باباافضل کاشانی شاعر و عارف ایرانی
زندگینامه باباافضل کاشانی شاعر
بابا افضل کاشانی
بابا افضل کاشانی یک فیلسوف و حکیم بزرگ ایرانی بود که در نیمه اول قرن ششم میلادی به دنیا آمد و در حدود سال 610 هجری قمری درگذشت. او با نام مرقی کاشانی نیز شناخته میشود و بسیاری از رباعیات مشهور با شخصیت او در ارتباط هستند. البته، اطلاعات کافی درباره زندگی او در دست نیست.
بر اساس شواهد، بابا افضل در ابتدای قرن هفتم میلادی و در زمان فتح ایران توسط چنگیز خان در سنین بالا بوده است. خواجه نصیرالدین طوسی ذکر کرده است که در حدود سال 597 هجری قمری، شخصی به نام “کمال الدین محمد حسیب” که از شاگردان بابا افضل بوده، به شهر طوس رسیده است. خواجه نصیر به آنجا میرفت تا از او در زمینه ریاضیات آموزش ببیند.
نسخه های خطی نوشته های فلسفی بابا افضل در کتابخانههای ایران و جهان به نسبت زیاد است. نوشتههای فلسفی او کوتاه است و بیشترین آنها به زبان فارسی و تعدادی هم به زبان عربی است و بعضی از نوشتههای عربی خود را به خواهش دوستان و مریدان به فارسی برگردانده است. نوشتههای فارسی او به زبانی روان و سلیس نوشته شده است. بابا افضل در نوشته های فلسفی خود اصطلاحات نوین فلسفی ابداع کرده است.
هم چنین تعدادی از نامههای او در زمینۀ فلسفه به جای مانده است. برخی از نوشتههای فلسفی بابا افضل جداگانه و پراکنده چاپ شده بود تا آنکه آقای مجتبی مینوی با همراهی آقای یحیی مهدوی، مصنفات بابا افضل را در دو جلد در سالهای 1331 و 1337 با تصحیح علمی – پژوهشی در انتشارات دانشگاه تهران منتشر کرد. در جلد دوم این مجموعه، تعداد 192رباعی، 7 غزل و 3 قصیده درج شده است که مستند است.
هر چند شهرت بابا افضل در حوزۀ فلسفه است ولی در حوزۀ ادبیات رباعی های بابا افضل آوازۀ بلند بالایی داشته اند، در لابه لای جُنگ ها و سفینه ها تعداد زیادی رباعی به بابا افضل منتسب شده است که یقیناً اکثریت آنها از او نیست.
اگرچه شهرت بابا افضل به عنوان یک فیلسوف و حکیم بزرگ ایرانی است، اما در زمینه ادبیات نیز، رباعیهایی به او نسبت داده شدهاند که بسیاری از آنها به واقع از او نیستند.
در دوران جدید، برای اولین بار، رباعیهای بابا افضل به دستور مخبرالدوله توسط وزیر تلگرافخانه گردآوری و به خط نستعلیق نگارش شدند. این کتاب حدود 400 رباعی در بر دارد و در شعبان 1319 قمری به پایان رسید. همچنین، در سال 1311 شمسی، آقای سعید نفیسی 483 رباعی بابا افضل را چاپ کرد، اما به اذعان خود نفیسی، تعداد زیادی از آنها به شاعران دیگر نیز نسبت داده شدهاند.
در سال 1351، چهار نفر از فرهنگیان کاشان، با نام های آقایان مصطفی فیضی، حسن عاطفی، عباس بهنیا و علی شریف، دیوان بابا افضل را چاپ کردند که 687 رباعی و چند غزل و قصیده را جمع آوری کرده بود، اما بسیاری از این رباعیها واقعا از بابا افضل نبودهاند و تنافر اندیشههای مختلف آنها نشان میدهد که نمیتوان همه را به بابا افضل نسبت داد. بنابراین، برای ارزیابی صحت نسبت دادن رباعیها به بابا افضل، میتوان از اندیشههای فلسفی او که در نوشتههای فلسفی وجود دارند، به عنوان معیار استفاده کرد.
در اینجا، مجموعهای از رباعیهای بابا افضل، از جلد دوم مصنفات او که توسط مجتبی مینوی با تصحیح علمی-پژوهشی چاپ شده بود، استخراج شده و به فرمت گنجور تایپ شده است. در ضمن، بعضی از کتابها و نوشتههای فلسفی بابا افضل هنوز به جای ماندهاند.
