» اخبار » اخبار اقتصادی و بازرگانی » شهروندی درجه چهار با اسم رمز «کارگر حجمی»
اخبار اقتصادی و بازرگانی

شهروندی درجه چهار با اسم رمز «کارگر حجمی»

۱۴۰۳/۰۲/۱۳ 1081

در بهنوش نه تنها اکثریت کارگران پیمانکاری هستند بلکه یک گام فراتر از این برداشته شده، بخشی از کارگران را بدون هیچ دلیل مشخصی حجمی کرده‌اند

 به گزارش  روزنامه توسعه  ایرانی؛«شهروند درجه چهار شرکت هستیم، تعارف هم نداریم! روزی 12 ساعت کار می‌کنیم از 6 عصر تا 6 صبح، کار در انبار روزی 12 ساعت و 6 روز هفته بدون مزایای مزدی آن هم با قرارداد یک ماهه». کارگران شرکت بهنوش از دشواری‌های بسیار کار کردن زیر تیغ تیز تعدیل و بیکاری می‌گویند، کاری جانفرسا که فرصت زندگی کردن نمی‌گذارد: حتی فرصت نداریم در فراغت، لبخند معصوم فرزندمان را ببینیم.

 

در سال‌های اخیر، تحولات منفی روابط کار در شرکت بزرگ نوشیدنی بهنوش، چند 10 نفر از کارگران را که برخی از آنها سابقه کار بالایی هم دارند، تبدیل به «کارگر حجمی» کرده؛ کارگر حجمی هم یعنی قرارداد یک ماهه بدون مزایا، بدون تعطیل‌کاری و اضافه‌کاری و هفته‌ای 6 روز کار 12 ساعته و بی‌وقفه.

 

در بخش انبار این شرکت، دقیقاً سه مدل کارگر مشغول به کارند؛ کارگران قراردادی که با خود شرکت قرارداد دارند و حقوق‌شان حدود 6 میلیون تومان بیشتر از شرکتی‌هاست، کارگران شرکتی که طرف قرارداد پیمانکار هستند و حقوق پایه وزارت کار را با یکی دو میلیون تومان اضافه می‌گیرند و امنیت شغلی ندارند اما از حقوق قانونی مندرج در قانون کار تا حدودی برخوردارند. مثلاً مزایای مناسبتی و اضافه‌کار به آنها تعلق می‌گیرد و در پایین‌ترین سطح، کارگران حجمی هستند که نه ساعت کار قانونی برایشان رعایت می‌شود و نه از پاداش و مزایا و امنیت شغلی حداقلی برخوردارند و نکته اینجاست که کار هر سه گروه دقیقاً یکی‌ست؛ انبارداری.

 

 

در حالی‌که قانون کار، اجازه واگذاری مشاغل دائم و مستمر مثل انبارداری را به پیمانکاران نمی‌دهد، در بهنوش نه تنها اکثریت کارگران پیمانکاری هستند بلکه یک گام فراتر از این برداشته شده، بخشی از  کارگران را بدون هیچ دلیل مشخصی حجمی کرده‌اند. کارگر حجمی در پایین‌ترین سطح نمودار روابط کار، چیزی شبیه بیگاری بدون چشمداشت است که نه تنها امنیت شغلی و حق تشکل‌یابی ندارد بلکه نمی‌تواند یک نماینده از میان جمع برگزیند تا برود با مدیریت سر ساده‌ترین مسائل گفت‌وگو و مذاکره کند.

 

کار 12 ساعته بدون پاداش

بخش اعظم صحبت‌های کارگران این شرکت، انتقاد از تبعیض است. به سراغ یک کارگر حجمی شاغل در انبار شرکت رفتم. می‌گوید: مدت‌هاست پشت سر هم شب‌کار هستم، اما نه حق شب‌کاری می‌گیرم نه اضافه‌کاری. حدود 40 نفر در انبار حجمی هستیم که همه قرارداد یک ماهه داریم. من دو سال تمام است که شب‌کار هستم. سال قبل برای روزی 12 ساعت کار، حقوق ثابت 12 میلیون تومانی می‌گرفتم و هیچ ماهی مزایا و پاداش نداشتم.

آنچه این کارگر را بیش از هر چیز دیگر آزار می‌دهد، تبعیض است: «شما حساب کنید اینجا کارگر قراردادی و رسمی ماهی 30 میلیون تومان حقوق می‌گیرد، آن وقت من برای 12 ساعت کار روزانه فقط 12 میلیون حقوق دارم. فروردین امسال 15 میلیون حقوق گرفتم، با اینکه کل تعطیلات عید را به جز دو سه روز سر کار بودم. ما اضافه‌کاری و تعطیل‌کاری هم نداریم».

