» اسرار خانه داری » متفرقه » تاریخچه شام غریبان + فلسفه روشن کردن شمع در شام غریبان چیست؟
متفرقه

تاریخچه شام غریبان + فلسفه روشن کردن شمع در شام غریبان چیست؟

1403/04/26 1034

شام غریبان، مراسم دینی شیعه هست که در غروب روز عاشورا برپا می گردد. سوزانیدن خیمه های اهل بیت حسین بن علی و به اسیری گرفتن اهل بیت به وسیله لشکر یزید بن معاویه درون مایهٔ این مراسم هست. در این مراسم عزاداران با روشن ساختن شمع به سوگواری می پردازند.

منظور از شام غریبان چیست؟
شام غریبان، در ادبیات و مرثیه های پارسی زبان به غروب افتاب روز عاشورا و عزاداری این شب گفته میشود.

نوحه های این مراسم یادآور بی خانمانی اهل بیت امام حسین( ع) و اسیران و کودکان بازمانده از رویداد کربلا هست که در غروب عاشورا، بی مامن در تیرگی شب، در بیابان کربلا به سر می بردند.

برخی رسوم خاص، مثل روشن کردن شمع یا نشستن در تاریکی، باعث اختلاف سوگواری این شب با دیگر شب های محرم میشود .

تاریخچه عزاداری شام غریبان:
این سوگواری، تا پیش از مظفرالدین شاه، در تهران رایج نبود و زیرا نوحه دسته گردانی شام غریبان به زبان ترکی هست، میتوان حدس زد که این عزاداری همراه ترک ها با مظفرالدین شاه، به تهران آمده باشد؛ آنقدر که بزرگ ترین شام غریبان را هم در مسجد شیخ عبدالحسین، تکیه ترک ها می گرفتند.

اتفاقات شام عاشورا:
سپاه دشمن غروب عاشورا زنان را از خیمه ها خارج کردند و خیمه ها را آتش زدند. در این موقع زنان فریاد می زدند و زیرا چشم شان به کشتگان خود افتاد لطمه به صورت زدند.

عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین( ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان وی را که هفتاد و دو سر بود، بهمراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزره بن قیس پیش ابن زیاد ارسال کرد.

عمر سعد خویش با گروهی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر بعد از دفن کشتگان سپاه خویش، همراه اهل بیت امام حسین( ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.

 

شام غریبان,شام غریبان حسین,شام غریبان امام حسین

 
شام غریبان و نماز شب حضرت زینب ( س):
شب به نیمه رسیده است و زینب( س) در حال خواندن نماز شب هست مانند هرشب ولی این دفعه بی حسین( ع) ؛ کودکان آرام خوابیده اند دختر کوچک یکی از شهدا بهانه می گرفت که وی را نیز در بستر نیم سوخته خواباند. گویی این نماز رنگ و بویی دیگر دارد. لشکریان عمر بن سعد در نزدیکی حرم قدم می زدند. هنوز صدای امام شهیدان( ع) در موقع خداحافظی در گوش زینب( س) هست که می گفت:« خواهرم مرا در نماز شبت دعا کن».

آری این اولین نماز شب بی حسین( ع) هست و زینب( س) دیگر برادر را در کنار خویش ندارد و وی باید بماند پایدار به استواری جبل النور تا پیام‌رسان باشد برای تاریخ و آنرا زنده نگه دارد، او باید پایدار باشد که درصورتی که در کوفه بدست کودکان گرسنه خاندان رسول خدا( ص) نان دادند، نان را از دستشان بگیرد و بگوید صدقه بر خاندان پیامبر( ص) حرام هست.

امشب وی نشسته نماز شب میخواند تا فردا در کاخ عبیدالله صدا به حقیقت بلند کند و خطبه های علی( ع) رادر شهر افسون شدگان زنده کند.