آثـار بابا افضل کاشانی
بیشتر آثار بابا افضل که در فهرست ذکر شدهاند، در مجموعه مصنفات او به کوشش مجتبی مینوی و یحیی مهدوی چاپ شدهاند. این مجموعه شامل آثار فلسفی و ادبی بابا افضل است که به فارسی نوشته شدهاند:
الف ـ رباعیها و دیگر اشعار
در مجموعه مصنفات بابا افضل، 195 رباعی از او آمده است که در صفحات 674-676 و 737-772 آمده است. همچنین، آقای سعید نفیسی 483 رباعی بابا افضل را با عنوان “رباعیات بابا افضل کاشانی” گردآوری کرده و در تهران به چاپ رسانده است. همچنین، کتابی با عنوان “دیوان حکیم افضلالدین محمد مرقی کاشانی” به کوشش مصطفی فیضی و دیگران در کاشان به چاپ رسیده است که شامل بیش از 686 رباعی و 12 غزل و قصیده است.
اما برای انتساب رباعیها به بابا افضل، باید به نقد و بررسی کامل و دقیقی پرداخت. زیرا برخی از این رباعیها به دیگران نیز نسبت داده شدهاند و در حقیقت مشخص نیست کدام رباعیها واقعا از بابا افضل هستند. لذا، برای اطمینان از صحت انتساب رباعیها به بابا افضل، باید به یک بررسی نقادانه و دقیق تر مراجعه کرد.
ب ـ آثار منثور
– “عرضنامه” اثری مهم از بابا افضل است که بیش از آثار دیگرش، آراء و نظریات خاص او را در بر میگیرد. این اثر در 4 بخش (عرض) تدوین شده است: عرض اجسام یا موجودات منفعل و کنشپذیر، عرض کنندگان و کارگران در اجسام عالم، عرض دانستههای مردم (انسان) و عرضدانندگان و بیان ماهیت و انیت داننده. در این اثر، بابا افضل بر شناخت نفس و مقام والایی که خود انسان از راه دانستن حقایق کلی به دست میآورد، تأکید میکند. همچنین، او در این اثر به روشی فلسفی، به بررسی مفاهیمی مانند خدا، عقل، نفس، وحی و … میپردازد. بابا افضل در این اثر، به اهمیت دانش حقایق کلی و دستیابی به آن تأکید دارد و معتقد است که مقصود نهایی از پرداختن به بخشهای سوم و چهارم این اثر، به دانش حقایق کلی اختصاص دارد.
– “جامع الحکمه” نیز یکی از آثار بابا افضل است، اما از دید بیشتر کسانی که به فهرست آثار او پرداختهاند، دور مانده است. این اثر شامل یک مجموعه از نثرهای فلسفی و عرفانی بوده و به بررسی مسائلی مانند خدا، عقل، نفس، وحی، عشق و … میپردازد. برخلاف “عرضنامه” که به صورت شعری نوشته شده است، “جامع الحکمه” به صورت نثری نوشته شده است.
– اثر اول “بسمله” نام دارد و در سال 1361 به کوشش محمدتقی دانشپژوه در تهران چاپ شده است. این رساله درباره تأویل “بسمله” است و شامل فواید فلسفی و عرفانی است. در گفتار چهاردهم وجه دین نیز به تأویل “بسمله” پرداخته شده است، اما پیشینه نگارش اینگونه متون در سایر منابع دیده نشده است. احتمالی که بابا افضل اسماعیلی باشد، از اشارههای متن برمبنای مباحث فلسفی و عرفانی برداشت شده است. با این حال، نمیتوان آن را به باطنی مذهب تعلق داد، زیرا اعتقادات فلسفی افضلالدین با تعالیم باطنی اسماعیلی تفاوت دارد.
– اثر دوم “مدارج الکمال” یا “گشایشنامه” نام دارد و نخست به زبان عربی نوشته شده و سپس توسط افضلالدین به زبان فارسی برگردانده شده است. این کتاب شامل فتوح هشت است و تنها متن فارسی آن چاپ شده است.
– اثر سوم “جاوداننامه” نام دارد که نخستین بار توسط نصرالله تقوی در سال 1311 در تهران چاپ شده است. این کتاب به تعالیم قرآن و حدیث پایبند است و مباحثی چون انواع دانش، خودشناسی و آغاز و فرجام هستی را در بر میگیرد. این کتاب تأثیر بسیاری بر اکسیرالعارفین صدرالدین شیرازی داشته است و بخشی از آن به ترجمه عربی عباراتی از “جاوداننامه” تشکیل شده است.
