» روانشناسی » روانشناسی زناشویی » تعریف آنیما و آنیموس
روانشناسی زناشویی

تعریف آنیما و آنیموس

۱۴۰۳/۰۲/۱۱ 10108

عنصر زنانه یا عنصر مادینه در مَرد که آن را آنیما( Anima) می نامند معمولاً به وسیله مادر شکل می گیرد و عنصر مردانه در زن که آنرا آنیموس( animus) مینامند، معمولاً از پدر شخص تأثیر می گیرد.

 

آنیما و آنیموس، الگوهای رفتاری ناخواسته و غریزی و غیراکتسابی مشترک در تمام انسانها را شکل می‌دهند و خویش را به روش های خاص در خودآگاه انسان متجلی می سازند.

 

این قسمت ها مکمل هایی برای نقاب هستند. برای نمونه مرد شروری را در نظر بگیرید که با وجود اذیت هایی که به افراد دیگر میکند از ترس های درونی و کابوس های شبانه در عذاب است، و یا زن مهربانی که شب ها خواب های خونین می بیند. مردان با جنبه مذکر خویش شناخته میشوند و جنبه زنانه خویش را به زنان فرافکنی میکنند و زنان هم با علایم زنانگی معرفی میشوند و جنبه مردانه خود را به مردان فرافکنی میکنند . این تصاویر روانی فرافکنده شده، عامل روابط زن و مرد است و بر روابطشان عمیقاً تأثیر می گذارد. در هر فرافکنی، شخص پذیرنده تصاویر فرافکنده شده، بیش از حد باارزش یا بی‌ارزش میشود . به عنوان مثال چنانچه جنبه مثبت تصورات انیما از مرد به زنی فرافکنده شود، زن برای وی مناسب و خواستنی میشود .

 

زنی که فرافکنی آن مرد را در خویش حمل میکند هدف رویاهای عاشقانه و اشتیاق جنسی مرد میشود . چنین حالتی را عاشق شدن می نامیم. بطور طبیعی زنی که چنین فرافکنی قوی انیما را حمل میکند ، در وهله اول حس رضایت میکند ولی بعد، زن از این که حامل بخش نامطلوب روح فرد دیگری است، زود پشیمان میشود . برای این که مرد، در واقع ، زن را نه آن طور که واقعا است، بلکه آنگونه که خویش می خواهد می بیند و بالعکس مردی که زمانی جذاب و با اهمیت بنظر میرسید ، به آسانی میتواند شخصی سرد و خشمگین تلقی گردد .

 

فرافکنی مثبت زمانی از بین میرود که آشنایی، رابطه را در معرض میزان درست و صحیحی از واقعیت قرار میدهد ، و فرافکنی منفی درست در همین لحظه آماده است تا جای آنرا بگیرد. حال روشن هست که، آن جا که رابطه بر اساس فرافکنی شکل می گیرد، عامل عشق انسانی حضور ندارد و ما تنها بدین دلیل جذب آنها می شویم که بازتاب تصاویر درونی ذهن ما هستند. به عبارتی این عشق بخود است نه به دیگری. وضعیت عاشقی علی رغم زیبایی ظاهری رویای عشقی که در دل داریم، در واقع میتواند تصوراتی کاملاً خودپسندانه باشد.

 

آنیما , آنیما و آنیموس , یونگ آنیما و آنیموس

 

آنیموس های منفی برای یک زن، کشنده و پرخطر هست و هر زن موظف است آنرا شناسایی و شفاف سازی کند. برای این که برای زن نقطه رشد و تفرد، همین نقطه و همین جاست. تا زمانی که آنیموس منفی، روشن و شفاف نشود، صدای وی در اندرون زن مانند صدای خداست، و وی طوری به آن صدا جواب میگوید که گوئی صدای خدا بوده است”. آنیموس” از “خود” نشات گرفته و بسوی ایگوی زنانه جاری میشود . بعد در زمان زندگی زن، توده ای از عقده ها که نتیجه اش بدبختی و یا دشواری در مرحله های جسمی، عاطفی، ذهنی و رابطه با سایرین هست به ظهور میرسد .

