» اسرار خانه داری » متفرقه » چگونه بدانیم قرآن از جانب خداوند است؟
متفرقه

چگونه بدانیم قرآن از جانب خداوند است؟

۱۴۰۳/۱۰/۱۰ 0010

در این مقاله از موزستان، با راهکارهایی برای اینکه چگونه باور کنیم قرآن کلام خداست، آشنا می شوید. برای دانستن اینکه قرآن از جانب خداوند است، بررسی‌های عمیقی از زوایای مختلف انجام شده که هر یک به جنبه‌ای از اعجاز این کتاب مقدس اشاره دارد.

 

چگونه می توان ثابت کرد قرآن سخن خداست ؟

چگونه بدانیم قرآن از جانب خداوند است؟

تا اینجا استدلال کردیم که خداوند خالق، طراح و قانون‌گذار اخلاقی ضروری و وجودی جهان است. اما این تنها بخش کوچکی از شناخت ما از خداوند را نشان می‌دهد. سوال منطقی بعدی این است: چگونه می‌دانیم که قرآن از جانب خداوند است؟

 

در ادامه، دلیل ساده و منطقی‌ای آورده شده است که چرا قرآن کلام خداوند است. پیش از ورود به استدلال اصلی، دو روش کسب دانش توضیح داده می‌شود:

 

1. گواهی یا شهادت

بیشتر آنچه می‌دانیم بر اساس گفته‌های دیگران است. این موضوع در مورد حقایقی که هرگز انکار نمی‌کنیم نیز صادق است. برای بسیاری از ما این حقایق شامل وجود قبایل بومی آمازون، فتوسنتز، اشعه فرابنفش و باکتری‌ها می‌شود. به این آزمایش ذهنی فکر کنید: چگونه می‌توانید به یک غریبه ثابت کنید که مادرتان واقعاً شما را به دنیا آورده است؟ هرچند این سوال عجیب به نظر می‌رسد، اما به روشن شدن یک منبع بسیار مهم اما کمتر دیده‌شده دانش کمک می‌کند.

 

ممکن است بگویید: «مادرم این را به من گفته است»، «گواهی تولد دارم»، «پدرم گفته است که او آنجا بوده»، یا «سوابق بیمارستانی مادرم را بررسی کرده‌ام». این پاسخ‌ها معتبرند، اما همگی بر اساس گفته‌های دیگران استوار هستند. افراد شکاک ممکن است قانع نشوند. شاید بخواهید با استفاده از آزمایش DNA یا ارجاع به فیلم‌های ویدئویی یک مبنای تجربی برای این باور پیدا کنید. اما باور شما به این که مادرتان همان کسی است که ادعا می‌کند، بر اساس آزمایش DNA نیست. واقعیت این است که بیشتر ما هرگز آزمایش DNA انجام نداده‌ایم. حتی فیلم‌های ویدئویی هم نیازمند تکیه بر گفته‌های دیگران هستند تا ادعا کنید که آن نوزاد واقعاً شما هستید.

 

پس چرا مطمئن هستیم؟ تنها دلیل شما گفته‌های دیگران است؛ به عبارت دیگر، گواهی. گواهی یکی از منابع حیاتی اما ناپیدای بیشتر دانش ما است.

 

2. استنتاج بهترین توضیح

روش دیگر برای کسب دانش، فرآیندی است که به آن استنتاج بهترین توضیح گفته می‌شود. بسیاری از باورهای ما بر اساس نوعی استدلال است که با جمع‌آوری داده‌ها، حقایق یا گزاره‌ها شروع می‌شود و سپس بهترین توضیح برای آن‌ها را جستجو می‌کند.

 

اجازه دهید دوباره مادرتان را مثال بزنیم. او در حالی که شما را در شکم دارد، به موعد زایمانش رسیده و هفته پیش هم موعود گذشته است. ناگهان کیسه آبش می‌ترکد و دچار انقباضات می‌شود. بنابراین، پدرتان و کارکنان پزشکی با اطمینان فرض می‌کنند که او وارد فرآیند زایمان شده است.

