» اخبار » اخبار سیاست خارجی » قالیباف: آمریکا باید خسارت حمله اخیر را جبران کند | دیپلماسی یک روش برای مبارزه است
اخبار سیاست خارجی

قالیباف: آمریکا باید خسارت حمله اخیر را جبران کند | دیپلماسی یک روش برای مبارزه است

۱۴۰۴/۰۴/۲۰ 004

رئیس مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگویی مشروح به زمینه‌ها و ابعاد مختلف جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران پرداخت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگویی مشروح با اشاره به زمینه‌ها و ابعاد مختلف جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران به تبیین نقش فرماندهی کل قوا و انسجام ملی و شکل‌گیری هسته سخت 90 میلیونی مردم ایران در دفاع از کشور پرداخت و جزئیات و خبر‌های جدیدی از ابعاد عملیات‌های موشکی ایران در این جنگ را تشریح کرد. 

 

رئیس قوه مقننه اظهار کرد: حمله رژیم صهیونیستی به ایران قطعاً با هماهنگی آمریکا انجام شده است و نتانیاهو سه هدف را برای این حمله اعلام کرد: تغییر نظام سیاسی ایران، نابودی صنعت هسته‌ای و از بین بردن توان موشکی کشور، اما در هر سه هدف خود شکست خوردند. البته این پیروزی به‌معنای آن نیست که ما آسیبی ندیده‌ایم؛ قطعاً چنین نیست. ما در این جنگ، بیش از هزار شهید تقدیم کرده‌ایم.

 

نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس در مجلس گفت: در جنگ‌های جهانی اول و دوم، ایران اعلام بی‌طرفی کرد، اما آیا قدرت‌های درگیر این بی‌طرفی را پذیرفتند؟ متحدین و متفقین، جغرافیای ایران را «پل پیروزی» می‌دانستند.

 

رئیس مجلس تصریح کرد: بی‌تردید در داخل کشور اختلاف‌نظرها و حتی اختلافات مبنایی وجود داشت، اما وقتی با تهاجم خارجی مواجه شدیم، همه یکپارچه شدند و در مقابل دشمن خارجی دفاع کردند.

 

قالیباف اظهار کرد: همه حول یک محور و در یک حلقه مرکزی، با رهبری رهبر معظم انقلاب گرد آمدند و یک صدا شدند. دشمنان همواره نگران همین قدرت یعنی انسجام و وحدت ملت ایران بوده و هستند.

 

عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس بیان کرد: امروز نیز، جغرافیای ایران در کنار ظرفیت‌های مادی و معنوی‌اش، و قدرتی که اسلام به آن بخشیده، موقعیتی راهبردی و تعیین‌کننده دارد؛ بنابراین حتی اگر ما با اسرائیل کاری نداشته باشیم، او با ما کار خواهد داشت.

 

قالیباف گفت: شهید سلامی و شهید حاجی‌زاده در اتاق فرماندهی بودند و می‌دانستند که دشمن امشب یا فرداشب حمله می‌کند. در اصل جنگ ما غافل‌گیر نشدیم. ضربه اول هم ترور و هم جنگ بود و آن چیزی که غافل‌گیری بود شیوه جنگی بود که رژیم انجام داد، چون ذاتا تروریست است. چون در همان لحظه اول فرماندهان ما را زد. رئیس ستاد نیروهای مسلح، فرمانده قرارگاه خاتم، فرمانده سپاه، فرمانده هوافضا و دانشمندان ما را زد و درواقع مغز‌های ما را زد. دوم چشم ما را هم زد و با اف 15 و اف 16 و موشک‌های کروز و پالستیکی که هواپرتاب است و از هواپیما شلیک می‌کند و با نفوذ‌هایی که انجام داد غافل‌گیر شدیم و به همه شوک وارد شد.

 

رئیس قوه مقننه تصریح کرد: فرمانده‌ کل‌ قوا در چندساعت، نیروی های مسلح را از شوک خارج کرد. ایشان مانند سال 59 در اتاق جنگ بودند و به صورت حضوری فرماندهان را توجیه می‌کردند و فرمان می‌دادند.

 

رئیس مجلس اظهار کرد: فرماندهانی که منصوب شده‌اند افرادی لایق و همانند نسل فرماندهان شهید هستند که بلافاصله به میدان آمدند و پس از 17 ساعت از تهاجم دشمن، 150 موشک و 350 پهباد به سمت رژیم صهیونیستی شلیک کردند.

 

نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس در مجلس گفت: دستگاه محاسباتی آمریکا و رژیم صهیونیستی، مردم ایران را نشناخته‌اند. مردم با وجود گلایه‌ها، این مسائل را کنار گذاشتند و پای کار آمدند. 

 

رئیس قوه مقننه اذعان کرد: ما مکلفیم این معرفت و شناخت مردم را پاس بداریم و نگاه یک‌بار مصرفی به آن نداشته باشیم. دشمن، انسجام اجتماعی ملت ایران را نقطه‌ضعف تصور می‌کرد، اما همین انسجام به نقطه قوت ما تبدیل شد. ملت ایران در این جنگ، حرکت‌هایی از خود نشان داد که از موشک‌های خیبر و فتاح هم اثرگذارتر بود.

 

قالیباف تاکید کرد: رژیم صهیونیستی به‌دنبال نابودی عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران بود و یکی از اهداف اصلی آنها، تجزیه ایران از مسیر براندازی بود چراکه ایران یکپارچه را تهدیدی برای خود می‌دانند.

 

رئیس مجلس اظهار کرد: در دوره‌هایی که مذاکرات با آمریکا دنبال می‌شد، دستورکار آنها شامل سه محور هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای بود، اما ایران هرگز آن را نپذیرفت و صرفاً در موضوع هسته‌ای، آن هم با تأکید بر حفظ ظرفیت غنی‌سازی در چارچوب NPT، وارد مذاکره شد.

 

رئیس قوه مقننه تصریح کرد: شهادت دانشمندان هسته‌ای ما، قدرت غنی‌سازی ایران را از بین نمی‌برد؛ بمب و ترور نیز هرگز نمی‌تواند توانمندی علمی این ملت را نابود کند.

 

قالیباف گفت: یک اتوبان شهید همت از ایران به رژیم صهیونیستی باز کرده بودیم و موشک‌ها مرتب در آن شلیک می‌شدند. آسمان و زمین رژیم صهیونیستی دست ایران بود و از شمال تا جنوب هر کجا را خواستیم نقطه‌زنی کردیم.

 

عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس بیان کرد: رژیم صهیونیستی بدون پشتیبانی آمریکا حتی یک هفته توان مقابله با ایران را ندارد. 

 

رئیس مجلس عنوان کرد: وقتی این رژیم مردم ما را هدف قرار داد، بخشی از مردم از تهران به شهر‌های خود بازگشتند، اما مردم وارداتی رژیم جعلی صهیونیستی، باید به کشور‌های اولیه خود بازگردند. در واقع، ایران در این نبرد نه‌فقط با رژیم صهیونیستی، بلکه با ناتو و غرب، به فرماندهی آمریکا و با نیروی نیابتی‌اش یعنی اسرائیل، روبه‌رو بود.

 

رئیس قوه مقننه اظهار کرد: اسرائیل یعنی ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا و هیچ‌گاه چنین آتشی به خود ندیده بود.

 

نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس در مجلس گفت:  آمریکا ورود کرد تا اسرائیل را زیر دست و پا در بیاورد و بعد از ناتوانی اسرائیل در رسیدن به اهداف خود، آمریکا ناگذیر به ورود مستقیم به جنگ شد.

 

قالیباف بیان کرد: پاسخ ایران به حمله مستقیم آمریکا با هدف قرار دادن مقر فرماندهی این کشور در قطر داده شد.

 

رئیس مجلس اظهار کرد: دکترین امنیتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی فرو ریخت و اسرائیل دیگر نمی‌تواند خود را سرزمین امن برای سرمایه‌گذاری معرفی کند.

 

عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس اذعان کرد: رژیم صهیونیستی به‌صورت ساختاری فروریخت و مهاجرت معکوس از سرزمین های اشغالی آغاز شده است.

 

رئیس قوه مقننه اظهار کرد: آمار واقعی کشته‌های اسرائیل بسیار بیشتر از ادعای رسمی است؛ معیار‌های علمی این را تأیید می‌کند. 3520 مصدوم حداقل باید 500 کشته داشته باشد.

 

قالیباف گفت: تسلط ایران بر زمین و هوای دشمن، دلیل اصلی ناکامی رژیم صهیونیستی بود. مراکز نظامی و پدافندی اسرائیل را از کار انداختیم. میزان اصابت موشک‌های ما در روز‌های آخر از 90 درصد عبور کرد.