 

در تحلیل این عقده ها، که خویش را به صورت رویا ها و عکس های ناشی از فعالیت های ناخواسته نشان می‌دهند ، میتوان سرنخ ها را یافت. این تصاویر امکان دارد به شکل رویاهای ترسناک و تصاویر مردانه تهدید کننده، زن را تعقیب کند و یک حالت ترس و وحشت ناشی از یک “ناشناخته” را برای وی به وجود آورند. درصورتی که زن شهامت رویاروئی با ترس خویش را داشته باشد و این تصاویر را بدون فرافکنی به بیرون و به شکل بخشی از غریزه به شناسائی در بیاورد، به راهی برای عبور از عقده ها دست خواهد یافت.

 

آنیموس یا عنصر مردانه در زن، به ندرت به صورت تخیلات جنسی نمود پیدا میکند و اغلب به صورت اعتقاد نهفته و« مقدس» ظاهر میشود . افکار ناخودآگاه عنصر مردانه گاهی چنان حالت انفعالی بخود می گیرد که امکان دارد به فلج شدن احساسات یا حس نا امنی شدید و حس پوچی منجر شود. آنیموس در وجود زن، مانند عنصر زنانه چهار مرحله کشف و ترقی دارد:

 

عنصر مردانه یا عنصر نَرینه در زن که آنرا آنیموس( Anim us) می نامند از پدر شخص تأثیر می گیرد عنصر مردانه به ندرت به صورت تخیلات جنسی نمود پیدا میکند و اکثر بصورت ایمان پنهان« مقدس» ظاهر میشود .

 

افکار ناخودآگاه عنصر مردانه گاهی چنان حالت انفعالی بخود می گیرد که امکان دارد به فلج شدن احساسات یا حس نا امنی شدید و حس پوچی منجر شود.

 

عنصر نرینه در وجود زن، مانند عنصر زنانه چهار مرحله اکتشاف و ترقی دارد:

 

اقتدار فیزیکی:عنصر مردانه در وجود زن، اول بصورت نیروی جسمانی ظاهر میشود . به عنوان مثال در قالب یک ورزش‌کار.

 

رابطه عاشقانه یا عمل:در مرحله دوم دارای روحی پدیدآورنده و با توانایی برنامه ریزی میشود . یا مرد رمانتیک.

 

استاد یا کشیش:در این مرحله در قالب« گفتار» ظاهر می شود؛ مانند استاد یا کشیش.

 

فکر:در والاترین مرحله با مجسم سازی فکر نمودار میشود و نقش واسطه تجربه دینی را اجرا نموده و به زندگی مفهومی جدید می بخشد. عنصر مردانه به زن اقتدار روحی میدهد ، نوعی اطمینان نادیدنی درونی برای جبران ظرافت ظاهرش. عنصر مردانه در توسعه یافته ترین شکل خویش زن را به تحولات روحی زمان خویش پیوند داده چه بسا باعث میشود که بیش از مردان، انگاره های خلاق را پذیرنده باشد و همین یکی از دلایلی بوده که در زمان های پیشی در بسیاری از کشورها وظیفه پیش گویی آینده و عزم خداوند به عهده زنان بوده هست.

 

عنصر مردانه به زن اقتدار روحی میدهد ، نوعی اطمینان نادیدنی درونی برای تلافی کردن نازکی ظاهرش. عنصر مردانه در توسعه یافته ترین شکل خویش زن را به تحولات روحی زمان خویش پیوند داده چه بسا باعث میشود که بیش از مردان، انگاره های ایده‎‌پرداز ر

 

تحلیل نهایی و درمان آنیما و آنیموس

در پایان خوب است بدانیم، برقراری روابط جنسی که یک مرد با یک زن در نقش آنیمای بد خویش مقرر میکند ( یا برعکس)، صرفا خالی کردن غضب و بداخلاقی و تنفرش بر روی آن زن هست. درصورتی که مرد بخواهد از شر این جنبه منفور زنانه خویش ازاد شود، باید بتواند با این جنبه منفی زنانه خویش صلح کند و وی را ببخشد و قبل و خاطره های بد را فراموش کند.

 

اما درصورتی که مشکل حاد باشد باید سریعا به روان شناس مراجعه شود. ولی فرد باید این قابلیت را به دست آورد تا بجای نگاهی از روی خالی کردن غضب، نگاهی از روی محبّت و بشردوستی به درون خویش داشته باشد.

 

گردآوری: بخش روانشناسی موزستان

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×