 

مثالی دیگر: چند سال بعد، مادرتان بسته‌ای بیسکویت باز می‌بیند و خرده‌های بیسکویت دور دهانتان و روی لباستان پخش شده است. او نتیجه می‌گیرد که شما بسته را باز کرده و خودتان را مهمان بیسکویت‌ها کرده‌اید.

 

در هر دو مثال، این نتیجه‌گیری‌ها لزوماً قطعی یا غیرقابل انکار نیستند، اما با توجه به همه حقایق موجود، بهترین توضیح هستند. این فرآیند فکری را استنتاج بهترین توضیح می‌نامند.

 

استفاده از این مفاهیم برای قرآن

با استفاده از این دو مفهوم، استدلال می‌شود که قرآن بیان بی‌نظیری از زبان عربی است و بهترین توضیح برای این بی‌همتایی، خداوند است. منظور از بی‌همتایی این است که هیچ‌کس تاکنون نتوانسته است ویژگی‌های زبانی و ادبی قرآن را بازتولید یا تقلید کند.

 

معجزه قرآن

قرآن در قرن هفتم میلادی در شبه‌جزیره عربستان بر پیامبر اسلام (ص) نازل شد. این دوره به عنوان عصری از کمال ادبی و زبانی شناخته می‌شد. اعراب قرن هفتم مردمانی بودند که در هنر بیان و فصاحت در زبان مادری خود به اوج رسیده بودند. با این حال، وقتی قرآن برایشان قرائت شد، حیرت‌زده و مبهوت شدند و نتوانستند چیزی مشابه آن بیاورند.

 

اما ماجرا به همین جا ختم نشد. قرآن این زبان‌شناسان برجسته را به چالش کشید تا ویژگی‌های ادبی و زبانی منحصر به فرد آن را تقلید کنند، اما آن‌ها شکست خوردند. برخی از کارشناسان پذیرفتند که قرآن از جانب خداوند است، اما اکثر آن‌ها به تحریم، جنگ، قتل، شکنجه و پخش اطلاعات نادرست روی آوردند. در واقع، در طول قرون گذشته، کارشناسان بسیاری که ابزارهای لازم برای به چالش کشیدن قرآن را داشتند، نیز به بی‌همتایی قرآن اذعان کردند و فهمیدند چرا بهترین زبان‌شناسان در این زمینه ناکام مانده‌اند.

 

چگونه یک غیرعرب یا کسی که متخصص زبان عربی نیست می‌تواند بی‌همتایی قرآن را درک کند؟

اینجاست که نقش گواهی یا شهادت اهمیت پیدا می‌کند. ادعاهای فوق بر اساس انتقال دانش مکتوب و شفاهی از علمای زبان عربی در گذشته و حال استوار است. اگر این موضوع درست باشد و افرادی که بهترین شرایط را برای به چالش کشیدن قرآن داشتند، نتوانستند خطابی مانند آن بیاورند، پس نویسنده قرآن چه کسی بوده است؟

 

اینجا جایی است که گواهی پایان می‌یابد و استنتاج بهترین توضیح آغاز می‌شود. برای درک این استدلال، باید توضیحات منطقی برای بی‌همتایی قرآن تحلیل شوند. این توضیحات شامل این موارد است: قرآن را یک عرب، یک غیرعرب، محمد (ص)، یا خدا نوشته باشد. با در نظر گرفتن همه حقایقی که بررسی خواهد شد، این توضیح که بی‌همتایی قرآن به یک عرب، غیرعرب یا محمد (ص) نسبت داده شود، غیرمنطقی است. از این رو، خدا بهترین توضیح برای این موضوع است.

 

خلاصه استدلال:

1. قرآن یک چالش ادبی و زبانی به بشریت ارائه می‌دهد.