 

رئیس مجلس اظهار کرد: هسته سخت جمهوری اسلامی امروز 90 میلیون نفر است؛ انسجام ملی مهم‌ترین دستاورد جنگ بود. مراجع شیعه و علمای اهل سنت نیز از ایران حمایت کردند گویا بار دیگر حکم تحریم تنباکو صادر شده بود.

 

قالیباف تاکید کرد: آهنگ «بوم بوم تل‌آویو» نماد دیپلماسی عمومی ملت ایران شد و یک میلیارد بیننده یعنی پیروزی در جنگ روایت‌ها.

 

رئیس قوه مقننه بیان کرد: جنگ تحمیلی را نمی‌پذیریم، صلح تحمیلی را هم نخواهیم پذیرفت. دیپلماسی هم روش مبارزه است.

 

نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس در مجلس گفت: مذاکره برای آمریکایی‌ها به این مفهوم است که هرچه آنها می‌گویند را انجام دهیم و این همان یکجانبه گرایی است که آن را قبول نداریم. ما مذاکره را نیز یک روش مبارزه می‌دانیم تا به دنیا نشان دهیم آمریکا اهل صلح یا مذاکره نیست.

 

رئیس مجلس اظهار کرد: فناوری هسته‌ای نه‌تنها خط قرمز، بلکه فراتر از خطوط قرمز ماست. اول آمریکا باید پاسخ دهد چرا همزمان با مذاکره به ما حمله کرد؟.

 

عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس عنوان کرد: دو چیز باید در مذاکره مشخص شود؛ برقراری امنیت باثبات در منطقه و تأمین انتفاع اقتصادی ایران. ما با زباله‌دانی طرف هستیم که همه کارهای کثیف غرب را انجام می‌دهد؛ اگر آمریکا صداقت دارد، باید خسارت حمله اخیر را جبران کند.

 

رئیس قوه مقننه بیان کرد: تجربه 12 روز جنگ، اندوخته‌ای است که با هیچ پولی به دست نمی‌آمد و با وجود خسارات مادی و معنوی، امروز عناصر قدرت خود را محکم‌تر از همیشه می‌کنیم.

 

قالیباف تصریح کرد: اگر رژیم صهیونیستی توان ادامه جنگ را داشت، لحظه‌ای توقف نمی‌کرد. امروز دیگر ملت‌ها در مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستاده‌اند.

 

نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس در مجلس اظهار کرد: امروز ایرانیان فقط به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ وطن‌دوست و وطن‌فروش.

 

رئیس مجلس اظهار کرد: مردم با سلایق مختلف، یکپارچه پای دفاع از وطن آمدند حتی کسانی که به رسانه ملی نمی‌آمدند، امروز برای ایران به میدان آمده‌اند حتی افراد بی‌حجاب هم در حمایت از ایران ایستادند. 

 

رئیس قوه مقننه بیان کرد: مصداق کلام شهید سلیمانی که گفته بود این دختر بی‌حجاب نیز دختر من است را این روز‌ها دیدیم که یک دختر بی‌حجاب نیز با گذاشتن استوری از پرچم ایران، از وطن خود دفاع کرد. از چاووشی تا کریمی، از علمای شیعه تا اهل سنت؛ همه برای ایران ایستادند.

 

قالیباف گفت: شهید باقری و شهید کاظمی!‌ ای کاش بودید و می‌دیدند جوانان دهه‌هشتادی، مردانه‌تر از نسل ما پای کار وطن ایستاده‌اند. به شرف و غیرت مردم ایران درود می‌فرستم. امروز دیدیم نانوا با داغ برادر شهیدش کنار تنور ایستاد. کودکی که در صف بنزین آب خنک می‌داد، نماد غیرت و محبت ایرانی است. وطن و اسلام یکی هستند و مردم ما با هر سلیقه و مذهبی برایشان ایستاده‌اند. با افتخار فدای چنین ملتی می‌شوم؛ جانم را برای ایران و فرهنگ این مردم می‌دهم.

 

متن کامل این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید:

 

ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت قریب به هزار نفر از هموطنان عزیز و همچنین عرض ادب و احترام خدمت شما و تشکر از اینکه این گفت‌و‌گو را پذیرفتید. جناب آقای دکتر تقریبا تنش‌های بین اسرائیل و ایران، تنش‌های بسیار دیرپا و درازدامنه‌ای بوده که در فرایند این تنش‌ها به نقطه اوج آن رسیدیم و حمله مستقیم اسرائیل به ایران آغاز شد. مسأله این است که چرا تنش‌ها امروز به این نقطه رسیده و اسرائیل از حمله به ایران به دنبال چه اهدافی بوده است؟ 

در ابتدا عرض سلام و خداقوت به ملت عزیز و شریف ایران و آرزوی قبولی طاعات و عزاداری یکایک محبین اهل بیت (ع) را از درگاه باری تعالی دارم. در ابتدا یادی از شهدا می‌کنم؛ سرداران شهیدی که عمر خود را و بیش از 40 سال در مداومت مجاهدت خود قرار دادند و در نهایت به خواسته خود (شهادت) رسیدند و امروز به برکت زحمات آنها در این نقطه قرار داریم. همچنین از دانشمندان و نخبگان در عرصه فناوری و دانش بنیان‌ها به ویژه صنعت هسته‌ای و در رأس آن ملت عزیز و شریف ایران که همواره در صحنه بودند و غیرتمندانه با مال و جان خود در همه فراز و نشیب‌ها از کشور عزیزمان دفاع کردند، تشکر می‌کنم. عرض تسلیت دارم به مناسبت ایام عزا و شهادت این عزیزان و امیدوارم هر کجا هستیم نسبت به ایران و ملت ایران وفادار باشیم. عرض ادب و احترام ویژه‌ای نیز خدمت فرمانده کل قوا، رهبر معظم انقلاب دارم که با تصمیم، فرماندهی و رهبری خود این موفقیت بزرگ را رقم زدند. 

 

درباره نکته‌ای که اشاره کردید قطعا همین طور است و بحث ما با آمریکا و اسرائیل بسیار دیرینه است. برخی تصور می‌کنند مشکل ما با آمریکا از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده در حالی که هر کجای تاریخ را که می‌نگریم مخصوصا در صد سال اخیر، همواره جای پای آمریکا با هر حکومت سیاسی که در آن بوده وجود دارد و تلاش داشته ایران را تضعیف کند. از نظر آنها، اگر ایران می‌خواهد قدرتمند باشد باید تمشیت امور آن با آمریکا باشد و اگر بخواهد مستقل باشد و خودش تصمیم بگیرد مثل صنعت نفت، آمریکا این اجازه را نخواهد داد.

 

در بخش اول اگر بخواهم به چگونگی آغاز این حمله اشاره کنم باید بگویم رژیم صهیونیستی سالیان سال بود که نماینده و ژاندارم آمریکا در منطقه بود البته همواره بر اساس بارها، نگاه تاریخی و نگاه ایدئولوژیکی خود تضاد و مخالفت‌هایی داشته که در دوران نتانیاهو ویژه‌تر شده است. شخصا معتقدم دشمنی نتانیاهو به عنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستیبا موضوع ایران، ایرانی و باور‌های آنها بیشتر است تا موضوع فلسطین. باور آنها این است که موضوع فلسطین را حل کرده و یا در حال حل آن هستند، البته با دو دولتی آن مخالف است و می‌گوید دولت دیگری را به رسمیت نمی‌شناسد، فقط مردم باشند و حکومتی هم داشته باشند، اما حق دفاع از خود و یا حق داشتن ارتش و دستگاه‌های امنیتی را ندارند. 

 

بیشتر شبه‌دولت است تا دولت. 

شبه‌دولت هم نیست صرفا کسی که امور نان و آب و جمع آوری زباله‌ها را بر عهده داشته باشد، یعنی حق داشتن دولت که شأن یک کشور باشد را ندارند. 

 

با نگاهی به گذشته می‌بینیم نتانیاهو همواره این مخالفت را داشته است چه در دوره 1996 تا سال 2000 و چه بعد از آن که مجددا روی کار آمد و از آن زمان چند دوره است که به صورت مداوم حکومت می‌کند. شخص نتانیاهو با همه رؤسای جمهور آمریکا فارغ از دموکرات بودن یا نبودن آنها، یک اختلاف نظری داشت که می‌خواست بیشتر به ایران بپردازد، اما آنها بر موضوع فلسطین تأکید داشتند.

 

پروژه اصلی آنها ایران ستیزی بوده است.

