چرا ما شاد نیستیم و چطور می توانیم شاد باشیم؟
عوامل متعددی در بحث رضایت مندی از زندگی و شادی دخیل هستند
سال هاست که به این مفهوم در کشور ما اهمیت داده نشده و رضایت نداشتن از زندگی به صورت غم و اندوه و شاد نبودن نمود پیدا کرده و تبعات آن نیز ممکن است با اختلالات روان پزشکی و فرهنگی و اجتماعی همراه شود.
عوامل متعددی در بحث رضایت مندی از زندگی دخیل هستند. رضایت مندی به شرایط اقتصادی و مالی، اجتماعی، رابطه زناشویی، مسکن، ظاهر و چهره، قد و هیکل، تعداد فرزندان، جنس فرزندان، آب و هوای کشور و ده ها عامل دیگر بستگی دارد.
صفاری نیا می گوید:” مرکزی در مغز انسان پیش بینی شده که افکار و تفکرات منفی را در انسانها یادآوری می کند و این مرکز غیر ارادی است.اما مرکزی که تفکرات مثبت و سودمند را به یاد مردم می آورد ارادی است.در فضایی که آدمها شاد هستند این دو مرکز در کنار هم کار می کنند و برابر با همدیگر هستند.بنابراین مردم حالشان خوب است. زمانی که مردم شاد نیستند آن مرکز غیر ارادی که یاد آور افکار منفی است بر مرکز ارادی مسلط می شود و آدمها احساس غمگینی و ناراحتی می کنند. برای اینکه بتوانیم این دو مرکز را تحت کنترل در بیاوریم بهترین راه این است که شرایط شادی را ایجاد بکنیم.”
شادی نیازی درونی است. نعمتی است که خداوند به ما عطا کرده است. ما شادی می خواهیم. این را استقبال بالای مردم از فیلمهای سینمایی کمدی می گوید تا آنجا که گاهی به هوای دمی خندیدن و خوش بودن نازل ترین کمدیها را از دست نمی دهند و این مسئله نگرانی فعالان عرصۀ سینما را از افت سطح ذائقۀ سینماروها به دنبال داشته است. ما شادی می خواهیم. این را شادیهای کوتاه مدت طرفداران فوتبال می گوید وقتی بعد از یک برد در خیابانها شادی می کنند. ما شادی می خواهیم. این را استقبال از مجموعه های طنز تلویزیون می گوید وقتی سریالهای ملودرام گاهی تنها به جبر ساعت زمانی و نبود تفریح مناسب برای خانواده ها و جوانان دیده می شوند.رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی ایران معتقد است:”اگر بخواهیم آدمهای باهوش ، خوش فکر، خلاق و مدبری داشته باشیم باید برای شاد کردن مردم برنامه ریزی بکنیم یعنی ما باید فضا را به سمتی ببریم که شادی بیشتر از اینکه در جامعه هست چه از نظر بیرونی چه از نظر درونی نمود پیدا بکند و این خیلی به مردم کمک می کند.”
شادی در انسان ها ارتباط تنگاتنگی با رضایت مندی در زندگی دارد
مهمترین عواملی که با غلبه بر آن میتوان به این کیمیای خوشبختی دست یافت موارد زیر ارئه می شود:
سد اول: پیچیدگی
راه حل: سادگی
افرادی که از همان اول کودکی تحت آموزش قرار میگیرند در مورد مزایای سادگی قطعا چیزهایی میدانند. فکر میکنید که چرا این افراد موی سر خود را از ته اصلاح میکنند؟ پاسخ ساده است این کار زندگی آنها را سادهتر میکند. اگر انسانها بتوانند سادگی در زندگی را درست مثل دوران قبل از تهاجم تکنولوژی حفظ کنند مطمئنا نشاط و طراوت آن زمان را نیز خود به خود احیا خواهند نمود.
چرا زمانی که یک خانواده میتواند با یک ماشین به امور زندگی خود رسیدگی کند به دنبال ماشین دوم است. زندگی مدرن امروزی انتخاب متنوعتری را برای افراد ایجاد کرده است. اما این انتخاب متحمل هزینههای هنگفتی است. ما اغلب کیفیت زندگی را با استانداردهای زندگی تلفیق میکنیم و بعد از مدتی این ارتباط ناپدید خواهد شد. زندگی ساده فضای بیشتری را برای شما ایجاد میکند. آرامش خاطر بیشتری خواهید داشت و مسلما از زندگی بیشتر لذت خواهید برد.