2. اعراب قرن هفتم بهترین شرایط را برای به چالش کشیدن قرآن داشتند.

3. اعراب قرن هفتم نتوانستند این کار را انجام دهند.

4. علما به بی‌همتایی قرآن گواهی داده‌اند.

5. شهادت‌های مخالف علمی منطقی نیستند، زیرا باید اطلاعات پس‌زمینه معتبر را رد کنند.

6. بنابراین (از موارد 1 تا 5) قرآن بی‌همتا است.

7. توضیحات ممکن برای بی‌همتایی قرآن عبارتند از: نگارش توسط یک عرب، یک غیرعرب، محمد (ص) یا خدا.

8. قرآن نمی‌تواند محصول یک عرب، غیرعرب یا محمد (ص) باشد.

9. بنابراین، بهترین توضیح این است که قرآن از جانب خداوند است.

 

چگونه می توان ثابت کرد قرآن کلام خداست

 

1. قرآن یک چالش ادبی و زبانی برای بشریت ارائه می‌دهد

«بخوان به نام پروردگارت». این اولین کلمات قرآن بود که بیش از 1400 سال پیش بر پیامبر اسلام (ص) نازل شد. محمد (ص) که به تنهایی در غاری بیرون از مکه به مراقبه می‌پرداخت، وحی کتابی را دریافت کرد که تأثیری شگرف بر دنیای امروز ما گذاشته است. پیامبری که هرگز شعری نسروده و از استعدادهای بلاغی خاصی برخوردار نبود، آغاز کتابی را دریافت کرد که به موضوعاتی چون ایمان، قانون‌گذاری، عبادات، معنویت و اقتصاد پرداخته و آن را در قالبی کاملاً جدید و با سبکی ادبی بی‌نظیر ارائه کرده است.

 

ویژگی‌های ادبی و زبانی منحصر به فرد قرآن همواره مورد استفاده مسلمانان برای ارائه استدلال‌هایی بوده که این کتاب را الهی می‌دانند.

 

جلال‌الدین سیوطی، نویسنده و دانشمند پرکار قرن پانزدهم میلادی، این باور را که قرآن بی‌همتاست، چنین خلاصه می‌کند:

 

«… هنگامی که پیامبر [این چالش را] بر آنان عرضه کرد، آن‌ها ماهرترین سخنوران و ادیبان بودند. او آن‌ها را به آوردن [کتابی] مانند قرآن دعوت کرد و سال‌های بسیاری گذشت اما نتوانستند کاری کنند، چنان که خداوند می‌فرماید: «اگر راست می‌گویند، سخنی مانند آن بیاورند». سپس پیامبر آن‌ها را به آوردن ده سوره مانند آن به چالش کشید، چنان که خداوند می‌فرماید: «بگو پس ده سوره مانند آن بیاورید و هر که را می‌توانید، جز خدا، فرا خوانید، اگر راست می‌گویید». سپس آن‌ها را به آوردن حتی یک سوره دعوت کرد، چنان که خداوند می‌فرماید: «آیا می‌گویند او [پیامبر] آن را ساخته؟ بگو سوره‌ای مانند آن بیاورید و هر که را می‌توانید، جز خدا، فرا خوانید، اگر راست می‌گویید».

 

وقتی [اعراب]، با وجود آن‌که در میانشان ماهرترین سخنوران بودند، نتوانستند حتی یک سوره مانند [قرآن] بیاورند، پیامبر آشکارا ناتوانی آن‌ها را اعلام کرد و بی‌همتایی قرآن را تصریح نمود. سپس خداوند فرمود: «بگو اگر همه انسان‌ها و جن گرد هم آیند تا کتابی مانند قرآن بیاورند، نمی‌توانند، حتی اگر یکدیگر را یاری دهند».»