بله و آن هم دلیل دارد چرا که ایران قوی و یکپارچه با باورها، تمدن و تاریخ خود در حوزه زیاده خواهی‌ها و باور‌هایی که آنها (رژیم صهیونیستی) دارند، قابل پذیرش نیست. آنها راهبرد‌ها و باور‌هایی دارند که برخاسته از نوع بینش سیاسی و دینی آنهاست. آنها موضوع نیل تا فرات را دنبال می‌کنند و به دنبال سرزمین موعود هستند که رسیدن به این هدف را با استکبار و با آنهایی که خودشان را از همه بهتر می‌دانند، گره زده و تصور می‌کنند نسبت به سایر جوامع بشری متفاوت‌تر هستند. 

 

گویی اسرائیل بر اساس یک سری انگاره‌های نژادپرستانه شکل گرفته است.

بله. در حقیقت و بی شک جنگی هم که آغاز کرد با هماهنگی با آمریکا بوده چرا که رژیم صهیونیستی هیچ حرکتی را اعم از نظامی و سیاسی در سطح منطقه‌ای و بین المللی بدون هماهنگی با آمریکا انجام نمی‌دهد لذا ریشه اصلی همه اینها آمریکاست. 

 

آنها در این مقطع 3 هدف را به صورت روشن برای خود مشخص کرده بودند که هم آنها را در رسانه‌ها بیان کردند، هم نتانیاهو در قالب یک فیلم ویدئویی آن را گفت و هم وزیر جنگ و وزیر دارایی آنها در این خصوص صحبت کردند. یعنی آنها به دنبال این بودند که هم تغییر نظام سیاسی ایران را رقم بزنند و هم به دنبال این بودند که پایه‌های قدرت ما را مورد هدف قرار دهند که یکی از آنها هسته‌ای بود. همچنین حوزه موشکی نیز مورد هدف آنها بود. آنها این سه هدف جدی را دنبال می‌کردند که به صورت رسمی نیز اعلام کردند. 

 

امروز بنگاه‌های رسانه‌ای در دنیا در دست صهیونیست هاست و آنچه را می‌خواهند به جامعه القا کنند با صدای بلند، با حجم زیاد و به روش‌های مختلف اعلام می‌کنند. با نگاهی به تحلیل‌های صاحبنظران در اندیشکده‌های آمریکایی، غربی، اروپایی و شرقی، می‌بینیم آنها (رژیم صهیونیستی) در هر 3 هدف خود ناموفق بودند و اینجاست که می‌گوییم آنها در جریان جنگ 12 روزه‌ای که به راه انداختند به نتیجه نرسیدند. البته نمی‌گویم ما آسیب ندیدیم؛ جنگ زد و خورد دارد. ما بیش از هزار شهید دادیم که بخش قابل توجهی از آنها زنان، کودکان و مردم عادی بودند، اما در پایان این نبرد، موفقیت‌های بزرگی کسب کردیم؛ یکی از موفقیت‌های ما این بود که اجازه ندادیم دشمن به اهداف خود برسد و همچنین فرصت‌هایی نیز برای خودمان ایجاد شد.

 

فارغ از اهداف راهبردی اسرائیل در جنگ 12 روزه یعنی براندازی و هدف قرار دادن صنعت هسته‌ای و قدرت موشکی به نظر می‌رسد دلیل و بنیاد درگیری‌های اسرائیل با ایران صرفا محدود به این سه مؤلفه نمی‌شود. بار‌ها گفته شده در منطقه در وضعیتی قرار گرفته‌ایم که گسل‌های ژئوپلتیک آن فعال شده لذا انگیزه اصلی و مبنای نگاه اسرائیلی نیز گویا صرفا براندازی نظام جمهوری اسلامی نیست بلکه هدف آنها خود ایران است. اکنون سوال اینجاست که چرا ایران تا این حد موضوعیت پیدا می‌کند و مورد کینه توزی و ستیزه جویی قرار می‌گیرد تا جایی که نتانیاهو پروژه و دستاورد سیاسی خود را به طور مستقیم، ایران ستیزی می‌داند.

پاسخ را باید اینگونه داد که بر فرض که ما نیز با رژیم صهیونیستی کاری نداشته باشیم، اما این رژیم قطعا با ما کار دارد.

 

ما یعنی چه کسی؟

یعنی ایران. فارغ از بحث سیاسی و سیاست ما در جمهوری اسلامی که البته مهم است و باید به آن توجه شود، موقعیت جغرافیایی ایران است که بسیار مهم و بلکه مهم‌تر از موضوع حوزه سیاسی و سیاستی ماست.

 

گویا پیش از اینکه اسرائیل با سیاست ایران مشکل داشته باشد، با جغرافیای ایران مشکل دارد.

بله اینها لازم و ملزوم یکدیگرند. با بازگشتی به عقب و نگریستن به جنگ جهانی اول و دوم می‌بینیم که ایران اعلام بی طرفی کرد، اما قدرت‌هایی که آن روز درگیر جنگ بودند هیچ کدام این بی طرفی را نپذیرفتند.

 

این در حالی بود که نظام سیاسی ایران در آن زمان وابسته بود و مستقل نبود.

متفقین و متحدین بنا به اندیشه ها، باورها، سیاست‌ها و خاستگاه‌های خودشان جغرافیای ایران را پل پیروزی می‌دانستند. این جغرافیا با این تاریخ تمدنی را در کنار مردمی قرار دهید که با این باور‌ها و با نقشی که اسلام در حوزه انسانیت، شرافت، ظلم ستیزی، استقلال، منزلت، معرفت، قدرت، ثروت و ظرفیت‌های مادی و معنوی ایفا می‌کند در آن زندگی می‌کنند و باعث حیاتی شدن موقعیت آن شده‌اند.

 

از سوی دیگر این کشور یکدست و یکپارچه بوده و ایران کنونی قابل پذیرش برای رژیم صهیونیستی با چنان باور‌ها و تفکراتی که به دنبال توسعه فضایی و سرزمینی بوده نیست. آنها بر اساس باور‌های خود و با حمایت تمام‌قد آمریکا و غرب مقابل ایران ایستادند، از این رو اگر ما با آنها کار نداشته باشیم، آنها با ما کار دارند.

 

یعنی پیش از اینکه سیاست‌های ایران تولید قدرت کند، جغرافیای ایران تولید قدرت کرده است.

بله. این تاریخ با این جغرافیا و در کنار این باور، یک کشور مستقل قوی در بُعد مادی و معنوی است. حادثه جنگ اخیر نیز آن را نشان داد. حتما اختلاف سلیقه‌هایی در داخل کشور وجود داشت و حتی در برخی زمینه‌ها بیش از اختلاف سلیقه بود به طوری که در اصول و مبانی اصلی نظام و کشور شاهد تفاوت رویکرد بودیم، اما زمانی که مورد تهاجم خارجی، آن هم تهاجم رژیم صهیونیستی و در ادامه دخالت و حمله مستقیم آمریکا قرار گرفتیم، این تمدن، باور، جغرافیا، عظمت و این ایران همه یکپارچه شده و در کنار و در حلقه مرکزی رهبر معظم انقلاب گرد آمدند و با یکصدایی یک حرف زدند و این همان قدرتی است که رژیم صهیونیستی همواره نگران آن بوده است.

 

باز هم به تاریخ برگردیم. به فلات ایران در گذشته بنگرید که از شمال و جنوب به کجا کشیده شده بود و تقریبا دو برابر مساحت فعلی را داشت، اما به دلیل ضعف نظام‌های سیاسی و در جریان جنگ‌های مختلف طی 200 تا 300 سال گذشته از دست رفت و آخرین آن، جدایی بحرین در سال 1352 بوده است. همه این اتفاقات در نظام‌های سیاسی مختلف رخ داد، اما ملت ایران همواره در برابر آن بحث داشتند. آن زمان نظام‌های سیاسی بود که در واگذاری‌ها نقش داشتند، اما بعدتر امام (ره) در دوران جنگ تحمیلی نشان داد که می‌توان در برابر این تهاجمات ایستاد. رژیم بعث و صدام در جنگ علیه ما تنها نبود و همه شرق و غرب با آنها و پای کار صدام بودند. طراحی‌ها و تانک‌ها از سوی اتحادیه جماهیر شوروی صورت می‌گرفت، پول از طرف آمریکا و وابستگان آنها در منطقه تأمین می‌شد، میراژ‌های فرانسه را می‌آوردند و از ارتش‌های کشور‌های متعدد استفاده می‌کردند با این حال ولایت فقیه و این نظام سیاسی (نظام جمهوری اسلامی) توانست از کیان وطن و اسلام دفاع کند.