سد دوم: گامهای کمرشکن
راهحل: اندکی مکث و تامل
فرهنگی که شما را در گیر شبکهای از زندگی پیچیده کرده است مسلما لحظه به لحظه شما را تعقیب میکند و به تنش و تحرک وا میدارد و این روح و روان شما را خسته خواهد کرد. در حالی که لحظهای تامل، سکوت، آرامش، عبادت و تزکیه نفس کافی است تا باتری خود را شارژ کنید و برای لحظهای این همه تنش را از تن خود بیرون بزدائید. در طول روز ما کاملا جذب حواس خود هستیم و از توجه به روح خود غافل میمانیم بنابراین این نشستن در محلی ساکت و آرام کردن روح تنفس عمیق بسیار موثر است.
سد سوم: منفینگری
راهحل: مثبت اندیشی
زندان کیفری افراد گناه کار اصلا قابل مقایسه با زندان درونی افراد معمولی نیست. زندان عصبانیت، زندان افسردگی، زندان غرور و زندان دستیابیهای پی در پی. شیوه نگرش به زندگی چیزی است که میتواند برای شما یک زندان رها نشدنی ایجاد کند و یا آرامش و شادی را به شما ارزانی دهد. آنچه شما میبینید و تجربه میکنید نگرش شما را تحتتاثیر قرار میدهد.
شما با جهان از طریق حواس و افکار خود ارتباط برقرار میکنید. اگر بتوانید احساس و تفکر خود را به گونهای صحیح مدیریت کنید جهان را نیز به گونهای دیگر تجربه خواهید کرد. حق شناسی وسپاس– تزکیه نفس و …. از جمله عادتهایی است که میتواند نگرش شما را نسبت به جهان تغییر دهد.
سد چهارم: ناامیدی و سرخوردگی
راهحل: امیدواری
مطمئنا امیدواری آسیبرسان نخواهد بود. اما چگونه امیدوار باقی بمانیم؟ داشتن هدف، برنامه و انگیزه برای رسیدن به موفقیت چیزهایی است که به همراه امیدواری میتواند جان بخش و محرک باشد. افرادی که موفق هستند هیچگاه خود را سرزنش نمیکنند. آنها تنها به حال میاندیشند. این افراد در مدرسه و ورزش نیز موفق هستند و کمتر دچار افسردگی و اضطراب میشوند. تحمل این افراد در مقابل درد بیشتر خواهد بود. اجازه دهید کمی رویایی باشید و در رویا فرو روید .این میتواند منبعی برای کسب موفقیت باشد.
سد پنجم: سرکوب کردن غم و غصه
راه حل: واقعی احساس کنید
داشتن دیدگاه مثبت به این معنا نیست که هرگز به خود اجازه ندهید که احساس غم واندوه کنید. والدینی که تمام تلاششان این است که فرزندانشان دچار غم و اندوه نشوند تاثیر برعکس را مشاهده خواهند کرد. بعضی اندوهها سبب میشود که فرد با محیط سازگارتر شده و در زندگی به سمت جلوحرکت کند. شادی به معنی عدم غم و اندوه نیست.
شادی ساختگی اصلا درست نیست. با سرکوب کردن ناراحتی شما چیزهای بیشتری را سرکوب خواهید کرد. حتی احساس مثبت خود را و در نتیجه افسردهتر و مضطربتر خواهید شد. با بیان ناراحتی روشی نیز برای کنترل آن به دست خواهید آورد.
سد ششم: گوشهگیری
راه حل: گسترش ارتباطات
گسترش شبکه ارتباطی چه ربطی به شادی دارد. طبق یک بررسی20 ساله از 40 هزار نفر ثابت شد که نه تنها شادی شما تحتتاثیر دوستان شما است بلکه دوست دوستانتان و حتی کسانی که تا کنون ندیدهاید در این زمینه موثر هستند و نقش ایفا میکنند. شادی درست مثل ویروسی است که در بین شبکه افراد گسترده میشود. متاسفانه این روزها بیشتر افراد زمان طولانی را به گوشهگیری و اجتناب از برخورد در جوامع سیر میکنند.
در نتیجه از این شادی مسری دور خواهند بود. این که ارتباط خود را با دیگران محدود کنید و تنها به خود و مشکلات فکر کنید بعد از مدت طولانی تصور خواهید کرد که این مشکل تنها از آن شماست. در حالی که این طور نیست. شما و مشکلات شما چندان منحصر به فرد نیست. کافی است ارتباط خود را با مردم افزایش دهید تا متوجه شوید آنها نیز چنین مشکلاتی را تجربه کردهاند و چه بسا در این ارتباط راه حل موثری نیز کشف کنید.
گردآوری:بخش روانشناسی موزستان
منابع:
سلامت نیوز
خبرآنلاین