» اخبار » اخبار ورزشی » گل‌محمدی: یکی از افتخاراتم این است که شاگرد ناصر حجازی بودم/ افشاگری یحیی از یک تماس عجیب با جادوگر
اخبار ورزشی

گل‌محمدی: یکی از افتخاراتم این است که شاگرد ناصر حجازی بودم/ افشاگری یحیی از یک تماس عجیب با جادوگر

۱۴۰۴/۰۱/۰۸ 1013

یحیی گل‌محمدی، صحبت‌های بحث برانگیزی درباره مواجهه‌اش با جادوگری در فوتبال ایران، مهدتی رحمتی، ناصر حجازی و... صحبت کرد.

به گزارش ورزش سه، یحیی گل‌محمدی، سرمربی سابق پرسپولیس و کنونی فولاد، در گفت‌وگو با کامران نجف‌زاده در برنامه نوروزی 404 برای اولین بار درباره مواجهه‌اش با جادوگری در فوتبال ایران صحبت کرد.

 

او از یک پیش‌بینی عجیب و باورنکردنی پرده برداشت که طی آن، فردی ناشناس دقیقه و نوع گل تیمش را قبل از بازی به‌طور دقیق پیش‌بینی کرده بود! یحیی اشاره‌ای به بازی نکرد اما شواهد از این قرار است که این بازی به هفته دوم لیگ بیستم و بازی صنعت نفت برمی‌گردد که سرخ‌ها با پنالتی گرفتن کنعانی و گلزنی سیامک نعمتی اولین برد فصل را به دست آوردند.

 

گل‌محمدی همچنین به ماجرای یک پاکت مشکوک حاوی اسامی عجیب و اشیای ناشناخته اشاره کرد که در ورودی رختکن تیمش کشف شده بود. او تأکید کرد که هیچ‌گاه به این مسائل اعتقادی نداشته اما به‌وضوح شاهد تلاش‌هایی برای استفاده از این روش‌ها در فوتبال ایران بوده است.

 

این سرمربی پرافتخار فوتبال ایران، جزئیات بیشتری از این اتفاقات عجیب را مطرح کرد که می‌تواند یکی از بحث‌برانگیزترین افشاگری‌های سال‌های اخیر درباره جادوگری در فوتبال ایران باشد.

 

پاکت مرموز در ورودی رختکن

گل‌محمدی با تایید اینکه جادوگری را از نزدیک دیده گفت: «یه افسر امنیتی داریم که کنار تیمه. اومد به من گفت که یه پاکتی بالای ورودی رختکن جاسازی شده بود. همون لحظه که وارد شدیم، چیزی نگفت، اما بعداً توضیح داد که اون پاکت رو باز کردن و توش حروف عجیب و غریب، اسامی نامفهوم و حتی یه سری چیزهای شبیه به استخوان وجود داشته!»

 

او در ادامه گفت: «بهش گفتم خب چرا همون موقع بهم نگفتی؟ گفت نمی‌خواستم ذهنتو درگیر کنم. ازش پرسیدم که چرا حداقل عکس یا فیلمی نگرفتی؟ ولی گویا اون شیء مشکوک رو تحویل ناظر بازی داده بودن.»

 

اصرار عجیب برای تماس با یک شماره خاص!

یحیی گل‌محمدی در ادامه درباره یک خاطره دیگر از دوران مربیگری‌اش در پرسپولیس صحبت کرد: «زمانی که سرمربی پرسپولیس بودم، یه روز سرپرست تیم بهم زنگ زد و گفت یه نفر هست که می‌تونه خیلی به شما کمک کنه. از من خواست که با یه شماره تماس بگیرم. گفتم بابا دست از سرم بردار، اصلاً اعتقادی به این چیزا ندارم!»

 

او ادامه داد: «اما اونقدر اصرار کرد که حتی مدیرعامل هم شاید 100 بار به من زنگ زد که این تماس رو بگیرم! آخرش گفتم باشه، زنگ می‌زنم که خیالتون راحت بشه.»

 

پیش‌بینی عجیب؛ گل دقیقه 43 با پنالتی!