 

به خاطر دارم مقام معظم رهبری آن زمان و ماه‌های ابتدایی جنگ و در جبهه، نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع بودند و رژیم بعث با حمایت شرق و غرب در میدان حاضر بود. همانجا در میدان جنگ از ایشان سؤال شد که ما برای اسلام می‌جنگیم یا برای وطن؟ که ایشان فرمودند این سؤال درست نیست و اسلام و وطن بر هم منطبق بوده و لازم و ملزوم و ظرف و مظروف یکدیگرند. آنجا بود که نشان داده شد این باور، نظام سیاسی و جمهوری اسلامی است که از تاریخ تمدنی و فرهنگ ایرانی که همواره موحد بوده است، در مقابل دشمن خارجی دفاع می‌کند.

 

یکی از اصلی‌ترین پرسش‌ها ناظر بر این مسأله است که آیا ایران نسبت به حمله اسرائیل غافلگیر شد یا خیر؟

حادثه‌ای که شب اول رخ داد، حادثه بسیار عظیم و بزرگی بود. ظرف 2 ساعت و نیم اول دو اتفاق افتاد. نمی‌گویم ما در اصل جنگ غافلگیر شدیم. همان شب شهید سلامی در اتاق فرماندهی بود و شهید حاجی زاده سر پُست فرماندهی خود در اتاق فرماندهی‌اش بود، حتی اگر شهید سلامی در اتاق خود نشسته بود و در سنگر فرماندهی‌اش نبود، اما شهید حاجی زاده در سنگر فرماندهی خود بود.

 

پس پیش‌بینی‌پذیر بود؟

آنها می‌دانستند که احتمال حمله دشمن در آن شب‌ها وجود دارد. مخصوصا هفته‌های اخیر معلوم بود که اتفاقاتی در حال رخ دادن است از این رو نسبت به اصل موضوع که این جنگ رخ می‌داد و در آستانه آن بودیم، غافلگیر نشدیم. 

 

به نظر می‌رسد بخش قابل توجهی از ضربه اول، تروریستی بود و گویا این جنگ در واقع ترور بود تا جنگ؟

هم ترور بود و هم جنگ. آنچه غافلگیرانه بود شیوه عملیاتی بود که رژیم صهیونیستی انجام داد و این خصلت صرفا خصلت این رژیم است.

 

یعنی در اصل آن کسی تردیدی نداشت؟

بله تردیدی نبود. ذات رژیم صهیونیستی تروریست است و افرادی که سر راه آنها قرار بگیرند اعم از فرد، گروه، سازمان یا کشور را با جنایت بر می‌دارند و هیچ محدودیتی هم برای خود قائل نیستند. آنها در این مسیر نه مسائل انسانی و نه قوانین بین المللی را می‌شناسند و نه هیچ خط قرمزی دارند.

 

در واقع اسرائیل یک ارتش ترور است.

بله. آنها کار خود را اینگونه آغاز کردند. ما در نحوه عملیات آنها غافلگیر شدیم. در همان لحظه اول فرماندهان ما را زدند یعنی ساعت 3 (صبح) کار خود را با زدن فرماندهان ما آغاز کردند. رئیس ستاد، فرمانده قرارگاه خاتم، فرمانده هوافضا، فرمانده سپاه و رده‌های بعدی و دانشمندان کشور را زدند. تعبیر من این است که آنها در وهله اول مغز‌های ما که طراحی‌ها را انجام می‌دادند و باید طراحی‌های خود را فرماندهی می‌کردند، مورد هدف قرار دادند. در وهله بعد چشم (رادارها) ما را نیز زد. آنها این کار را با امکانات F35، F16، F15 (جنگنده) و موشک‌های کروز و بالستیکی که هواپرتاب هستند، انجام دادند به این معنا که هواپیما‌های آنها بر اساس اطلاعاتی که از شنودها، ماهواره‌ها و قطعا از نفوذی‌هایی که داشتند، این پرتاب‌ها (شلیک) را صورت دادند؛ از این رو این نوع عملیات ما را غافلگیر کرد و باید بپذیریم که یک شوک به همه وارد شد.

 

با این حال فرمانده کل قوا یعنی مقام معظم رهبری، منحصر به فردترین کسی بود که توانست نیرو‌های مسلح را در اولویت اول قرار داده و ظرف چند ساعت آنها را با انتصاب افراد جایگزین از شوک بیرون بیاورد. یعنی تمام فرماندهان (جایگزین فرماندهان شهید) در همان 3 یا 4 ساعت اول منصوب شدند. تصور نکنید این انتصاب صرفا دادن یک حکم به فردی بود که در رادیو خوانده شود؛ آن فقط برای اطلاع مردم بود. ما مجددا فرمانده کل قوا را مانند سال 1359 در اتاق جنگ دوران دفاع مقدس در اهواز در سمت فرماندهی دیدیم که حکم داد و فرماندهان را آورد و به صورت حضوری آنها را توجیه کرد، به آنها فرمان داد و در میدان قرار داد.

 

شما دیدید علیرغم ضربه‌ای که چه در حوزه راداری (به عنوان چشم) و چه در حوزه حذف فرماندهان به عنوان مغز طراحی‌ها خوردیم، باز هم فرماندهانی از همان نسل با همان تربیت و با همان سابقه به میدان آمدند که من آنها را می‌شناسم. در ادامه طی 17 تا 18 ساعت بعد یعنی جمعه شب قریب به 150 موشک و 350 پهپاد به سمت دشمن پرتاب کردیم. این قدرت نظامی و حرکت ما بود که توانستیم آن را انجام دهیم.

 

اسرائیل تصور نمی‌کرد ایران به این سرعت قدرت خود را بازیابی کند.

آنها تصور می‌کردند مغز (فرماندهان) و چشم (رادارها) ما را زده‌اند که حتی ویدئوی ضبط شده‌ای هم منتشر کردند که ما کار خود را تمام کرده‌ایم و اکنون نوبت مردم ایران است که به خیابان‌ها بیایند، این در حالی است که مقام معظم رهبری بار‌ها فرموده‌اند که دستگاه محاسباتی آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی نسبت به ایران، ایرانی، باور و فرهنگ ایرانی هیچ شناختی ندارد. اینکه می‌گوییم در برابر این مردم موقعیت شناس و زمان شناس که شناخت و تحلیل دقیق دارند و سربزنگاه در میدان هستند و گله گذاری خود را برای وقت دیگری می‌گذارند سر تعظیم فرود می‌آوریم به همین علت است. البته این موضوع، مسئولیت ما مسئولان را سنگین‌تر می‌کند و مکلف هستیم لطف الهی، معرفت و شناخت مردم را حفظ کنیم و خدای ناکرده نگاه یکبارمصرف به آن نداشته باشیم. آنها این را نقطه ضعف ما می‌دیدند در حالی که تبدیل به نقطه قوت ما شد از این رو نه تنها اجازه ندادیم آنها به 3 هدف خود برسند بلکه توانستیم یک مزیت هم پیدا کنیم و آن انسجام ملی است. حتی ایرانی‌های داخل و خارج از کشور از خود حرکت‌هایی در جنگ شناختی نشان دادند که تأثیر و ارزش آن از موشک‌های خیبر و فتاح بیشتر بود.

 

به موضوعی اشاره کردید مبنی بر اینکه اسرائیل به اهداف 3 گانه خود یعنی براندازی، صنعت هسته‌ای و قدرت موشکی ایران دست پیدا نکرد. بدیهی است که دلیل اصلی عدم توفیق دشمن در حوزه براندازی این بود که مردم بار دیگر به پشتیبانی از نظام درآمدند. آیا ارزیابی و شواهد دیگری دارید که اسرائیل توفیقی در رسیدن به اهداف خود در حوزه هسته‌ای و موشکی ایران نداشت؟

همواره تأکید داشته‌ام که رژیم صهیونیستی به دنبال از بین بردن عناصر قدرت در ایران بود چرا که ما را دشمن شماره یک خود می‌داند. وقتی می‌گوییم آنها به دنبال براندازی بودند صرفا براندازی نبود بلکه براندازی بود که منجر به تجزیه ایران شود. آنها ایران یکپارچه با این جغرافیا را نمی‌خواهند چرا که همواره برای آنها تهدید است و ملت ایران این موضوع را به خوبی فهمیدند.

 

می‌دانستند که جمهوری اسلامی ایران، امروز پاسدار ایران است.

بله. آنها به دنبال براندازی بودند که ثمره آن تجزیه باشد همچون وضعیت کنونی سوریه و چیزی که برای سایر کشور‌ها دنبال می‌کنند. موضوع دیگر این است که صنعت موشکی، مهم‌ترین قدرت ما محسوب می‌شود. در جریان تمامی مذاکراتی که با آمریکا صورت می‌گرفت هم سه موضوع هسته‌ای، موشکی و مسائل منطقه با هم مطرح می‌شد که ما هرگز حاضر نشدیم روی موضوعی جز هسته‌ای صحبت کنیم و درباره آن هم می‌گفتیم موضوع را در چارچوب آژانس و NPT دنبال می‌کنیم و نباید محدودیتی بیشتر از آن به ما تحمیل شود. ما بر اساس NPT می‌توانیم غنی سازی داشته باشیم.

