لطفا به خودتان احترام بگذارید/گامهایی برای اینکه بی خیال حرف مردم شوید(2)
به جای اینکه نگران نظر مردم باشید اول نگران خود باشید
نباید اجازه دهید سلیقه دیگران شما را از مسیر درست زندگی تان خارج کند: یعنی سعی کنید هرگز نردبان سلیقه دیگران نشوید. به جای اینکه نگران نظر مردم باشید اول نگران خود باشید. نگران شخصیت و عزت نفس خود باشید.
در مقاله قبل گفتیم که، افرادی دائما به فکر رضایت دیگران هستند، در راضی نگهداشتن هرکسی مهارت دارند الا خودشان! آنها ذاتا می دانند دیگران چه می خواهند و به اولویت هایشان بسیار اهمیت می دهند و توجه و مراقبتی را که از خود دریغ کرده نثار آنها می کنند. این افراد ارزش های خود را براساس ارزش های دیگران تنظیم می کنند و همان قدر که به مراقبت از دیگران می پردازند، نمی دانند به خودشان چگونه توجه کنند. خود شکننده شان را با پشتیبانی از دیگران رها می کنند و نمی دانند چنین رفتاری چه هزینه گزافی برایشان به بار خواهد آورد. آنها ارزش ها و امنیت فردی شان را کاملا در راضی نگهداشتن دیگران می بینند و دست آخر فراموش می کنند که خودشان برای تکمیل شدن نیازمند چه چیزهایی هستند. عده ای از این طرز نگرش و شخصیت شان خسته شده اند و تصمیم گرفته اند کمی هم به خودشان بپردازند. روش های ارائه شده می تواند به شما کمک کند:
مردم اصلا به شما فکر نمی کنند
این را همیشه به خاطر داشته باشید، مردم اصلا به شما فکر نمی کنند. اینکه ما دائما زیر ذره بین دیگران هستیم تصوری بیش نیست. کسی که شما را زیر ذره بین قضاوت سخت خود قرار داده غالبا کسی به جز خودتان نیست. وقتی وارد اتوبوسی می شوید مسافران به حسب عادت به شما نگاه می کنند و این شاید برای شما تصور توجه آنها را ایجاد کند، درحالی که بسیاری از آنها غرق افکار خودشان هستند و حتی شما را نمی بینند. در واقع این شما هستید که دائما نگران افکار دیگران نسبت به خود هستید؛ دیگرانی که اصلا به شما فکر هم نمی کنند. پس راحت باشید و شما هم به فکر دیگران فکر نکنید.
نظر خدا را ملاک خود کنید
مهمتر از همه اینکه بد است که آدمی در ملکی زندگی کند که صاحبش را نشناسد و بدتر است که به جای جلب نظر مالک این ملک، به دنبال جلب توجه و نظر بندگان آن باشد؛ هم بی ادبی است و هم خفت می آورد. امیر مؤمنان(ع) درحکمت 89 می فرمایند:کسی که میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد و کسی که امور آخرت را اصلاح کند، خدا امور دنیای او را اصلاح خواهدکرد.
رابطه را برای چه می خواهید؟
بعد از دو اصل مهمی که گفته شد، حال به لحظاتی که تسلیم خواسته های دیگران می شوید کاملا توجه کنید. مثلا این که چرا و چه وقت و در کنار چه کسانی، شما از قدرت و نیروی فردی تان دست کشیده و به خواسته دیگران تن می دهید. در حقیقت مشخص کنید که چه چیزی باعث می شود بخواهید رابطه ای را حفظ کنید.
تایید دیگران به چه دردتان می خورد
یاد بگیرید دائم به دنبال تائید دیگران نباشید. نیازهای خود را نزد کسانی که برایتان مهم هستند مطرح کرده و اجازه دهید آنها هم از خواست هایتان مطلع شوند. این جسارت ابراز وجود خود باعث می شود احساس آرامش کنید. البته برای این که بتوانید این کار را براحتی انجام دهید باید بارها و بارها آن را تمرین کنید. در صورت امکان از دوست یا یکی از اعضای خانواده تان کمک بگیرید و با بیان خواست هایتان به او، این روش را تمرین کنید.