گل‌محمدی که خودش را فردی بی‌اعتقاد به جادوگری معرفی می‌کند، با این حال از یک پیش‌بینی عجیب گفت که او را برای لحظاتی به فکر فرو برد: «وقتی زنگ زدم، اون طرف گفت که بازیکن شماره دو و هفت رو فلان جا بگذار… گفتم بابا این چیزها اصلا به تو ربطی ندارد. بعد گفت بازی بعدی‌تون رو 1-0 می‌برید، گلتون دقیقه 43 با پنالتی زده می‌شه. خندیدم و گفتم بابا چی داری می‌گی؟!»

 

اما اتفاق عجیب‌تر در زمین رخ داد: «بازی شروع شد. دقیقاً دقیقه 43 یه پنالتی برای ما گرفته شد! همون لحظه ناخودآگاه سرمو بردم سمت اسکوربورد که ببینم چند دقیقه است! دقیقاً 43 بود! بعد پنالتی گل شد و بازی هم 1-0 تموم شد!»

 

گل‌محمدی با وجود این تجربه‌های عجیب، تأکید کرد که هیچ‌وقت به جادوگری اعتقاد نداشته و ندارد: «دیگر به او زنگ نزدم و بعد از اون بازی، پیش‌بینی‌های دیگه‌ای هم کرد که همش اشتباه از آب دراومد. ولی چیزی که هست، اینه که این چیزا توی فوتبال ایران وجود داره، هرچند خودم هیچ وقت اعتقادی نداشتم.»

 

مهدی رحمتی شاگرد شلوغ کلاس من بود

یحیی گل‌محمدی در مورد خاطرات دوران معلمی خود صحبت کرد.

 

یکی از شاگردان سرشناس یحیی گل‌محمدی در دوران تدریس، مهدی رحمتی، دروازه‌بان سابق استقلال و تیم ملی بود. گل‌محمدی در این مورد گفت: «مهدی رحمتی توی مدرسه راهنمایی شاگرد من بود. خیلی شلوغ بود، اما استعداد خیلی خوبی تو فوتبال داشت. همون موقع هم مشخص بود آینده روشنی داره، چون شخصیت و طرز فکرش نشون می‌داد که قراره یکی از دروازه‌بان‌های بزرگ ایران بشه.»

 

او در این باره گفت: «بله، من سال‌ها معلم بودم و خوب، بچه‌ها معمولاً اواخر اسفند شروع می‌کردند به زمزمه‌هایی درباره تعطیلات. من رفیق بودم باهاشون، اما یه مقدار سخت‌گیری هم داشتم. البته چون تازه فوتبال رو شروع کرده بودم و یه اسمی توی فوتبال داشتم، کلی سؤال ازم می‌پرسیدند! برای همین، یه قانون گذاشته بودم که توی 10 دقیقه آخر کلاس هر کسی سؤالی داره، همون موقع بپرسه.»

 

او درباره جدیتش در تدریس گفت: «ولی توی کارم واقعاً جدی بودم، یکی از کلاس‌هایی که بیشترین قبولی بعد از امتحانات داشت، کلاس من بود.»

 

معلم زبان انگلیسی که خطاطی هم درس می‌داد!

گل‌محمدی درباره دروسی که تدریس می‌کرد، گفت: «معلم زبان انگلیسی بودم، اما به خاطر کمبود معلم، یه مدت خیلی کوتاه خطاطی و تربیت بدنی هم درس دادم!»

 

مرتضی اسدی؛ شاگردی که همبازی شد

گل‌محمدی در ادامه به نام یکی دیگر از شاگردانش اشاره کرد: «یه شاگرد دیگه هم داشتم، مرتضی اسدی، که بعدها یکی از فوتبالیست‌های خوب ایران شد. جالب اینجاست که ما حتی توی لیگ برتر همبازی هم شدیم! اون موقع او تازه فوتبالش رو شروع کرده بود، ما دیگه کلی باتجربه شده بودیم. بیشتر در مورد فوتبال با هم صحبت می‌کردیم.»

