» علمی و آموزشی » نکات و قوانین حقوقی » قوانین فسخ معامله به دلیل تدلیس/ مرگبارترین دشمن اعتماد و صداقت
نکات و قوانین حقوقی

قوانین فسخ معامله به دلیل تدلیس/ مرگبارترین دشمن اعتماد و صداقت

۱۴۰۳/۰۲/۲۹ 1059

تدلیس به معنی فریب یا اظهارات مخالف واقعیت است که منجر به ضرر مالی در معامله یا ضرر روحی و اجتماعی در ازدواج شود. در این مطلب از موزستان شما را با تدلیس و قوانین فسخ معامله به دلیل تدلیس آشنا می کنیم.

 

خیار تدلیس در معامله چیست؟ راههای فسخ قرارداد به دلیل تدلیس

کلمه تدلیس از ریشه عربی دَلَس و دُلسَه به معنی ظلمات و تاریکی گرفته شده است و در لغت به معنی پوشاندن و کتمان کردن و نهفته ساختن عیوب است. 

از نظر حقوقی به اعمالی که  باعث فریب طرف معامله و در نتیجه ضرر مالی او شود ، تدلیس گفته می شود. 

هر زمان که فروشنده مالی برای فریفتن خریدار ، وصفی موهوم را به کالای خود نسبت دهد یا عیبی را که در آن است پنهان کند ، در معامله تدلیس کرده است. 

تدلیس فقط به قراردادهای تجاری اشاره ندارد و در عقد نکاح هم دیده می شود. 

 

تدلیس یا خیار تدلیس در حقوق ایران

ماده 369 قانون مدنی به یازده خیار یا اختیار فسخ اشاره نموده است که خیار تدلیس یکی از آنها است. 

بر اساس ماده 438 قانون مدنی ، تدلیس عملیاتی است که موجب فریب طرف معامله شود. 

از نظر حقوقی ، تدلیس ، فریبی نامتعارفت است که از سمت یکی از دو طرف معامله یا با درایت و دستیاری او برای منحرف ساختن طرف مقابل به کار می رود و او را تشویق به معامله ای می کند که در صورت مطلع بودن از حقیقت ، آن را انجام نمی داد. 

خطا در اوصاف اساسی باعث باطل شدن معامله می شود و تدلیس وقتی موجب خیار فسخ می شود که سبب اشتباه در اوصاف غیر اساسی معامله شده باشد. 

 

شروط فسخ معامله به دلیل تدلیس

در صورتی خیار تدلیس قابل تحقق است که یکی از این دو مورد هنگام معامله انجام شده باشد:

1 – وصفی که در مال وجود ندارد به آن نسبت داده شود . مثلا امتیازاتی به مال داده شود که در آن وجود ندارد. 

2 – گول زدن . یعنی زمانی که  شخص یک  صفت را به مالی نسبت میدهد و نیت آن فریب دادن دیگری است. 

 

تدلیس, راه های اثبات تدلیس, قوانین تدلیس یا فریب در معامله

 

زمان اعمال خیار تدلیس

براساس ماده 440 قانون خیار تدلیس بعد از آگاهی از آن فوری است یعنی دارنده خیار که  بسته به شرایط معامله ، خریدار یا فروشنده است باید در کوتاه ترین زمان ممکن که عرف ایجاب می کند ، باید قرارداد را فسخ کند در غیر اینصورت خیار او ساقط خواهد شد.

 

تدلیس در معاملات تجاری

هر گونه عملی که باعث فریب طرف دیگر در مورد ویژگی های مورد معامله شود سبب تحقق تدلیس و ایجاد اختیار فسخ معامله می شود که اثری فوری دارد و باید فورا اعمال گردد. 

تدلیس در معامله باید از جانب یکی از طرفین باشد نه شخص ثالث ، تا سبب ایجاد فسخ قرارداد شود. 

 

اگر تدلیس از جانب شخص ثالث مانند واسطه انجام شده باشد ، شخص فریب خورده قادر نیست قرارداد را به هم بزند ولی میتواند از شخص فریب دهنده ادعای خسارت کند. 

مثلا ملکی با اطلاعات اشتباه ارائه شده از جانب مشاور املاک بدون دخالت فروشنده ، فروخته شود. در این صورت خریدار حق فسخ معامله را ندارد.

 

البته در صورتی که بتوان ثابت کرد که شخص ثالث با یکی از طرفین تبانی کرده است میتوان قرارداد را فسخ نمود. 

اثبات تدلیس در معامله نیازمند ارائه دلایل و مدارک کافی است از جمله متن قرارداد مکتوب محکمه پسند یا شهادت و گواهی افراد درگیر معامله . 

پنهان کردن نصف حقیقت هم شامل خیار تدلیس می شود مثلا فروشنده به صورت جرئی به وجود برخی از ترک های سطحی روی دیوار و زیر دیوارپوش اشاره کند ولی وجود ترک در دیوار و استحکامات اصلی ساختمان را مخفی نماید. 

 

تدلیس, راه های اثبات تدلیس, فسخ معاملات تجاری به دلیل تدلیس

 

تدلیس در عقد نکاح

فسخ ازدواج تشریفات خاص طلاق را ندارد و فریب خورده میتواند آسان تر از طلاق ، نکاح را فسخ کند. 

موضوعات تدلیس در نکاح بسیار زیاد است. هر زمان یکی از طرفین صفت خاص معنوی یا جسمانی را بیان کند که طف مقابل راضی به ازدواج شود ولی بعد از عقد مشخص گردد که آن وصف را نداشته ، برای طرف مقابل حق فسخ ازدواج ایجاد خواهد شد. خواه وصف ذکر شده در عقد صریح گفته شده باشد یا این که متباینا بر آن واقع شده باشد.

 

همچنین اگر صفتی شرط نشده باشد ولی طرف خود را دارنده آن معرفی کند حق فسخ نکاح برای شخص مقابل همچنان وجود دارد مثل این که یکی از طرفین به دروغ ادعا نماید مدرک تحصیلی دکترا دارد یا در وزارتخانه مشغول به کار است یا غیره . 

 

تدلیس, راه های اثبات تدلیس, فسخ عقد نکاح به دلیل تدلیس

 

روش های طرح دعوی تدلیس

1 – به محض این که فرد از موارد فسخ اطلاع پیدا نمود میتواند خود را در این زمینه ذینفع معرفی کرده و با استفاده از اظهارنامه ای مراتب را به طرف مقابل اعلام نماید سپس این موضوع را به دادگاه ببرد و درخواست حکم فسخ نماید. 

 

2 – فرد بدون این که دادخواستی به دادگاه ارائه نماید از دادگاه حکم برای فسخ عقد طلب نماید. در این صورت بعد از صدور حکم دادگاه زن میتواند امور دیگر مانند مهریه و غیره را از مرد طلب کند. 

 

گردآوری : بخش علمی و آموزشی موزستان

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×