 

چالش بی‌همتایی قرآن

بر اساس تفسیرهای کلاسیک، آیات مختلف قرآن که چالش آوردن حتی یک سوره مانند آن را مطرح می‌کنند، کارشناسان زبان هر عصری را جسورانه دعوت می‌کنند تا ویژگی‌های زبانی و ادبی قرآن را تقلید کنند. ابزارهایی که برای این چالش لازم است، شامل قواعد محدود دستوری، صنایع ادبی و زبانی، و بیست‌وهشت حرف زبان عربی است؛ این‌ها ابزارهایی مستقل و عینی هستند که برای همه در دسترس‌اند.

 

این‌که از زمان نزول قرآن تاکنون کسی نتوانسته آن را مشابه‌سازی کند، برای اغلب دانشمندانی که با زبان عربی و قرآن آشنا هستند، جای شگفتی ندارد.

 

2. اعراب قرن هفتم بهترین موقعیت را برای به چالش کشیدن قرآن داشتند

قرآن چالشی برای بزرگ‌ترین زبان‌شناسان عرب، یعنی اعراب قرن هفتم، به وجود آورد. این واقعیت که آن‌ها در اوج بلاغت و فصاحت قرار داشتند، هم در پژوهش‌های غربی و هم شرقی تأیید شده است.

 

تقایی عثمانی، دانشمند برجسته، بیان می‌کند که برای اعراب قرن هفتم، «بلاغت و فصاحت همانند خون در رگ‌هایشان جریان داشت.» الجُمحی، زندگی‌نامه‌نویس شاعران در قرن نهم، می‌گوید: «شعر برای اعراب به‌منزله‌ دفتر ثبت همه دانسته‌هایشان و بالاترین حد حکمتشان بود؛ آن‌ها امورشان را با شعر آغاز می‌کردند و با آن به پایان می‌رساندند.»

 

ابن خلدون، دانشمند قرن چهاردهم، اهمیت شعر را در زندگی اعراب چنین توضیح می‌دهد: «باید دانست که اعراب شعر را به‌عنوان نوعی از سخن، بسیار ارج می‌نهادند. ازاین‌رو، آن را بایگانی تاریخ خود، گواه حق و باطل، و اساس اصلی مرجع برای بیشتر علوم و حکمت‌هایشان قرار داده بودند.»

 

مهارت زبانی و تخصص در بلاغت، یکی از ویژگی‌های برجسته محیط اجتماعی اعراب قرن هفتم بود. ابن رشیق، منتقد ادبی و تاریخ‌نگار، این موضوع را چنین توصیف می‌کند: «هرگاه در قبیله‌ای عربی شاعری ظهور می‌کرد، سایر قبایل برای تبریک گفتن می‌آمدند، جشن‌هایی برگزار می‌شد، زنان مانند عروسی‌ها با بربط‌ها می‌نواختند، و مردان پیر و جوان از این خبر خوشحال می‌شدند. اعراب فقط در دو مورد به یکدیگر تبریک می‌گفتند: تولد فرزند و ظهور یک شاعر در میانشان.»

 

ابن قتیبه، دانشمند قرن نهم، شعر را از دیدگاه اعراب چنین تعریف می‌کند: «شعر معدن دانش اعراب، کتاب حکمتشان… و شاهد راستین در روز اختلاف و دلیل نهایی در هنگام بحث بود.»

 

نوید کرمانی، نویسنده و کارشناس مطالعات اسلامی، میزان سختی‌ای که اعراب برای تسلط بر زبان عربی باید می‌گذراندند را چنین توضیح می‌دهد، که نشان‌دهنده جایگاه برجسته شعر در فرهنگ اعراب قرن هفتم است: «شعر قدیم عربی پدیده‌ای بسیار پیچیده است. واژگان، ویژگی‌های دستوری خاص، و قواعد سخت‌گیرانه از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد و فقط بااستعدادترین شاگردان می‌توانستند زبان را به‌طور کامل یاد بگیرند. فرد باید سال‌ها، گاهی حتی دهه‌ها، نزد یک شاعر استاد تعلیم می‌دید تا بتواند ادعای عنوان شاعر کند. محمد (ص) در دنیایی رشد کرد که تقریباً به‌طور مذهبی بیان شعری را می‌ستود.»

