بمبهای آلاینده در روستاهای گیلان | اصرار آقای استاندار بر استفاده از ریجکتسوزها با وجود هشدارهای سازمان حفاظت محیط زیست
روزنامه پیام ما نوشت: رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با ارسال نامهای در تاریخ 1404/06/29 به استاندار گیلان درباره «ریجکتسوزها» در روستاهای گیلان هشدار داد. در این نامه «شینا انصاری»، بر ابهامات موجود در ارتباط با عملکرد اینگونه دستگاهها و عدم تأیید آنها از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بهلحاظ انتشار آلایندههای خطرناک و بروز مخاطرات محیطزیستی و بهداشت عمومی تأکید و استفاده از زبالهسوزها منع شده بود. بااینحال، استاندار گیلان از ابلاغ این نامه به دستاندرکاران خودداری کرده است و با گذشت نزدیک به یک ماه از این نامه، همچنان بر استفاده از ریجکتسوزها اصرار دارد.
«هادی حقشناس» زبالهسوزها را الگویی برای 113 روستا در سرتاسر گیلان عنوان کرده است. او همچنین با اشاره به قابلیت توسعه این مدل در سراسر استان، گفته است: میتوان چنین دستگاههایی را با مشارکت دهیاران و بخشداران در 113 دهستان گیلان نصب و بهرهبرداری کرد. دادستان عمومی و انقلاب شهرستان لاهیجان اما در نامهای خطاب به رئیس اداره محیطزیست لاهیجان، با اشاره به اینکه این زبالهسوزها توسط تعدادی از دهیاریهای شهرستان در حال استفاده هستند، تأکید کرده که آنها با موازین محیطزیستی تعارض دارند و تهدید علیه بهداشت عمومی محسوب شود.
«مراد قربانزاده» در این نامه خواستار جلوگیری از استفاده از زبالهسوزها و گزارش اقدامات محیطزیست در این زمینه شده است. با وجود تمام این هشدارها «ریجکتسوزها» میروند تا در سرتاسر روستاهای استان سرسبز و زیبای گیلان فاجعهای بزرگ خلق کنند.
از منظر فنی، ریجکتسوز تنها زمانی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد که تفکیک زباله از مبدأ بهطور اصولی انجام شود؛ به این معنا که زبالههای بازیافتی به مراکز بازیافت و زبالههای خطرناک به مراکز ویژه منتقل و زباله «تر» به کمپوست تبدیل شود. در این شرایط تنها زباله باقیمانده غیرقابلبازیافت، به مرحله امحا میرسد. بنابراین، مادامیکه ماده 4 آییننامه مدیریت پسماندها درباره تفکیک از مبدأ اجرایی نشده، استقرار چنین دستگاههایی چیزی جز سوزاندن کل زباله و تولید و انتشار الودگیهای جدید، خطرناک و مبهم نخواهد بود.
نخستین ریجکتسوز روستایی گیلان، پیش از لسکوکلایه در روستای «سالکده» بندر کیاشهر در بهمنماه 1401 افتتاح شد. هدف نهایی تبدیل لسکوکلایه به نخستین روستای سبز و بدون زباله در منطقه بود. اما کارشناسان میگویند زبالهسوزها نهتنها نمیتوانند مناطق سبز و پاک ایجاد کنند، بلکه موجب انتشار آلایندههای خطرناک و بروز چالشهای جدی در بهداشت عمومی و محیطزیست میشوند؛ بحرانی که با انتشار گازهای سمی و خطرناک مانند دیاکسینها و فورانها، آلودگی هوا، آب و خاک، سلامت ساکنان منطقه و محیطزیست گیلان را بهطور جدی در معرض آسیب قرار میدهد.
واکنش دوستداران محیطزیست
در واکنش به این رخدادها، انجمنهای محیطزیستی «هماندیشان و همیاران محیطزیست گیلان» و «بومبانان گیل و دیلم گیلان» با استناد به قوانین و ملاحظات فنی، نامههایی رسمی و اعتراضآمیز به استاندار و مدیرکل حفاظت محیطزیست گیلان و درنهایت شینا انصاری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور، و همچنین معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست کشور ارسال کردند که موجب واکنش سازمان حفاظت محیطزیست شد.
انجمنهای محیطزیستی ذکرشده تأکید دارند تا زمانی که ارزیابی جامع محیطزیستی برای همه انواع زبالهسوزها در هر مقیاسی انجام و زیرساختهای «تفکیک زباله از مبدأ» و «کاهش تولید زباله» فراهم نشود، هرگونه استقرار یا بهرهبرداری از ریجکتسوزها و زبالهسوزها باید متوقف شود. محیطزیست گیلان نیازمند اصلاح ساختار مدیریت پسماند، کاهش تولید زباله و نیز تفکیک زباله از مبدأ است؛ نه طرحهایی که با عنوان «راهحل» معرفی میشوند، اما در عمل منشأ بحرانهای تازه و مشکلات بزرگ حلناشدنی هستند.
تفاوت زبالهسوز و ریجکتسوز
«محبوبه امینپور»، فعال محیطزیست گیلان میگوید: «دستگاه ریجکتسوز، همان زبالهسوز نیست. ریجکت در مجموعه پسماند به زبالههایی گفته میشود که از فرایند بازیافت خارج میشوند و عنوان پسماندهای غیرقابلبازیافت میگیرند. در این دستگاههای ریجکتسوز کوچکمقیاس فقط اجازه سوزاندن زبالههایی داده میشود که نمیتوان تفکیک کرد. پس راهکار اصلی زبالهسوز یا ریجکتسوز نیست؛ بلکه اجرای دقیق بخش معطلشده قانون پسماند است.»