 

ما همواره به مردم دنیا، سازمان‌های بین المللی، دوستان خود و همه گفته‌ایم هرگز به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم، اما غنی سازی حق ماست. آنها تصور می‌کنند با هدف قرار دادن دانشمندان ما می‌توانند غنی‌سازی را در کشور از بین ببرند در حالی که غنی سازی ثمره فعالیت علمی کشور، فرهنگ و توان علمی جامعه ماست و نمی‌توان آن را با بمب و حذف افراد از بین برد؛ از قضا هرچه تعداد بیشتری از دانشمندان ما شهید شوند، مسیر آنها با افزایش تعداد دانشمندان با قدرت‌تر طی می‌شود. در حوزه موشکی نیز هرگز اجازه مذاکره نداده و نخواهیم داد و این موضوع همچون غنی سازی در چارچوب جزء خطوط قرمز ماست. رژیم صهیونیستی با اقداماتی که در حوزه موشکی انجام داد می‌خواست قدرت موشکی ما را از بین ببرد در حالی که در همان شب اول توانستیم 150 موشک شلیک کنیم. آنها آمریکا را پشت خود دارند و آسمان عراق در اختیار آمریکا و آسمان سوریه در اختیار رژیم صهیونیستی است لذا هیچ محدودیتی در حوزه آسمان ندارند همچنین امکانات و تجهیزات زیادی دارند و هیچ محدودیتی برای حضور تا لب مرز ما ندارند و از هیچ دولتی هم اجازه نمی‌گیرند. اینکه می‌گوییم رژیم صهیونیستی به دنبال گسترش سرزمینی است شامل زمین و هواست و هیچ قانون بین المللی را نیز بر نمی‌تابد.

 

در نهایت ما در حوزه موشکی پاسخ جدی به آنها دادیم. پیش از این در جریان عملیات «وعده صادق 1» می‌گفتند این موشک‌ها دقت ندارند و جدی نیست و مثل آبگرمکن هستند، اما دیدید که قدرت آتش در همان شب اول نشان داده شد. طی این 12 روز هر روز هم که می‌گذشت دقیق‌تر شدیم. آنها با شلیک هر موشک از پهپادها، جمع آوری اطلاعات و هواپیما‌هایی که می‌فرستادند، به دنبال زدن تک تک سکو‌های موشکی ما بودند، اما ما هم در حوزه دفاع هوایی برای آفند موشک‌ها و هم در نوع مانور به خوبی عمل کردیم. پیروزی ما این بود که نه تنها دشمن به اهداف خود نرسید بلکه توانستیم هدف‌های نظامی به دشمن تحمیل کنیم و پیروز شدیم. زمین و آسمان رژیم صهیونیستی در دست ما بود؛ ما از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، مراکز تحقیقاتی، مراکز نظامی، فرودگاه ها، مراکز اطلاعات و عملیات، موساد، مراکز مهم اقتصادی و صنایع این رژیم را به صورت نقطه‌زنی مورد هدف قرار دادیم و هر روز دقیق‌تر شد.

 

تاب‌آوری اجتماعی رژیم صهیونیستی زمانی تمام شد که دیدند شلیک‌های ما دقیق است. دکترین نظامی آنها همواره اعلام می‌کرد سرزمین‌های اشغالی سرزمین موعود آنها بوده و امن‌ترین نقطه برای زندگی در دنیاست و می‌گفتند گنبد آهنین اجازه فرود هیچگونه بمب یا موشکی را در این منطقه نمی‌دهد مگر اینکه قطعا در مبدأ یعنی محل شلیک و یا در مقصد یعنی در آسمان پیش از رسیدن به رژیم صهیونیستی منهدم می‌شود. با این حال نه تنها آنها نتوانستند به اهداف خود برسند بلکه آنقدر کار ما دقیق بود و موشک‌ها قدرت ما را بالا برد که تاب آوری آنها نیز به پایان رسید. ما تست موشکی در کویر داشتیم. اینگونه بگویم که گویی یک اتوبان شهید همت از ایران به رژیم صهیونیستی باز کرده بودیم و موشک‌ها به صورت مرتب در آن شلیک می‌شدند و آنها توان انهدام آن را نداشتند. آنها می‌گفتند ایران به لحاظ راداری ما را گیج کرده است که این هم از طراحی‌های ما بود.

 

حتی روزی را داشتیم که تنها یک موشک شلیک کردیم، اما همان هم به حساس‌ترین نقطه در بئرالسبع اصابت کرد و بیشترین تلفات را داد. می‌خواهم بگویم ما در جریان این جنگ تست موشکی برای طراحی آینده نیز انجام دادیم؛ هدف‌ها معلوم، نقشه معلوم، موشک‌ها معلوم و نقطه را می‌زدیم. به قول ما که سابقه رزمندگی داریم، قلق گیری خوبی در حوزه کاربرد موشک ها، شلیک موشک‌ها و غیرفعال کردن رادار‌های آنها داشتیم تا جایی که سیستم پدافندی زانو بزند، لاعلاج و ناگزیر شود و آنها را به نقطه‌ای برساند که تلاش کردند تا جنگ متوقف شود.

 

آنها حمله را آغاز کرده بودند و زمانی که اعلام کردند توقف کرده‌اند ما گفتیم آخرین موشک‌ها را ما باید بزنیم که زدیم. این قدرت و ظرفیت موشکی ما بود و آنها تا روز آخر هر روز آسیب پذیرتر شدند و نه تنها به اهداف خود نرسیدند بلکه ما با قدرت دفاعی خود تاب‌آوری آنها را زیر سوال بردیم. نتیجه دولتی که جعلی باشد، سرزمینی که غصبی باشد و مردمی که وارداتی باشند، همین می‌شود.

 

همه دیدیم که آنها در تجریش چه کردند و مردم ما را مورد هدف قرار دادند و باعث شدند مردم ما تهران را ترک کنند، اما ان‌ها به شهر‌های خودشان در نواحی دیگر ایران رفتند در حالی که صهیونیست‌ها ناچار شدند به کشور‌هایی که از آن آمده بودند، بازگردند. این ضعف تاب‌آوری اجتماعی آنها به خاطر این است که نه سرزمین دارند، نه دولت و نه ملت.

 

همچنین این جنگ نشان داد اگر رژیم صهیونیستی صرفا خود این رژیم باشد حتی یک هفته هم تاب مقاومت در برابر جمهوری اسلامی ایران در بُعد نظامی را ندارد و این آمریکاست که در همه زمینه‌ها از آنها حمایت می‌کند لذا در واقع ما با یک آمریکا، یک ناتو، یک غرب و رژیم صهیونیستی به نیابت از آنها جنگیدیم.

 

یکی از پرسش‌هایی که مطرح می‌شود این است که آمریکا همواره پشتیبان اسرائیل بوده، اما چه شد که یک گام پیش‌تر آمد و این پشتیبانی به مشارکت تبدیل شد و به تأسیسات هسته‌ای ما حمله کرد؟

این موضوع روشن است که اسرائیل یعنی آمریکا، یعنی فرزند ناخلف آمریکا، یعنی ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا؛ آمریکا است که او را هدایت و فرماندهی می‌کند و چیزی جز این نیست. نکته بعد اینکه حدود 80 سال از عمر رژیم صهیونیستی می‌گذرد و آنها از همان زمان آغاز شکل گیری تا کنون هیچگاه چنین آتشی بر خود ندیده بودند؛ نه در جریان جنگ میان اعراب و اسرائیل در دهه 60 و 70 میلادی و نه در سایر اتفاقات. آنها برای اولین بار بود که جنگ را به معنای واقعی جنگ دید و زیر دست و پای ما له شدند. آمریکا آمد که هم آنها را از زیر دست و پای ما درآورد و هم از آنجایی که متوجه شد رسیدن به اهداف هسته‌ای در توان این رژیم نیست، ناگزیر شد خودش ورود کند و چهره واقعی خود را نشان داد.

 

در این میان، صداقت آمریکایی را نیز باید بشناسیم. زمانی که در شهرداری تهران بودم، تابلو‌هایی درباره صداقت آمریکایی نصب می‌کردیم که به ما خُرده می‌گرفتند و می‌گفتند این تابلو‌ها باعث می‌شود گفت‌و‌گو‌ها پیش نرود در حالی که حضرت آقا می‌فرمودند دست چُدنی آمریکا زیر دستکش مخملی است.