 

اعراب قرن هفتم در محیطی اجتماعی-فرهنگی زندگی می‌کردند که تمام شرایط لازم برای تسلط بی‌مانند بر استفاده از زبان عربی را فراهم می‌کرد.

 

چگونه اثبات می کنید قرآن کلام خدا است

 

3. اعراب قرن هفتم نتوانستند این چالش را پاسخ دهند.

با وجود مهارت‌های زبانی بی‌نظیر اعراب قرن هفتم، آن‌ها نتوانستند متنی عربی تولید کنند که از نظر ادبی و زبانی با قرآن برابری کند. آنجلینا نوویرث، استاد مطالعات قرآنی، بیان می‌کند: «هیچ‌کس تا به حال موفق نشده است… قرآن حتی محققان غربی را دچار سردرگمی کرده است، چرا که نمی‌توانند توضیح دهند چگونه در محیطی که متون مکتوب قابل توجهی وجود نداشت، قرآن با این غنای اندیشه‌ها و بیان شگفت‌انگیز ظاهر شد.»

 

لبید بن ربیعه، یکی از شاعران مشهور معلقات سبع، به دلیل اعجاز قرآن اسلام آورد و پس از آن از شعر گفتن دست کشید. زمانی که از او دلیل ترک شعر را پرسیدند، پاسخ داد: «چه؟ پس از نزول قرآن؟»

 

ای. اچ. پالمر، استاد زبان عربی و قرآن، می‌گوید که این امر نباید باعث شگفتی باشد: «اینکه بهترین نویسندگان عرب نتوانسته‌اند چیزی هم‌سطح قرآن خلق کنند، جای تعجب ندارد.»

 

م. ا. دراز، دانشمند و استاد مطالعات اسلامی، تأکید می‌کند که چگونه قرآن متخصصان زبان عربی را در قرن هفتم مسحور و ناتوان ساخت: «در عصر طلایی فصاحت عربی، زمانی که زبان به اوج خلوص و قدرت خود رسید و شاعران و خطیبان در جشن‌های سالانه افتخار می‌یافتند، کلام قرآنی تمامی شور و اشتیاق نسبت به شعر و نثر را از بین برد. حتی اشعار طلایی معلق بر در کعبه نیز پایین آورده شدند و همه گوش‌ها به این شگفتی زبان عربی سپرده شد.»

 

یکی از دلایل مهمی که نشان می‌دهد اعراب قرن هفتم نتوانستند قرآن را تقلید کنند، شرایط اجتماعی و سیاسی آن زمان است. پیام قرآن به شدت با اعمال ناعادلانه و غیراخلاقی قبایل مکه، مانند برده‌داری، تعدد خدایان، احتکار ثروت، قتل نوزادان دختر و نادیده گرفتن یتیمان، مخالفت می‌کرد. اگر مخالفان اسلام می‌توانستند چالش زبانی قرآن را پاسخ دهند، اسلام از گسترش بازمی‌ماند.

 

اما موفقیت اسلام در روزهای اولیه و شکننده‌اش در مکه نشان می‌دهد که مخاطبان اصلی آن نتوانستند با این چالش روبه‌رو شوند. هیچ جنبشی نمی‌تواند موفق شود اگر ادعای بنیادی آن صریحاً رد شود. اینکه رهبران مکه به جای پاسخ زبانی، به جنگ و شکنجه متوسل شدند، نشان می‌دهد که تلاش آن‌ها برای رد قرآن از طریق چالش زبانی، ناکام ماند.