 

این کارگر 4 سال پیوسته در بهنوش سابقه کار دارد، با این حال خود را کارگر درجه 4 می‌داند. کارگران درجه 4، کارگرانی هستند که ساعات طولانی زحمت می‌کشند اما هیچ مزایایی ندارند: «هیچ چیز به ما تعلق نمی‌گیرد. خودمان هم نمی‌دانیم فرق ما با پیمانکاری‌ها چیست و چرا باید برخی از کارگران پیمانکاری، حجمی باشند، فقط برای اینکه کارفرما پول بیشتری به جیب بزند».

 

    سوختن و ساختن، شیوه‌ای‌ست که نیروی کار عموماً در مقابله با نظام سلسله‌مراتبی و ناعادلانه در پیش می‌گیرد چون راه به جایی ندارد و اگر اعتراض کند، همان چند لقمه نان خالی را ساده از دست می‌دهد

 

طرح طبقه‌بندی معنایی ندارد

یک کارگر پیمانکاری انبار بهنوش که او هم چندین سال سابقه کار دارد و هنوز قراردادش شرکتی‌ست، شرایط کار را این‌طور توصیف می‌کند: 7 سال است به عنوان کارگر پیمانکاری کار می‌کنم. هستند کارگرانی که 19 سال سابقه کار دارند ولی هنوز شرکتی هستند. ما حتی طرح طبقه‌بندی نداریم. چند سال است وعده می‌دهند طبقه‌بندی را اجرا می‌کنیم اما خبری نمی‌شود. وضع حجمی‌ها از ما هم بدتر است. پاداش‌های مناسبتی و اضافه‌کاری هم نمی‌گیرند. باور کنید خیلی از این کارگران به امید اینکه پیمانکاری شوند (نه قراردادی یا رسمی)، تن به قرارداد حجمی داده‌اند. ببینید این آش چقدر شور است که اینها آرزویشان، پیمانکاری شدن است!

 

این کارگر پیمانکاری، از تفاوت ناعادلانه در کارگاه انتقاد می‌کند: در انبار، کارگران قراردادی داریم که حقوق‌شان از ما پیمانکاری‌ها بیشتر است. به آنها سختی کار تعلق می‌گیرد و می‌توانند زودتر از موعد بازنشست شوند اما ما شرکتی‌ها، سختی کار هم نمی‌گیریم. همه با هم کار می‌کنیم و کارمان هم یکی‌ست اما به آنها از سال 95 سختی کار می‌دهند. حجمی‌ها که هیچ، از همه چیز محرومند. عید فطر، پاداش به ما دادند ولی به آنها ریالی نپرداختند.

 

در همین زمینه تلاش کردم با دفتر مرکزی شرکت نوشیدنی بهنوش در تهران تماس بگیریم. تمام تماس‌هایم با دفتر شرکت و داخلی روابط‌عمومی آن بی‌پاسخ ماند.

 

یک نمای مشترک

دسته‌بندی کارگران و فرق گذاشتن میان آنها، امکان تشکل‌یابی متحد و همگرایی افقی کارگران واحدها را به نفع کارفرما به صفر می‌رساند. وقتی در یک کارگاه کوچک مثل انبار یک شرکت، کارگران همکار، سه مدل قرارداد و سه نوع دستمزد داشته باشند، هرگز نمی‌توانند سر مطالبات مشترک با کارفرما چانه‌زنی کنند یا دست به اعتراض جمعی بزنند چون اساساً سرنوشت مشترکی در میان نیست. این همه تفرقه شاید بهترین راه است برای اینکه کارگران را درگیر امر سخت معاش روزانه کنی و راحت‌تر مدیریت کنی.

 

صحبت‌های کارگران بهنوش، یک نمای ساده اما تقریباً مشترک از وضعیت زیستی طبقه کارگر در شرکت‌های بزرگ ترسیم می‌کند؛ همزیستی با تبعیض، کار کردن برای حداقلی‌ترین نیازهای زندگی بدون امکانات و رفاه و سوختن در آتشی که آزادسازی قراردادهای موقت و رواج شرکت‌های پیمانکاری برپا کرده است اما «سوختن و ساختن»، شیوه‌ای‌ست که نیروی کار عموماً در مقابله با یک نظام سلسله‌مراتبی و ناعادلانه در پیش می‌گیرد چون راه به جایی ندارد و اگر اعتراض کند، همان چند لقمه نان خالی را هم خیلی ساده از دست می‌دهد.

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×