او با اشاره به اینکه شرط افتتاح پروژه نمایشی مذکور، ارائه خوداظهاری خروجی دودکش دستگاه ریجکتسوز است که ظاهراً این امر صورت نگرفته، میگوید: «میتوان همین الان پروژه مذکور را بهدلیل عدم رعایت این الزام محیطزیستی تعطیل کرد. براساس الزامات محیطزیستی، باید مشخص شود در زبالهسوزها و ریجکتسوزها، شیوه مقابله با آلودگیهای ناشی از دود، خاکستر و پساب شستوشو چگونه است. ای کاش یک نسخه از شرایط مجوز محیطزیست و پیشفرضهای اجازه نصب این دستگاه نیز برای فرماندار واستاندار توضیح داده میشد. ای کاش مسئولین استان گیلان به این نکته توجه کنند که سوزاندن پلاستیکها بهمعنی تجزیه، نابودی یا خنثی کردن آنها نیست.»
امینپور میافزاید: «از دیدگاه کارشناسی هر دهیار و شهردار که مدعی اجرای کامل مدیریت پسماند است، در ابتدا باید طبق ماده 4 آییننامه اجرایی «قانون مدیریت پسماند»، «طرح جامع مدیریت پسماند» خود را ارائه دهد که در آن نحوه مدیریت انواع پسماند و آموزش و… کاملاً مشخص شده است؛ اما تا امروز نهتنها این روستا، بلکه حتی هیچ شهری در گیلان «طرح جامع مدیریت پسماند» را تهیه و ارائه نداده و تصویب نکرده است.»
بهگفته این فعال محیطزیست، ریجکتسوزها و زبالهسوزهای استاندارد، دستگاههای فنی و پیچیدهای هستند که پلاستیک را در دما و تحتفشار مشخص و با ترکیبات مشخص از مواد شیمیایی، سوخت و اکسیژن میسوزانند تا پلیمرهای پلاستیکی تجزیه و نابود شوند. بر این اساس، آتشزدن پلاستیک در فضای باز، بهمعنی تبدیل پلاستیکهای درشت و قابلدیدن، به نانوپلاستیکها و میکروپلاستیکهایی است که اساساً قابلجمعآوری نیستند و بهراحتی با جریان هوا، آب و یا توسط موجودات زنده پراکنده میشوند. آنها به مجاری تنفس، گوارشی و خون ما و باقی جانداران وارد میشوند و آسیبهای دهشتناک و غیرقابلجبرانی را بر جای میگذارند.
براساس آمارهای رسمی، استان گیلان روزانه بیش از دو هزار و 500 تُن زباله تولید میکند که در 30 دفنگاه رسمی و 65 دفنگاه غیررسمی دفن میشود و بهگفته کارشناسان بسیاری از آنها، منبع جدی انتشار و نفوذ انواع آلودگیها به خاک، آبهای سطحی و حتی سفرههای زیرزمینی هستند و زبالهسوزها و ریجکتسوزها تنها میزان این آلودگی را گسترش داده و هوا را نیز آلوده خواهند کرد.
قوز بالای قوز
دادههای آماری و پژوهشهای انجامشده نشان میدهد در سرتاسر استان گیلان، حتی یک دفنگاه بهداشتی وجود ندارد و غالب آنها بهدلیل نداشتن شرایط مناسب و فقدان سیستم تصفیه برای شیرابههای تولیدی، منبع انتشار آلودگی در سطح و حتی آبهای زیرزمینی شدهاند. هرچند دفنگاه سراوان که بزرگترین دفنگاه زباله در شمال کشور است، از نظر وسعت حدود 15 هکتار است؛ اما روزانه حدود یک هزار تن زباله یعنی نیمی از زباله تولیدی استان گیلان را از چهار شهرستان بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در خود جای میدهد و همین وسعت کم باعث شده ارتفاع تاج این مرکز دفن به بیش از 100 متر برسد. مرکز دفن سراوان (تصفیهخانهای پرهزینه برای تصفیه سه لیتر شیرابه در ثانیه) خود 20 لیتر شیرابه در ثانیه تولید میکند که این شیرابه با طی مسیر از «چپلیرودخان» و «سیاهرود»، از مرکز شهر رشت در «زرجوب» و «رودخانه پیربازار» گذشته و به «تالاب انزلی» میریزد و هشت درصد از بار آلودگی واردشده به تالاب را به خود اختصاص داده است؛ با اینهمه راهکار این بحران، زبالهسوزها و دستگاههای ریجکتسوز نیست که «قوز بالای قوز» خواهد شد.
بحران زباله در گیلان به کاری علمی و فنی با مطالعه و ارزیابی و نظارت دقیق «سازمان حفاظت محیطزیست» نیاز دارد، وگرنه سرسبزترین استان ایران در خطر تبدیل به «آلودهترین استان کشور» و ابتلا به بیماریهای گوناگون درمانناشدنی، از جمله انواع سرطان و بیماریهای پوستی و ریوی و غیره قرار میگیرد.