 

***

 

بیماری باعث شد از پرسپولیس جدا شوم

یحیی گل‌محمدی در مورد دوران تلخ و سخت بیماری‌اش که باعث جدایی او از پرسپولیس شد صحبت کرد.

 

یحیی گل‌محمدی، سرمربی فولاد خوزستان، در گفت‌وگوی نوروزی خود در برنامه 404 با کامران نجف‌زاده، درباره دوران بازیگری‌اش در پرسپولیس و ماجرای بیماری‌ای که باعث جدایی‌اش از این تیم شد، صحبت‌های جالبی را مطرح کرد. یحیی همچنین در مورد دلخوری‌اش از علی پروین گفت اما گفت که بعد از مربی شدن او را درک کرده است.

 

او که در سن 23 یا 24 سالگی با یک بیماری سخت مواجه شد، درباره آن دوران گفت: «در شروع فوتبالم بودم و شرایط حساسی داشتم، اما یه بیماری عجیبی سراغم اومد که باعث ضعف شدیدی توی بدنم شد. حالم اصلاً خوب نبود و مدام آزمایش می‌دادم. اولش می‌گفتن سرماخوردگی یا یه تب ویروسیه، اما خیلی دیر تشخیص داده شد. متأسفانه داروهایی که باید مصرف می‌کردم تجویز نشد و بیماری طول کشید. نزدیک به یک سال و نیم، دو سال درگیرش بودم و دقیقاً توی اوج فوتبالم بود.»

 

تشخیص تب مالت، آن هم در اولین نگاه!

گل‌محمدی در ادامه درباره چگونگی تشخیص بیماری‌اش گفت: «خیلی سخت بود، تا اینکه یکی از دوستانم یه پزشک باتجربه رو معرفی کرد. وقتی رفتم مطب، تا از در وارد شدم، پزشک بدون اینکه معاینه کنه، گفت: ‘تو تب مالت داری!’ تعجب کردم، گفتم چی هست؟ گفت احتمالاً شیر آلوده خوردی یا لبنیات آلوده مصرف کردی. بعد از آزمایش مشخص شد که تشخیصش درست بود.»

 

او درباره روند درمانش گفت: «دوره درمانی‌ام حدود دو، سه ماه طول کشید. بعد از دو هفته، سه هفته احساس بهتری داشتم و فکر کردم خوب شدم، ولی درمان رو قطع کردم و دوباره بیماری برگشت. این مسئله خیلی جلوی پیشرفتم رو گرفت.»

 

جدایی از پرسپولیس؛ وقتی اعتماد از بین رفت

یحیی گل‌محمدی که در آن زمان برای بازگشت به شرایط ایده‌آل تلاش می‌کرد، درباره جدایی‌اش از پرسپولیس گفت: «شرایطم کم‌کم داشت بهتر می‌شد، ولی اون اطمینانی که باید بهم می‌شد، داده نشد. آقای پروین سرمربی بود و ناصر ابراهیمی که مربی بود، خودش بهم گفت که دارم بهتر می‌شم و خیلی خوشحال بود. اما وقتی فصل شروع شد، دیدم اسمم توی لیست فروش و مازاد باشگاهه!»

 

او درباره آن لحظه توضیح داد: «من و نعیم سعداوی توی لیست فروش بودیم. به هم نگاه کردیم که حالا چیکار کنیم؟ نعیم پیشنهاد داد بریم فولاد، چون خودش اهوازی بود و ارتباط خوبی با باشگاه داشت. گفتم فولاد؟! ولی بعداً فهمیدم که انتخاب خوبی کردیم.»

 

بازگشت به پرسپولیس با تماس پروین

گل‌محمدی درباره دلخوری‌اش از علی پروین گفت: «اون موقع ناراحت شدم، بی‌تعارف بگم، خیلی شرایط سختی بود. اما بعد که خودم مربی شدم، فهمیدم که وقتی بازیکنی نتونه ثبات داشته باشه، اعتماد مربی رو از دست می‌ده و ادامه کار سخت می‌شه. ولی جالب اینجاست که بعد از دو، سه سالی که فولاد بودم، فکر نمی‌کنم علی‌آقا به کسی زنگ زده باشه که برگرده، اما این تماسو با من داشت و خیلی هم خوشحال شدم.»