به چه قیمتی محبت کنم؟
وقتی تصمیم می گیرید تغییر کنید، باید تا جایی که می توانید از منطقه امن و آسایش عاطفی خود دور شده و بدون واهمه شروع به بیان عقاید، افکار و احساسات خود نمایید و به این موضوع که ممکن است دیگران با شما موافق نباشند اهمیت ندهید. در واقع به خود بگویید اگر کسی به رفاه شما نمی اندیشد و برای هویت تان ارزشی قایل نیست، ارزش محبت دیدن از سوی شما را ندارد و حتی مناسب دوستی نیست، زیرا باعث آزارتان می شود.
رفتارتان را با خودخواهی اشتباه نگیرید
قرار نیست رفتار خودخواهانه ای از خود نشان دهید و همیشه اولویت های خودتان را مقدم بر دیگران بدانید اما باید به خود یادآور شوید که نیازهای شما هم درست مانند نیازهای دیگران مهم هستند و باید همان قدر که برای دیگران ارزش قائل هستید به خودتان هم اهمیت بدهید و از ترس طرد شدن تن به انجام خواسته های دیگران ندهید.
کودکی تان را مرور کنید
زخم های روحی و روانی دوران کودکی تان را شناسایی کنید. زیرا این کار به شما کمک می کند از احساسات بد دوران کودکی و آسیب پذیری تان کاسته شود. ناراحتی های آن دوران را تنها به بخشی از خاطرات کودکی تان که تمام شده و گذشته اند تبدیل کنید. اکنون خود را فردی بزرگسال که مقتدر است بدانید. کسی که برای زندگی و احساس امنیت نیازی به خشنود کردن دیگران ندارد. البته این کار بسیار سخت و زمانبر است.
مستقل بودن را تمرین کنید
استقلال فردی تان را بالا ببرید. با این روش می توانید خود را از شخصیت خشنودکننده دیگران به شخصیتی مستقل و بی نیاز به دیگران تبدیل کنید. یادتان باشد که ممکن است اطرافیان تان همیشه با شما موافق نباشند و بخواهند نظرات شان را به شما تحمیل کنند. زمانی که مستقل بودن را تمرین کنید، می توانید از پس آنها برآمده و هویت و شخصیت خودرا حفظ کنید.
متفاوت بودن عالمی دارد
اگر تلاش کنید مثل دیگران و مطابق سلیقه آنها فکر و عمل کنید دیگر خودتان نیستید؛ در واقع تلاش می کنید کپی ناقصی از نسخه های خطادار دیگران باشید. خودتان باشید و زندگی خودتان را بکنید و از به ثمر رساندن استعدادهای خود و کشف گنجینه ای که خالق به صورت اختصاصی برای شما به ودیعه گذاشته است لذت ببرید.
چرا مردم به دنبال حرف شما نباشند؟
یک قطره جوهر می تواند تمام یک لیوان آب را به رنگ خود درآورد اما یک لیوان آب هم گاهی رنگ یک قطره جوهر را پاک نمی کند. از خود بپرسید چرا شما باید به دنبال حرف مردم باشید و چرا قضیه برعکس نباشد؟ اگر فکر، حرف و عمل شما حکایت از درونی پرمغز و پرجوهر داشته باشد این شمایید که الگوی دیگران خواهید بود. سنجیده حرف زدن و سنجیده عمل کردن از خطای شما کم می کند و دیگران را به دنبال حرف شما می کشاند، به جای اینکه شما به دنبال حرف مردم باشید.
مردم هیچگاه راضی نمی شوند
راضی کردن مردم نه کاری عقلانی است و نه شدنی. شما هر چقدر هم که تلاش کنید بازهم هیچ وقت نمی توانید همه را از خود راضی نگه دارید، پس به جای آنکه خودتان را برای هیچ و پوچ به آب و آتش بزنید،تلاش کنید که فقط درست عمل کنید، چه مردم خوش شان بیاید یا نیاید. اگر کاری را درست انجام می دهید از مردم برای بهبود آن بازخورد بگیرید اما به دنبال مهر تأییدشان نباشید.
با طی کردن فرآیند بهبود و بازسازی شخصیت تان می توانید نسبت به زندگی احساس خوبی پیدا کرده و دچار شرمندگی و حقارت نشوید. با اعتبار بخشیدن به هویت خود، دیگران هم یاد می گیرند به شما احترام بگذارند.
منابع:همشهری، جام جم