جزییات عجیب ناپدید شدن دختربچه 11 ساله اصفهانی
روزنامه جام جم نوشت: روز دهم خرداد، هلناسادات احمدی دختربچه 11ساله اصفهانی برای تفریح همراه مادر، خواهر و داماد خانواده به پارک ناژوان اصفهان رفتند. هنوز چند دقیقهای از حضور آنها در پارک نگذشته بود که دختر کوچولو برای جمع کردن هیزم از آنها فاصله گرفت و ناگهان ناپدید شد. آنها هراسان خودشان به جستوجو در اطراف پرداختند اما هیچ ردی از هلنا نبود و گویی مانند قطره آب در زمین فرو رفته بود.
عموی کودک 11ساله در مورد گم شدن برادرزادهاش گفت: وقتی برادرزادهام ناپدید شد خانواده بلافاصله با پلیس تماس گرفته و موضوع را اطلاع دادند. دقایقی بعد ماموران پلیس سر رسیدند و شروع به جستوجوی گسترده در پارک کردند اما هیچ ردی از هلنا بهدست نیامد. صبح شنبه با تشکیل پرونده در پلیس آگاهی اصفهان، بار دیگر کارآگاهان، پارک و همه اطراف آن و مکانهایی را که احتمال داشت هلنا آنجا باشد، جستوجو کردند اما سرنخی بهدست نیامد تا پرونده برادرزادهام بهعنوان مفقودی دنبالشود.
عموی هلنا با بیان اینکه خانواده او حال روحی مناسبی ندارند، گفت: از روز گم شدن هلنا، خانواده او و همه فامیل نگرانش هستند و حال روحی هیچکدام از ما خوب نیست. هرجا فکرش را کنید دنبال دختربچه رفتهایم اما هیچ ردی از او بهدست نیاوردیم و امیدمان ناامید شده است. حال از رسانهها میخواهیم به کمک ما بیایند تا شاید مردم کمک کرده تا ردی از او بهدست بیاوریم.
پدر هلنا هم که حال روحی مساعدی نداشت در گفتوگویی کوتاه بیان کرد: هنوز با گذشت 61 روز از ناپدید شدن دخترم در پارک ناژوان، هیچ ردی از او بهدست نیامده و پلیس میگوید در حال تحقیق هستیم و یک مظنون هم در اختیار پلیس است اما هنوز خبری نشده است. به گفته آقای احمدی هیچکس حتی با او تماس نگرفته تا بگوید از دخترش خبر دارد و آنها چشم به گوشی منتظر هستند تا کسی اگر او را دیده یا خبری دارد تماس گرفته و آنها را از نگرانی دربیاورد. من، مادر و خواهر بزرگتر هلنا بیقرار او هستیم و در این مدت آب خوش از گلویمان پایین نرفته و بیتاب هستیم تا دخترمان را یکبار دیگر
در آغوش بگیریم. خواهر بزرگتر هلنا 11ساله هم افزود: خواهرم هلنا کلاس پنجم را با نمرات عالی تمام کرد و این اواخر برای شرکت در آزمون تیزهوشان دعوت شده بود و علاقه زیادی به درس داشت.
هلنا عاشق فعالیتهای ورزشی مثل شنا وژیمناستیک بود و این اواخر هم کلاسهای ورزشی ثبتنام کرده بود و با شوق و ذوق زیادی منتظر بود که تابستان به این کلاسها برود.اوروحیه بسیارحساسی داشت واگردرخیابان کودک کاریاافراد نیازمندرامیدیدحتما به هرطریقی میشد به آنها کمک میکردوهمچنین خیلی عاشق حیوانات بود و گاهی برای حیوانات غذامیدادوهمه هلنا را دوست داشتند.