 

یحیی گل‌محمدی در ادامه گفت: «اون بیماری دو، سه سال خوب فوتبالم رو از من گرفت، اما از یه جهت باعث شد تجربه‌های گرانقدری کسب کنم. به صفر رسیدن رو تجربه کردم، بارها و بارها.»

 

***

 

صحبت یحیی در مورد بدترین خاطره فوتبالی‌اش

یحیی گل‌محمدی در گفت‌وگوی نوروزی خود در مورد بدترین خاطره فوتبالی‌اش صحبت کرد.

 

پنالتی معروف یحیی گل‌محمدی در فوتبال ایران بعد از گذشت سال‌ها نه برای خودش فراموش‌شدنی است نه برای فوتبالی‌ها؛ در مرحله نیمه نهایی جام ملت‌های آسیا 2004، در دیداری که 13 مرداد سال 1383 برگزار شد، ایران و چین در وقت‌های قانونی به تساوی 1-1 رضایت دادند تا بازی به ضربات پنالتی کشیده شود. در آن بازی بعد از آنکه ایمان مبعلی، پنالتی‌اش را خراب کرد، نوبت به یحیی گل‌محمدی رسید که پشت ضربه پنالتی قرار گیرد، اما او یکی از عجیب‌ترین تصمیم‌های زندگی‌اش را در آن شرایط حساس گرفت و پنالتی‌اش را چیپ زد و آن ضربه از دست رفت.

 

عادل فردوسی‌پور در واکنش به آن پنالتی حین گزارشگری گفت: «چه وقت چیپ زدن بودن آقای گل‌محمدی». حالا این جمله این بار در برنامه 404 تکرار شد و یحیی خاطرات تلخ آن پنالتی را زنده کرد.

 

شکست و شروع دوباره، شبیه آن لحظه‌ای است که آدم پنالتی را خراب می‌کند؟ 

وقتی پنالتی خراب می‌شود، همچنان در همان جایگاه هستی، حذف نمی‌شوی، بالاخره در همان تیم ادامه می‌دهی، اما فشار سنگینی را احساس می‌کنی. من این تجربه را داشتم (با خنده).

 

چه وقت چیپ زدن بود آقا یحیی؟

این یکی از جمله‌های ماندگار فوتبال ایران است، اما من در آن لحظه حس می‌کردم همه‌چیز روی سرم خراب شده است. پس از آن بازی، وقتی به هتل برگشتیم، برنامه شام داشتیم، اما من مستقیماً زیر پتو رفتم و آن را روی سرم کشیدم و اصلا بیرون هم نیامدم. هم‌اتاقی‌ام، مهدی مهدوی‌کیا، آمد و گفت: “پاشو برویم برای شام.” گفتم: “نمی‌آیم، اصلاً رویم نمی‌شود به بازیکنان نگاه کنم.” رفت، اما دوباره برگشت و اصرار کرد: “پاشو، دیگه پاشو.” به او گفتم مهدی اصلا با من صحبت نکن، آن قدر حال من بد بود که حتی نمی‌توانستم حرف بزنم. بیشترین چیزی که مرا آزار می‌داد، فکر بازگشت و روبه‌رو شدن با مردم بود. بارها عذرخواهی کردم، اما هنوز که هنوز است این خاطره تلخ برایم زنده است و آرزو می‌کنم بتوانم آن را فراموش کنم اما نمی‌شود.

 

بزرگ‌ترین بازیکنان جهان هم چنین لحظاتی را تجربه کرده‌اند. 

البته پنالتی‌ای که من زدم، اگر گل می‌شد تازه مساوی می‌شدیم، چون پنالتی قبلی را ایمان مبعلی خراب کرده بود و تازه اگر من آن را گل می‌کردم، مساوی می‌شد و کار به پنالتی‌های بعدی می‌کشید. اما وقتی پنالتی‌ام گل نشد، استادیوم در نظرم تاریک و سیاه شد.

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×