خندههای جاودان؛ به یاد ماندنیترین دیالوگهای لورل و هاردی
از سادگی تا شاهکار: دیالوگهای فراموش نشدنی لورل و هاردی
لورل و هاردی، نامی که با خنده و شادی عجین شده، نه تنها در زمان خودشان، بلکه برای نسلهای متمادی، الهامبخش کمدینهای بسیاری بودهاند. این دو هنرمند بینظیر، با خلق لحظات ناب کمدی، جای خود را در قلب مخاطبان و تاریخ سینما برای همیشه ثبت کردند.
استن لورل در 23 فوریه 1965 در سن 74 سالگی و الیورور هاردی در 7 آگوست 1957 در سن 65 سالگی درگذشتند، اما میراث آنها همچنان زنده است. به پاس این دو هنرمند بزرگ، مارتین چیلتون مجموعهای جملات برتر آنها را گردآوری کرده است تا یاد و خاطره این زوج کمدی بینظیر را گرامی بدارد.
استن: به یاد داری چقدر احمق بودم؟
الیور: آره؟
استن: خب، حالا بهتر شدم.
الیور: “چرا کاری نمیکنی که به من کمک کنی؟”
استن: “چه کاری میتوانم بکنم؟”
الیور: “کلاچ را بیرون بیانداز. این خیلی ساده است.”
استن طبق گفته الیور کلاچ را از جا درآورده و آن را به بیرون پرتاب میکند.
هاردی: به نظرم شیر بز برات خوبه.
لورل: بز ماده یا نر؟
هاردی: آخه ابله؛ مگه بز نر هم شیر میده؟
لورل: آره اگه بهش فشار بیاری؛ پنیر هم میده!
الیور: یادت هست که یک بار به من گفته بودی که یک عمویی داری؟
استنلی: بله، یک عمو دارم. چرا؟
الیور: حالا داریم به جایی میرسیم. آیا زنده است؟
استنلی: نه. از یک درب تله افتاد و گردنش شکست.
الیور: آیا خانه میساخت؟
استنلی: نه، آنها داشتند او را دار میزدند.
الیور: کجا به دنیا آمدی؟
استنلی: نمیدانم.
الیور: عجیب است که نمیدانی کجا به دنیا آمدی!
استنلی: خوب، من خیلی کوچک بودم که یادم بیاید.
هاردی : چرا به من نگفتی دو تا پا داری
لورل : خب تو از من نپرسیدی، من همیشه اونا رو داشتم استن
استن لورل : چی میشه بکوبم توی بینی تو؟ خیلی وقته این کار رو نکردم.
الیور هاردی : می تونم تو چشمات بکوبم؟
استن لورل : می تونی گردنمو فشار بدی.
الیور هاردی : فکر می کنم ترجیح میدم تو چشمت بکوبم.
استن لورل : تو خوب میشی عزیزم. فقط دیگه ازدواج نکن.
الیور هاردی : اوه، بهت نگفتم من به لوسیل پیشنهاد ازدواج دادم.
استن، تو به عشق در یک نگاه اعتقاد داری؟
آره خب حداقل وقت آدمو نمیگیره!
هاردی: میخوام ازدواج کنم.
لورل: با کی؟
هاردی: خب معلومه با یک زن… مگه تو کسی رو دیدی که با یک مرد ازدواج کنه؟
لورل: آره
هاردی: کی؟
لورل: خواهرِ من!
هاردی : فردا دم آفتاب اعداممون می کنن.
لورل : کاش فردا هوا ابری باشه…
+ اسمت چیه؟
– استنلی لورل
+ وقتی با من حرف میزنی بگو آقا
+ حالا بگو اسمت چیه؟
– آقای استنلی لورل!
+ اگر عقل داشتم پیشت نمیموندم
– چه خوب که عقل نداری!
هاردی: استن پدرت چیکاره بود؟
لورل: تو کار چوب بود. البته به صورت محدود.
هاردی: یعنی دقیقاً چیکار میکرد؟
لورل: خلالدندون میفروخت!
هاردى: معذرت میخوام بهت گفتم احمق!
لورل: اشکال نداره،خودم که میدونم احمق نیستم
گردآوری:بخش سرگرمی موزستان