 

4. شهادت دانشمندان به غیرقابل تقلید بودن قرآن

دانشمندان بسیاری از زمینه‌های مختلف، از جمله غربی، شرقی، مذهبی و غیرمذهبی، به غیرقابل تقلید بودن قرآن شهادت داده‌اند. در ادامه نمونه‌هایی از این شهادت‌ها آورده شده است:

 

* مارتین زامیت، استاد مطالعات شرقی: «با وجود برتری ادبی برخی از اشعار بلند پیش از اسلام، قرآن قطعاً در سطحی جداگانه به عنوان برترین تجلی زبان عربی قرار دارد.»

 

* اِی. جی. آربری، شرق‌شناس: «برای بازتاب، حتی اندکی از بلاغت بی‌نظیر قرآن عربی، تلاش فراوانی کرده‌ام و به مطالعه ریتم‌های پیچیده و متنوع آن پرداخته‌ام که—جدا از پیام آن—ادعای بی‌رقیب بودن قرآن را به‌عنوان یکی از شاهکارهای بزرگ ادبی بشر ثابت می‌کند.»

 

* بروس لاورنس، استاد: «آیات قرآن نشانه‌هایی ملموس از حقیقتی پایان‌ناپذیر هستند که معنایی در لایه‌های مختلف، نور بر نور، و معجزه پس از معجزه دارند.»

 

* هامیلتون گیب، عرب‌شناس: «مانند همه اعراب، آن‌ها کارشناسان زبان و بلاغت بودند. اگر قرآن از خود پیامبر بود، دیگران می‌توانستند با آن رقابت کنند. اگر نمی‌توانستند (و واضح است که نمی‌توانستند)، پس باید قرآن را به‌عنوان یک معجزه برجسته بپذیرند.»

 

این‌ها تنها نمونه کوچکی از بی‌شمار شهادت‌هایی است که به غیرقابل تقلید بودن قرآن اشاره دارند.

 

5. شهادت‌های مخالف از اعتبار کافی برخوردار نیستند

اگرچه اقلیتی از دانشمندان بر خلاف این نظر، قرآن را غیرقابل تقلید نمی‌دانند، اما این دیدگاه‌ها باید اطلاعات پیش‌زمینه‌ای تثبیت‌شده را رد کنند.

 

شهادت به غیرقابل تقلید بودن قرآن معقول‌تر است، زیرا بر دانش پیش‌زمینه‌ای قوی استوار است؛ دانشی که در مباحث پیشین (1، 2 و 3) توضیح داده شد. بنابراین، پذیرش این شهادت‌ها منطقی‌تر از پذیرش دیدگاه‌های مخالف است.

 

قرآن کلام خداست یا پیامبر

 

6. قرآن غیرقابل تقلید است

بر اساس نکات 1 تا 5، غیرقابل تقلید بودن قرآن قابل اثبات است.

 

7. توضیحات ممکن برای غیرقابل تقلید بودن قرآن: نویسنده آن یک عرب، غیرعرب، پیامبر (ص) یا خداوند است

برای توضیح منشأ الهی قرآن، بدون ارجاع به جزئیات زبان عربی، از شهادت و استدلال استفاده می‌شود. تاکنون نشان داده شده که انتقال معتبر شهادت بر غیرقابل تقلید بودن قرآن وجود دارد و توضیحات ممکن برای این ویژگی به نویسندگی یک عرب، غیرعرب، پیامبر (ص) یا خداوند نسبت داده می‌شود.

 

8. قرآن نمی‌تواند اثر یک عرب، غیرعرب یا پیامبر (ص) باشد

برای بررسی اینکه چه کسی می‌توانسته قرآن را نوشته باشد، سه نظریه اصلی بررسی می‌شود:

 

آیا یک عرب؟

چند دلیل کلیدی وجود دارد که نشان می‌دهد قرآن نمی‌تواند از یک عرب قرن هفتم میلادی باشد، اما درباره اعراب امروزی چه می‌توان گفت؟

 

1. اعراب قرن هفتم در بهترین موقعیت برای به چالش کشیدن قرآن بودند و چون موفق به این کار نشدند، منطقی نیست که بگوییم یک عرب امروزی که از نظر زبانی ضعیف‌تر است، می‌تواند از پیشینیان خود فراتر رود.