 

پیش از جنگ اخیر نیز قرار بود روز یکشنبه دور ششم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا برگزار شود، اما جمعه شب به ما حمله کرد و بعد اعلام کرد اسرائیل به ما (ایران) حمله کرده است، اما در روز‌های آخر خودش به صورت مستقیم وارد شد و به ایران حمله کرد. جمهوری اسلامی ایران هم پاسخ آمریکا را داد و مرکز فرماندهی این کشور در جنوب غرب آسیا که در بخشی از قطر مستقر بود را با 14 موشک مورد هدف قرار داد و همان شب پاسخ رژیم صهیونیستی را نیز مانند روز‌ها و شب‌های دیگر دادیم.

 

مجری: شما دو تعبیر قابل توجه داشتید؛ اول اینکه ایران اسرائیل را تبدیل به آزمایشگاه موشکی خود کرد و ما تست‌های موشکی خود را که تا پیش از این در موقعیت‌های غیرعملیاتی انجام می‌دادیم در میدان جنگ انجام دادیم که دستاورد بزرگی برای قدرت موشکی ایران است. دومین نکته این است که در موارد قبلی که اسرائیل آغاز می‌کرد و انواع جنگ افروزی‌هایی که در منطقه داشت، هیچگاه ناامنی را به درون اسرائیل نکشانده بود، اما ارتش اسرائیل این بار با جنگ افروزی علیه ایران، ناامنی را وارد اسرائیل کرد.

 

این دستاورد جنگ برای ما به این معناست که دکترین امنیتی، دفاعی و اطلاعاتی آنها شکست خورد و دیگر نمی‌تواند آن را برای سرمایه گذاران خود تبلیغ کند و بگوید سرزمین امنی برای سرمایه گذاری دارد. اقتصاد آنها از محل گردشگری تأمین می‌شود، اما دیگر نمی‌تواند از این محل، بودجه خود را تأمین کند یعنی تمام طراحی‌های مبانی 80 ساله‌های آنها بر هم خورد؛ همه امنیت سرمایه گذاری به ویژه در حوزه گردشگری، اقتصاد و توسعه آنها ضربه خورد و در حوزه نظامی آسیب پذیری پیدا کردند.

 

پیش از این و به ویژه طی 2 سال اخیر بعد از 7 اکتبر این تعبیر وجود داشت که اسرائیل از یک منطقه ویرانه می‌سازد و آن را به دیگران نشان می‌دهد، اما این بار ایران بود که از بخش‌هایی از اسرائیل ویرانه ساخت و آن را به دنیا نشان داد. یعنی در بسیاری از موارد ما توانستیم به نحوی موازنه را برقراری کنیم.

این از همان پیروزی‌هایی است که به آن اشاره کردم. رژیم صهیونیستی به صورت ساختاری فرو ریخت. او از دیگران برای حضور در اسرائیل دعوت می‌کرد و اقتصاد و فناوری خود را تبلیغ می‌کرد، اما وقتی جنگ را آغاز کرد، مطمئن بود پیروز میدان است و هیچ اتفاقی برای او نمی‌افتد. با این حال دیدیم که نه تنها به 3 هدف خود نرسید بلکه باعث شد دستاورد‌هایی نیز برای ما حاصل شود. ما بعد از این شاهد مهاجرات معکوس در رژیم صهیونیستی خواهیم بود و همه به کشور‌های خود باز می‌گردند. در جریان جنگ دیدیم که وقتی فرودگاه‌های آنها بسته شد، صهیونیست‌ها با کشتی به کشور‌های دیگر می‌رفتند و این یعنی ضربات اساسی به آنها وارد آمده است. آنها به مردم مظلوم غزه ظلم کرده و این شهر را ویران کردند، اما اکنون تصاویر ویرانه‌ها و تخریب‌هایی که از اسرائیل در جریان جنگ 12 روزه نشان داده شد، شرایط را کاملا متفاوت کرد.

 

دلیل پیشنهاد آتش بس از سوی اسرائیل و پیگیری آن از سوی آمریکا و در نهایت پذیرش آن از سوی ایران بسیار مورد سوال است. اسرائیل جنگی را آغاز کرد که با وجود اینکه قطعا محاسباتی برای آن داشت، ناچار شد بعد از 12 روز پیشنهاد آتش بس بدهد.

از طرفی به خاطر موفقیت‌های ما بود که اسرائیل به اهداف خود نرسید و از سوی دیگر تسلط ما بر زمین و هوای آنها تأثیرگذار بود. آنها مدعی بودند 70 درصد موشک‌ها و پهپاد‌ها را پیش از رسیدن به اسرائیل منهدم می‌کنند، اما دیدید که بعد از 12 روز جنگ چگونه عمل کردیم. ما در جریان عملیات‌های «وعده صادق 1 و 2» تنها یک مرتبه یا دو مرتبه در یک شب موشک شلیک می‌کردیم یعنی جنگ نبود و صرفا یک پاسخ بود در حالی که در جریان عملیات «وعده صادق 3» در میدان واقعی قرار داشتیم و به صورت متوالی از کشورمان موشک به سمت آنها شلیک می‌شد و تجربه پیدا کردیم. ما هر روز خود را بهینه و به‌روز‌رسانی می‌کردیم و برای عملیات خود طراحی داشتیم و در نهایت در روز‌های آخر به جایی رسیدیم که بیش از 90 درصد موشک هایمان به هدف خود اصابت می‌کرد.

 

ما توانستیم با از کار انداختن پدافند‌های مراکز نظامی رژیم صهیونیستی، عملیات نظامی خود را ادامه دهیم. در نهایت مرکز مطالعات تحقیقاتی این رژیم، تعداد محروحان خود را 3520 نفر اعلام کرد که البته سران آنها می‌گفتند تعداد کشته هایشان تنها 28 نفر است که دروغ است. از هر جامعه آماری و نظامی سؤال کنید به ازای تعداد مجروحان، استانداردی از کشته‌ها نیز وجود دارد که حدود 6 یا 7 کشته نسبت به تعداد افراد مجروح است؛ یعنی از تعداد 3520 نفر مجروح حداقل باید 500 کشته داشته باشند. برای مثال وقتی یک اتوبوس تصادف می‌کند و 100 مجروح دارد، حدود 10 فوتی هم دارد و اینها استاندارد‌هایی دارد که کاملا علمی است. بر همین اساس، آنها در همه ابعاد دچار آسیب شدند؛ هم در حوزه توسعه و رشد متوقف هستند و هم در حوزه تاکتیک و تکنیک کم آورده و به اهداف خود هم نرسیدند.

 

ایران و اسرائیل در زمان جنگ خساراتی به هم وارد آوردند و تلفاتی داشتند. پیام‌هایی نیز برای اسرائیل به همراه داشت که به منزله دستاورد‌های راهبردی و گفتمانی ایران تلقی می‌شود؛ از جمله در حوزه دیپلماسی عمومی و نوع تصویری که اسرائیل تلاش کرده بود طی این سال‌ها در منطقه از خود نشان دهد. ارزیابی شما در این باره چیست و ایران چه تأثیری بر تصویر اسرائیل در جهان داشت؟

یکی از دستاورد‌های مهم در داخل کشور و همان انسجام ملی بود. امروز هسته سخت جمهوری اسلامی ایران 90 میلیون نفر هستند و همین است که برای ما مهم است. یعنی محاسبات غلط دشمن باعث شد عدو سبب خیر شود اگر خدا خواهد. اخلاص، غیرت و مظلومیت مردم ایران در کنار اقتدار آنها و محبتی که نشان دادند از جمله اتفاقات بزرگ این روز‌ها بود که یک‌شبه در کشور افتاد و مصداق عینی آیه «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» بود. خدا این تحول قلبی را ایجاد کرد و همه ملت با هم منسجم شدند و این سرمایه بزرگی است که صرفا برای جامعه ایرانی نبود بلکه این اتفاق در امت اسلامی نیز افتاد و تنها به امت اسلامی هم خلاصه نشد بلکه به جامعه بشری نیز تسری یافت. دانشگاه‌های آمریکایی و ایرانیان عزیز در آمریکا، کانادا و کشور‌های غربی به میدان آمدند، پرچم ایران را گرفتند و مقابل وطن فروشانی که تعداد محدودی داشتند با غیرت ایستادند و خاک در صورت آنها پاشیدند.