– “رساله در علم و نطق” یا “منهاج مبین”، اثری است که نویسندهاش در ابتدا آن را به زبان عربی نوشته و سپس به فارسی برگردانده است. این اثر، تفکر منطقی نویسنده را در معنای دقیق ارسطویی نشان میدهد. در متن عربی این اثر، نویسنده به تعریف ابن سینا از “قیاس خُلف” مخالفت میکند که نشان میدهد نویسنده خود این اثر است و احتمال برگردان متنی عربی از آثار ارسطو یا ابن سینا محتمل نیست.
– “ساز و پیرایۀ شاهان پرمایه”، اثری در زمینه فلسفه سیاسی است، که به طور مستقل نیز به کوشش مبصر السلطنۀ اصفهانی در تهران در سال 1311 به چاپ رسیده است. در این رساله، علاوه بر پادشاه کامل، نفس کامل نیز به تصویر کشیده شده است.
– “ترجمه رساله نفس ارسطو”، اثری است که با ویراستاری مشکٰوه و با مقدمۀ محمدتقی بهار در سال 1316 در تهران به طور مستقل منتشر شده است. این اثر، ترجمهای از رسالهای عربی با همین عنوان از ارسطو است.
– “ینبوع الحیاه”، ترجمهای است از 13 فصل از سخنان هرمس الهرامسه که شامل مناجاتهایی به سبک خواجه عبدالله انصاری است. این اثر در سال 1873 میلادی در بن با نام “معاتبه النفس و زجر النفس” چاپ شده است. اصل این اثر نیز به نام “ینبوع الحکمه” شناخته میشود.
– “تفاحه”، اثری است که به سیبنامه نیز اشاره میشود. این اثر، ترجمهای از رسالهای عربی با همین عنوان از ارسطو است که به کوشش مبصر السلطنه در سال 1311 به همراه “ساز و پیرایۀ شاهان پرمایه” در تهران منتشر شده است.
ج ـ رسالههای کوچکتر
مبادی موجودات نفسانی (باباافضل، همان، 585-597)، که نخستین بار به کوشش ابوالحسن جلوه در مجلۀ جلوه (تهران، 1324 ش، شم 1) انتشار یافته است. ایمنی از بطلان نفس در پناه خرد (همان، 601-607)، که به ضمیمۀ جاویدان خرد ابوعلی مسکویه (تهران، 1294 ق) نیز منتشر شده است.
نامهها و پرسشها (مکاتیب و جواب اسئله)، شامل 7 نامه که بیشتر آنها پاسخ به پرسشهای یاران و شاگردان، دربارۀ مابعدالطبیعه، اخلاق و دین است (همان، 681- 728). تقریرات و فصول مقطّعه (همان، 611- 678)، شامل 36 قطعه که از نظر کوتاهی و بلندی میان دو سطر و 6 صفحه قرار دارند. «آیات الصنعه فی الکشف عن مطالب الٰهیه سبعه یا آیات الابداع فی الصنعه»، که به کوشش محییالدین صبری کردی همراه جامع البدایع (قاهره، 1919م) به چاپ رسیده است (نک : نصر، 252). مختصری در حال نفس (باباافضل، همان، 461-466).
د ـ آثار منسوب
مبادی موجودات نفسانی اثر باباافضل، در سال 585-597 به تألیف رسید و برای نخستین بار توسط ابوالحسن جلوه در مجلهی جلوه (تهران، 1324 ش، شمارهی 1) منتشر شد. کتاب ایمنی از بطلان نفس در پناه خرد نیز در همان سالها با ضمیمهی جاویدان خرد ابوعلی مسکویه (تهران، 1294 ق) منتشر شد. این کتاب شامل پرسش و پاسخهایی در مورد مابعدالطبیعه، اخلاق و دین است.
نامهها و پرسشها (مکاتیب و جوابهای اسئله) شامل 7 نامه است که بیشتر آنها پاسخ به پرسشهای یاران و شاگردان در مورد مابعدالطبیعه، اخلاق و دین است. این نامهها در کتاب حاضر، با عنوان “پرسشها و پاسخها” (681-728) منتشر شدهاند.