 

2. زبان عربی مدرن به دلیل تأثیرات و وام‌گیری‌های زبانی بیشتر، نسبت به زبان عربی کلاسیک دچار انحطاط شده است. بنابراین، چگونه یک عرب مدرن که محصول این فرهنگ زبانی ضعیف‌تر است، می‌تواند با یک عرب قرن هفتم که در محیطی با خلوص زبانی زندگی می‌کرد، برابری کند؟

 

3. حتی اگر یک عرب معاصر عربی کلاسیک را یاد بگیرد، مهارت‌های زبانی او نمی‌تواند با کسی که در فرهنگی غرق شده بود که بر زبان تسلط داشت، برابری کند.

 

آیا یک غیرعرب؟

قرآن نمی‌تواند از یک غیرعرب باشد، زیرا زبان قرآن عربی است و تسلط به زبان عربی پیش‌شرطی برای به چالش کشیدن آن است. این نکته در خود قرآن نیز آمده است:

«ما می‌دانیم که مشرکان می‌گویند: او از انسانی می‌آموزد؛ زبان کسی که او را به او نسبت می‌دهند، غیرعربی است، در حالی که این قرآن، عربی روشن است.»

 

اگر یک غیرعرب زبان عربی را یاد بگیرد، او به عنوان سخنگوی عربی شناخته می‌شود و موضوع به توضیح اول (آیا یک عرب؟) بازمی‌گردد.

 

آیا پیامبر محمد (ص)؟

شایان توجه است که زبان‌شناسان عرب در زمان نزول قرآن، پس از ادعای اولیه نادرست خود مبنی بر اینکه پیامبر (ص) شاعر شده است، دیگر ایشان را نویسنده قرآن نمی‌دانستند. پروفسور موهار علی می‌نویسد:

«قرآن توسط هیچ‌کس به عنوان کتاب شعر شناخته نمی‌شود. پیامبر (ص) نیز هیچ‌گاه به سرودن شعر نپرداخته بود. در مراحل اولیه مخالفت مشرکان قریش با وحی، آنها مدعی شدند که محمد (ص) شاعر شده است؛ اما خیلی زود این ادعا را بی‌اساس یافتند و روش انتقاد خود را تغییر دادند. آنها با پذیرش واقعیت بی‌سوادی پیامبر (ص) ادعا کردند که او توسط دیگران آموزش دیده یا داستان‌های قدیمی به او دیکته شده است.»

 

همچنین پیامبر (ص) هرگز به عنوان استاد زبان یا شاعر شناخته نمی‌شد و در هنر شعر یا نثر مسجع فعالیت نداشت. ازاین‌رو، ادعا اینکه ایشان توانسته‌اند یک شاهکار ادبی و زبانی خلق کنند، غیرمنطقی است. کرمانی می‌نویسد:

«او وقتی شروع به خواندن آیات کرد، هیچ‌گاه در هنر دشوار شاعری تحصیل نکرده بود… اما تلاوت‌های محمد (ص) با شعر و نثر مسجع کاهنان زمان تفاوت داشت.»

 

9. نتیجه‌گیری: قرآن از سوی خداوند است

از آنجا که قرآن نمی‌تواند اثر یک عرب، غیرعرب یا پیامبر (ص) باشد، بهترین توضیح این است که منشأ آن خداوند است. این نتیجه‌گیری بهترین توضیح برای غیرقابل تقلید بودن قرآن است، زیرا دیگر توضیحات در برابر شواهد موجود ناپایدار هستند.

 

گردآوری: بخش مذهبی موزستان

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×