 

در جریان این جنگ، شیخ الازهر از ایران دفاع کرد، امام جماعت مسجدالحرام با خوشحالی از ایران دفاع کرد، اخوان المسلمین در مصر حمایت کردند، مراجع شیعه در ایران، عراق و سایر کشور‌ها و علمای اهل سنت نیز از ایران حمایت کردند و گویا بار دیگر حکم تنباکو صادر شده بود؛ همه اینها آورده‌های ماست. آهنگ «بوم بوم؛ تل‌آویو» هم یک میلیارد بیننده داشته است. ما هیچگاه در ایران نمی‌توانستیم چنین کار رسانه‌ای و با چنین دیپلماسی عمومی داشته باشیم. همچنین دیدیم ایرانی‌ها چه برخوردی با آنهایی کردند که دم از آزادی می‌زدند. افرادی را دیدیم که برای حمایت از کشور، سرود و موسیقی درست می‌کردند. خواننده‌ای که شعار «مرگ بر ارتش اسرائیل» سر می‌داد و برای رفتن به آمریکا ممنوع الورود شد. در انگلستان نیز شاهد ممنوع الورود شدن مخالفان رژیم صهیونیستی بودیم.

 

ایران تنها نیست و این سرمایه بزرگی است که ملی، منطقه‌ای و جهانی محسوب می‌شود. امروز هر انسانی که با وحشی‌گری رژیم صهیونیستی مخالف بود به میدان آمد و اینها همان سرمایه‌هایی است که به عنوان پیروزی‌های بزرگ و ماندگار و سرمایه‌های معنوی برای کشورمان محسوب می‌شود.

 

امروز در جامعه این بحث مطرح می‌شود که آیا مذاکره و گفت‌و‌گو با آمریکا صورت می‌گیرد یا خیر؟ خواهش می‌کنم مردم و جوانان به این موضوع به خوبی دقت کنند. زمانی این سؤال مطرح می‌شد که چرا با آمریکا گفت‌و‌گو و مذاکره نمی‌کنید. دیدیم که برجام فارغ از خوب یا بد، ضعیف یا قوی، محاسن یا معایب خود، به تصویب رسید، اما سال 2016 و زمانی که ترامپ روی کار آمد، آن را پاره کرد و از بین برد. با این حال ما باز هم امسال با آنها پای میز مذاکره (غیرمستقیم) آمدیم و زمان دور ششم هم تعیین کرده بودیم. در این میان اسرائیل به ما حمله کرد و آمریکا نمی‌تواند بگوید آنها حمله کرده و به من ارتباطی ندارد چرا که اسرائیل بدون اجازه آمریکا کاری نمی‌کند و در نهایت خودش هم به صورت مستقیم وارد جنگ شد و بعد خودش هم آن را متوقف کرد.

 

وقتی از صداقت آمریکایی می‌گوییم منظورمان همین است البته این به معنای حرف نزدن نیست. ما معتقدیم خود دیپلماسی هم یک روش مبارزه است همانطور که موشک نیز خود، یک روش مبارزه است چرا که ما با دشمن طرف هستیم و اعتماد به آنها ناشی‌گری است، اما به معنای صحبت نکردن هم نیست. اما دیدیم که در برجام هم صحبت کردیم و در نهایت آن را پاره کردند. در حال حاضر نیز اگر موضوع گفت‌و‌گو مطرح می‌شود این را بدانید همانطور که ما جنگ تحمیلی را نمی‌پذیریم، صلح تحمیلی را نیز نمی‌پذیریم. چرا امروز همه ملت ما پای کار آمده‌اند و دنیا حمایت می‌کند به خاطر اینکه می‌دانند اگر گفت‌و‌گو می‌کنیم، حرف حساب داریم. مذاکره برای آمریکایی‌ها به این مفهوم است که هرچه آنها می‌گویند را انجام دهیم و این همان یکجانبه گرایی است که آن را قبول نداریم.

 

سال‌ها قبل نیز به این موضوع اشاره کرده بودم که ما مذاکره را نیز یک روش مبارزه می‌دانیم تا به دنیا نشان دهیم آمریکا اهل صلح یا مذاکره نیست و هر کجا منافع یکطرفه آنها برقرار شود آن را قبول می‌کند؛ آنها نه به قوانین بین المللی معتقدند و نه بویی از انسانیت و شرف برده‌اند؛ فقط به خواسته‌های یکطرفه خود با هر کسی معتقد است.

 

اگر ما وارد مذاکره شویم، موضوع آن چه خواهد بود؟

قطعا باز هم موضوعات هسته‌ای مطرح می‌شود که مواضع ما مشخص است. فناوری هسته‌ای حق ما بوده و نه تنها خط قرمز ما بلکه فراتر از خطوط قرمز ماست چرا که بر اساس NPT بوده و همه کشور‌ها حق دارند غنی سازی داشته باشند. آنها می‌خواهند ما غنی سازی نداشته باشیم که معنا ندارد. اگر بحث مذاکره است، اول آمریکایی‌ها باید به طور روشن پاسخ دهند وقتی پشت میز مذاکره نشسته بودیم، چرا به ما حمله کردند. آنها اول باید ضمانت بدهند که نمی‌دهند. اگر صداقت دارند باید خسارت تجاوزات خود که خلاف همه قوانین بین المللی بود را بدهند. حداقل این است که از مذاکرات باید یک پاسخ منطقی به افکار عمومی دنیا بدهیم و این لازم است.

 

ممکن است بگویند که آنها باز هم کار خود را ادامه می‌دهند. پاسخ این است که به همین دلیل است که امروز همه دنیا و مردم (به جز آنهایی که همدست آنها هستند) ما را تحسین و آنها را محکوم می‌کنند. اخیرا صدراعظم آلمان اعتراف کرد که اسرائیل در حال انجام دادن همه کار‌های کثیف غرب است. پس مشخص است زباله دان اینجاست که همه کار‌های کثیف را انجام می‌دهد؛ ما با اینها طرف هستیم. این در حالی است که وجدان بشری تفکر دیگری دارد، همه کشور‌ها تابع آنها نیستند و به تعبیر حوزه بین الملل کشور‌های حوزه جهان جنوب یکپارچه پای کار آمدند و از ما حمایت کردند لذا گفت‌و‌گو کردن ضرورت دارد، اما دلیلی ندارد حرف زور آنها را بپذیریم، باج بدهیم، از حق خود بگذریم یا از خطوط قرمزمان عبور کنیم.

 

نکته مهم این است که دو چیز باید در مذاکره مشخص شود؛ برقراری امنیت باثبات در منطقه و تأمین انتفاع اقتصادی جمهوری اسلامی به این معنا که هر تحریمی که آمریکا علیه ما و به بهانه‌های مختلف حقوق بشری، تروریستی و هسته‌ای گذاشته است باید رفع شود تا ما انتفاع اقتصادی به معنای رشد اقتصادی پیدا کرده و بتوانیم با دنیا تجارت آزاد داشته باشیم. بانک مرکزی، نفت و ظرفیت‌های اقتصادی ما باید آزاد شود. این موضوعات راهبردی است که در مذاکرات مطرح می‌شود.

 

معتقدم ما در شرایطی قرار داریم که دستاورد‌های بزرگی را برای کشور رقم زده‌ایم البته قطعا خسارات مادی و معنوی دیدیم و افراد بزرگ و عزیزی به شهادت رسیدند، اما درس‌های بزرگی نیز گرفتیم. ما اگر صد‌ها موشک نیز در جریان مانور‌ها تست می‌کردیم هیچگاه به قابلیتی که امروز در طول 12 روز جنگ رسیدیم، نمی‌رسیدیم. این اندوخته‌ای است که به هیچ قیمتی و با هیچ پولی برای ما به دست نمی‌آمد. از این پس عناصر قدرتی خود را محکم‌تر می‌کنیم.

 

گویا پیشنهاد آتش بس نشانه این بود که مجددا در حوزه قدرت شلیک موشکی به یک موازنه رسیده بودیم.

بله. تردید نکنید اگر آنها توان ادامه داشتند، لحظه‌ای متوقف نمی‌شدند. آنها نتوانستند که نماندند لذا برای همین پیروزی نصیب ما شد. این جنگ دستاورد‌های تکنیکی و نظامی و دستاورد‌های اجتماعی و معنوی در حوزه نرم برای ایران به همراه داشت. گاهی که بحث مقابله با رژیم صهیونیستی پیش می‌آید برخی می‌گویند وقتی ما اینها را زدیم، این قدرت را داشتیم و تاب‌آوری آنها تمام شد چرا آنقدر ادامه ندادیم که شکست بخورند. آنها تصور می‌کنند صرفا با قدرت نظامی می‌توانیم رژیم صهیونیستی را نابود و ساقط کنیم و یا آنقدر موشک بزنیم تا تمام شوند.