تقریرات و فصول مقطعه نیز شامل 36 قطعه است که از نظر کوتاهی و بلندی میان دو سطر و 6 صفحه قرار دارند. این بخش از کتاب با عنوان “تقریرات و فصول مقطعه” (611-678) منتشر شده است.
آیات الصنعه فی الکشف عن مطالب الٰهیه سبعه یا آیات الابداع فی الصنعه نیز توسط محییالدین صبری کردی همراه با جامع البدایع (قاهره، 1919م) به چاپ رسیده است. این کتاب به بررسی مطالب الهی در قالب هفت آیه میپردازد.
مختصری در حال نفس نیز از آثار باباافضل است که در سال 461-466 نوشته شدهاست.
علاوه بر اثرهایی که در پاسخ قبلی ذکر شد، چند اثر دیگر نیز به افضلالدین نسبت داده شده است که انتساب آنها به او در دیدۀ تردید قرار دارد. این اثرها عبارتند از:
1. المفید للمستفید که به کوشش نصرالله تقوی در تهران (1310ش) و به ضمیمۀ دیوان افضلالدین در کاشان (1363 ش) به چاپ رسیده است.
2. چهار عنوان یا منتخب کیمیای سعادت که به همراه اشعه اللمعات جامی به چاپ رسیده است.
3. شرح حی بن یقظان.
از اثرهایی که به افضلالدین نسبت داده شده ولی انتساب آنها به او درست نیست، میتوان به رسالههای علم واجب و شرح فصوص الحکم اشاره کرد.
همچنین، اشعار باباافضل به همت جناب “الف. رسته” از طریق گنجور در دسترس قرار گرفته است.
در پایان عمر، افضلالدین به هر چیزی دست کمی کرد و در کوههای مَرَق از قراء کاشان گوشه گرفت و در حدود سال ششصد و ده در آنجا وفات یافت. (منبع: منزوی، 2/ 822؛ نصر، همانجا؛ دانشپژوه، 436، 499)
وفات باباافضل
در پایان زندگی، شخصی از هر چیزی دوری گزید و به کوههای مَرَق رفت و در گوشهای از آنجا به قراء کاشان گوش فرا داد. سپس در حدود سال ششصد و ده، در همان محل به فراخور عقیدهاش فوت کرد.
بررسی تاریخ وفات باباافضل
از نظر تاریخی، مهم است که در رساله سیر و سلوک، خواجه به «رحمه اللّه» به عنوان باباافضل اشاره کرده است، بدین معنی که باباافضل حداقل تا سال 655 هجری هنوز زنده بوده است. همچنین، در شرح اشارات، خواجه از باباافضل به «رحمه اللّه» یاد کرده است و چون شرح اشارات پیش از سال 644 هجری تألیف شده، باباافضل قبل از این تاریخ درگذشته است.
بنابراین، ادعاهایی که سال وفات باباافضل را در سالهای 666 یا 667 هجری میدانند، اشتباه هستند و احتمالاً وی در سالهای 606 یا 607 هجری درگذشته است. همچنین، در نامهای که باباافضل به «صاحب سعید مجدالدّین محمد بن عبیداللّه» نوشته است، خود را شصت ساله خوانده است، بنابراین اگر وفات او در حدود سال 610 هجری باشد، تولد او باید قبل از سال 550 هجری باشد.
مدفن باباافضل
بنا به گفته ناشران دیوان او، مدفن باباافضل در بلندترین نقطه منتهیالیه غربی روستای مَرَق واقع شده و این منطقه در فاصله 42 کیلومتری شمال غربی کاشان قرار دارد.
بقعه باباافضل
این بقعه یک ساختمان بزرگ با صحنی فراگیر و سقف گنبدی با فرم هرمی است که با کاشی های هفت رنگ آرایش داده شده است. ساختمان بر پایهای منشوری قرار گرفته و ارتفاع آن از رأس گنبد تا کف صحن تقریباً 25 متر است.
مرقد باباافضل
مرقد بابا افضل در ایران دارای یک صندوقچه چوبی با الگوی مشبک به نام “آلت و لغت” است که در سال 912 قمری ساخته شده است و از بهترین نمونههای هنری دوره صفوی به شمار میآید.
محراب بقعه باباافضل
محرابی با طرحهای منقوش و زیبا در ضلع جنوبی بقعه وجود دارد که از جمله آثار هنری جالب عصر مغول به شمار میرود. در اطراف این محراب، کتیبهای به خط ثلث بسیار زیبا قرار دارد.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر موزستان