پسندی خوار و زارم تا کی و چند

پریشان روزگارم تا کی و چند

(باباطاهر)

 

در اینجا، تکرار عبارت «تا کی و چند» در انتهای هر مصرع، حس ناامیدی و پرسش را به خوبی منتقل می‌کند و بر احساسات شاعر تأکید می‌کند.

 

ردیف شبه‌جمله‌ای

شبه‌جمله‌ها عباراتی هستند که از نظر دستوری یک جمله کامل محسوب نمی‌شوند، اما معنای یک جمله کامل را به ذهن مخاطب منتقل می‌کنند. این نوع عبارات می‌توانند به عنوان ردیف در اشعار مورد استفاده قرار گیرند.

 

مثال

در بیت زیر، عبارت «چه حاصل» در انتهای هر دو مصرع به کار رفته است. این عبارت به تنهایی فعل ندارد و به همین دلیل جمله نیست، اما معنای کامل (چه حاصلی دارد؟) را منتقل می‌کند و بنابراین ردیف این بیت از نوع شبه‌جمله‌ای است:

 

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل

مطیع نفس شیطانی چه حاصل

(باباطاهر)

 

در اینجا، تکرار عبارت «چه حاصل» در انتهای هر مصرع، تأکید بر پوچی و بی‌ثمری اعمال را به خوبی نشان می‌دهد و احساس عمیقی را در خواننده ایجاد می‌کند.

   

نتیجه گیری 

 آشنایی با انواع ردیف در شعر فارسی به ما این امکان را می‌دهد که به عمق و زیبایی آثار شعری پی ببریم. هر نوع ردیف—چه فعلی، اسمی، قیدی یا شبه‌جمله‌ای—نقش مهمی در ایجاد ساختار و آهنگ شعر دارد و به شاعر این فرصت را می‌دهد که احساسات و مفاهیم را به شیوه‌ای تأثیرگذار منتقل کند. با درک و شناخت این فنون، می‌توانیم از خواندن و تحلیل شعر فارسی لذت بیشتری ببریم و به غنای ادبیات خود افزوده و آن را به نسل‌های آینده منتقل کنیم.

 

 

 

گردآوری: بخش فرهنگ و هنر موزستان

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×