آری او امشب از ناراحتی های دشت کربلا نشسته نماز می خواند تا فردا که یزید چوب بر دندان حسین( ع) میزند چون شیر بغّرد و صدای کینه توزی خدا باشد که در  گوش زمان باقی بماند.

وی امشب نشسته نماز می خواند تا فردا که زنجیر به دستانش زدند و بر شتران بی محمل سوارش کردند و وی سالار قافله ی آزادگان دشت کربلا گردید بایستد به بلندای نیزه ای که سر خورشید را بر خویش جای داده هست…

آری وی باید بایستد تا تاریخ بداند که فرزندان علی( ع) بر حق بودند و این پیغام را باید رسول کربلا به گوش تاریخ برساند. وی باید بایستد. وی باید بایستد…

ما زاده عشقیم و فزاینده دردیم
ما مدعی عاکف مسجد به نبردیم
با ندعیان در طلش عهد نبستیم
با بی خبران سازش بیهوده نکردیم
در آتش عشق تو خلیلانه خزیدیم
در مسلخ عشاق تو فرزانه و فردیم
در حلقه ی خود باختگان چون گل سرخیم
در جرگۀ زالو صفتانبا رخ زردیم
با کس ننماییم بیان حال دل خویش
ما خانه به دوشان همگی صاحب دردیم

 

شام غریبان,شام غریبان حسین,شام غریبان امام حسین

 
فلسفه روشن کردن شمع در شام غریبان:
شام غریبان ترسیم آن لحظاتى هست که شمع وجود سید الشهدا در راه هدایت خلق آب گشته بود و جسمش عریان روى خاک کربلا. و یا نگاه به شمع شام غریبان تجسم این بیت هست که:

زینب اى شمع تمام افروخته/ یادگار خیمه‏ هاى سوخته

و یا یادآور آن لحظاتى هست که زینب عقیله‏‌ى بنى هاشم، دختر مولا امیرالمؤمنین به راه افتاد تا در تاریکى شب گل‏هاى حرم پیامبر و کودکان حسین را پیدا کند، نور شمع‏ ها نشانه‏‌ى ابراز اراده و هم‏دردى با زینب هست، دختر على! میخواهى با شمع‏هایمان پیش پایت را روشن کنیم تا شاید آسان‏تر در کنار خارهاى مغیلان طفلان حسین را که از شدت خوف و گرسنگى بیهوش گشته ‏اند بیابى؟

 

شام غریبان، هیاهو ندارد، حتى کمتر نوحه میخوانند و به سینه می‏زنند، بیشتر زمزمه هست و بر سرزدن، آن هم آرام، آن طور که کودکان درمانده حسین در زیر خیمه نیم سوخته، شاید لحظاتى آهسته بگیرند و در پرتو سکوت شب، فارغ از دردهاى تازیانه و سیلى، لحظاتى بیاسایند. در شام غریبان، دشمن خواست که همه چیز را محو کند، حتى جنایات خویش را، خواست که کربلا در کربلا بماند و نخواست که حتى خیمه‏‌هاى بى صاحب نیز برپا باشد و خواست که پرتو نور قیام حسین را در تندباد حوادث خاموش کند، بی خبر از آن که:

کربلا در کربلا می‏ماند اگر زینب نبود/ خیمه‏ ها بى پاسبان می‏ماند اگر زینب نبود
و شمع‏هاى در دست عزاداران، حاکى از خیال خام و شکست دشمن هست که:
دشمنت کشت ولى نور تو خاموش نگشت/ آرى آن جلوه که فانى نشود نور خداست

و دشمن نمیدانست که قیام حسین، هزاران پرتو نور خواهد شد و در قلب‏هاى میلیون‏ها انسان عاشق جاى خواهد گرفت، آن هم بعد از 1400 سال و این شمع ‏ها که می بینى، علامت و نشانه همان نور محبتى هست که خدا در دل‏هاى ازاده تابانده هست و حکایت شمع، هم چنان باقى هست…

گردآوری: بخش مذهبی موزستان

 

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×