 

معتقدم قطعا همه قدرت ما قدرت نظامی و قدرت سخت نیست و ظرفیت‌های دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند آنها را سر جای خود بنشاند و آنها باید آن روز را ببینند چنانچه دستاورد‌های ایران در جریان جنگ 12 را دیدند. امروز آمریکا که دانشجویان طرفدار ایران و طرفدار فلسطین را از دانشگاه کلمبیا اخراج می‌کند باید بداند اگر این ظلم ادامه یابد و ماهیت آمریکا همینطور پیش برود و از اسرائیل حمایت کند و در همین مسیر بخواهد کار سخت نظامی مانند این جنگ را صورت دهد، پاسخ محکمی می‌گیرد. همین دستاورد‌ها مهم‌ترین نگاه راهبردی است که امروز همه امت اسلامی و جامعه بشری در مقابل آنها می‌ایستند و آنها نیز نمی‌توانند در مقابل اراده ملت ها، جوامع بشری و مردم بایستند و این نگاه، راهبردی است.

 

ما به دنبال کشورگشایی، جنگ و جنایت نیستیم. این ظرفیت‌هایی است که وجود دارد حتی اگر دولت‌هایی مانند غربی‌ها قصد داشته باشند با آن مقابله کنند. این یک ظرفیت است. این هسته‌های مردمی با این نگاه راهبردی، از هر دین و مذهبی در مقابل ظلم می‌ایستند و هرکس در مقابل ظلم و رفتار‌های شیطانی ایستاد، ما او را مجاهد و انسان شریف و باغیرت می‌دانیم. این انسان با این نگاه می‌تواند روی اقتصاد و انرژی نیز اثر بگذارد.

 

ما به عنوان ایران و یک کشور قدرتمند نمی‌توانیم بپذیریم ناامنی‌ها برای ما و امنیت برای رژیم صهیونیستی و آمریکا باشد یا هزینه‌های تأمین امنیت برای ما و منافع تأمین امنیت برای آمریکا باشد؛ اینها شدنی نیست.

 

یکی دیگر از مسائلی که در طول این دوره بسیار بسامد پیدا کرد، موضوع انسجام اجتماعی و همبستگی ملی شکل گرفته میان ایرانیان بود. سؤال اصلی این است که از منظر شما این انسجام چگونه شکل گرفته و چگونه می‌توانیم آن را باقی نگاه داریم؟

این سؤال بسیار مهم است. معتقدم در این جنگ 12 روزه بزرگ‌ترین دستاوردی که کسب کردیم ایفای نقش مردم و به میدان آمدن آنها بود. اگر بخواهم صریح و شفاف خطاب به آنهایی که در این تجاوز با هدف براندازی ایران، فروپاشی و تجزیه اقدام کردند بگویم این است که آنها باید بدانند هسته سخت این نظام، 90 میلیون نفر هستند که همه یکپارچه‌اند. آنها باید بدانند امروز ایرانیان تنها به دو دسته تقسیم شده‌اند؛ وطن دوست و وطن فروش. (دسته‌بندی دیگری وجود ندارد) ما وطن و اسلام را با هم منطبق می‌دانیم و این مهم‌ترین دستاورد ما بود که ملت ایران با سلایق مختلف اینگونه به میدان آمدند؛ از آقای چاوشی تا آقای محمود کریمی، از مراجع شیعه تا علمای اهل سنت، چه در داخل و چه در خارج و اینها ظرفیت کشورماست.

 

امروز مبنای قضاوت مردم ما همانطور که معروف شده، «ایران-چک» است که نگاه کن چه کسی با ایران است و چه کسی با ایران نیست. ایرانیان خارج از کشور را ببینید که ممکن است با هم، هم‌عقیده نباشیم و اختلافاتی داشته باشیم و بعضا این اختلافات مبنایی باشد، اما دیدیم که کار به جایی رسید که گفتند دیگر هیچ کس نباید با همان کسی که در حال مصاحبه با ایران اینترنشنال بود، به دلیل حمایتی که از ایران کرد، مصاحبه کند و خود این بزرگ‌ترین دستاورد است.

 

ایران اینترنشنال بعد از این 12 روز به اسرائیل اینترنشنال تبدیل شد.

شما تا پیش از این افرادی را می‌دیدید که هیچگاه به رسانه ملی نمی‌آمدند و نمونه آن آقای شمس الواعظین است. برخی ورزشکاران نیز بودند. سحرگاه همان جمعه که والیبالیست‌های ما مسابقه جهانی داشتند با سلام نظامی وارد میدان شدند. چه کسی به آنها گفته بود؟ کسی به آنها نگفته بود بلکه در درون آنها بود. همان چیزی که عنصر اصلی امتیاز راهبردی ما در مقابل دشمنان است. همه پای کار آمدند. بیش از 450 نفر در داخل و خارج نیز نامه‌ای برای دفاع از ایران امضا کرده و اسرائیل را محکوم کردند.

 

اینها چیز‌هایی است که اسرائیل فاقد آن است.

رپر‌های ایرانی را ببینید، ممکن است خیلی حرف باشد، اما ببینید که امروز رپر‌های ایرانی ایستادند و همه رپر‌های آن طرف را در دفاع از ایران از میدان خارج کردند. اینها همه ظرفیت‌هایی بود که به وجود آمد. حتی افراد بی حجاب هم در حمایت از ایران ایستادند. مصداق کلام شهید سلیمانی که گفته بود این دختر بی حجاب نیز دختر من است را این روز‌ها دیدیم که یک دختر بی حجاب نیز با گذاشتن استوری از پرچم ایران، از وطن خود دفاع کرد.

 

ما بار‌ها و از 20 سال پیش با دوستانی که اخیرا به شهادت رسیدند همچون شهید باقری، شهید محرابی، شهید رشید، شهید کاظمی، شهید ربانی و همه شهدا به ویژه شهید سلیمانی و شهید احمد کاظمی صحبت می‌کردیم که اگر تجاوزی رخ دهد و سال 59 تکرار شود، جوانان امروز مانند همان سال باز هم به میدان می‌آیند؟ در پاسخ به این سؤال تردید داشتیم. طی حوادثی که در دفاع از حرم پیش آمد به حاج قاسم گفتم این جوانان پای کار آمدند پس جوانان ما می‌آیند، اما تصور می‌کردیم همه آنها نمی‌آیند بلکه عده‌ای از آنها می‌آیند و محدود هستند. همان روز هم که دور از وطن بودیم باور داشتیم برای امنیت ملی و وطن تلاش می‌کنیم.

 

امروز خطاب به دوستان شهیدم می‌گویم: شهید کاظمی، شهید باقری‌ای کاش بودید و می‌دیدید که همه ایران محکم‌تر از سال 59 که همه شرق و غرب به سردمداری حزب بعث به ما حمله کرد، به پا خاستند. جوانان دهه هشتادی ما به مراتب محکم‌تر از جوانان دهه چهلی که ما نیز جزئی از آنها و در دوران دفاع مقدس بودیم، مردانه‌تر و صمیمانه‌تر پای کار آمدند. ایران زنده است، بندگی و مردانگی نیز تاریخ، فرهنگ و باور این کشور است. من به شرف، گذشت، مردانگی، غیرت و محبت این مردم درود می‌فرستم.

 

در این مدت دیدیم نانوایی را که علیرغم اینکه برادرش شهید شده بود، پای تنور ایستاد و نمی‌رفت، چون مردم نان می‌خواستند. کودکی را دیدیم که به مردمی که در صف بنزین بودند، شربت و آب خنک می‌داد. افرادی که برق و آب را کمتر مصرف می‌کردند. این برادری، اخوت و متانت مهم است و سلیقه و مذهب افراد مهم نیست. چیزی که مهم است این است که وطن و اسلام منطبق بر هستند. مهم، بشریتی هستند که به مقابله با زور، ظلم و جور می‌پردازند. مهم، غیرت و همت ایرانی و اسلامی است که در مقابل دشمن ایستاده است و هیچ پیروزی بزرگ‌تر از این نیست.

 

امروز دیدیم همه مردم از منتقدان و مخالفانی که در چنین شرایطی گِرد ولی فقیه که فرمانده کل قوا از سال 59 و در اتاق جنگ بود، جمع شده بودند گرفته تا ایشان که اینگونه حکیمانه، مدبرانه، شجاعانه و شهادت‌طلبانه در میدان فرماندهی کردند و تا آن کودک و آن مادری که باردار بود و مظلومانه به شهادت رسید، پای کار هستند. ما باید قدر این ملت و ارزش آنها را بدانیم و در برابر آنها سر تعظیم فرود آوریم. با همه وجود عرض می‌کنم، راه شهدا و مردم را حفظ می‌کنیم و با افتخار، فدای چنین ملتی می‌شویم، جان خود را برای این وطن، ملت و فرهنگ می‌دهیم و از خداوند طلب عاقبت به خیری داریم.

 

مجری: تشکر می‌کنم که برای این گفت‌و‌گو وقت گذاشتید.

 

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×