چرا کسانی را که دوست داریم میرنجانیم؟
رنجاندن کسانی که دوستشان داریم چند ثانیه طول میکشد ولی جبرانش سالها. این یکی از رفتارهای متناقض مربوط به عشق است. چطور میتوان چنین رفتار منفی را در برابر کسی که اینقدر دوستش داریم توجیه کنیم؟
درباره موضوع رنجاندن کسانی که دوستشان داریم؛ 3 الگوی رفتاری مختلف وجود دارد:
1) رنجاندن کسی که دوستتان دارد.
2) رنجاندن غیرعمدی کسی که دوستش دارید.
3) رنجاندن عمدی کسی که دوستش دارید.
پدیده رنجاندن کسی که دوستتان دارد، که البته با رنجاندن کسی که دوستش دارید متفاوت است، امری بسیار متداول است. عشق شدید نیازمند رفتاری متقابل است و اگر اینطور نباشد بسیار دردناک خواهد بود. مجذوبیت دوطرفه برای هر دو جنسیت، یکی از باارزشترین ویژگیهای یک رابطه است. عاشق دوست دارد در مقابل دوست داشته شود. فرد عاشق آماده متعهد شدن است اما توقع دارد همان تعهد را در رفتار دوستدار خود نیز ببیند. دوطرفه نبودن این مسئله بسیار دردناک و تحقیرآمیز است زیرا به شدت اعتمادبهنفس فرد را پایین میآورد.
چرا کسانی را که دوست داریم میرنجانیم؟
این مسئله آنقدر دردناک است که ممکن است باعث شود فرد بخواهد به کسی که دوست دارد، آزار برساند. بعضیها به طور غیرعمدی کسی که دوست دارند را میرنجانند اما خیلیها این کار را عمدی میکنند. توضیح الگوی رفتاری اول بسیار سادهتر است.
موارد بسیاری وجود دارد که در آن عاشق بدون اینکه عمدی داشته باشد دوستدار خود را ناراحت میکند. عشق یک رابطه نزدیک و بسیار شدید است. دوطرف زمان بسیار زیادی را با هم میگذرانند و فعالیتهای مختلف یک طرف میتواند در طرف مقابل تغییراتی ایجاد کند.
به طور طبیعی در چنین موقعیتهایی عاشق ناخواسته طرف مقابل خود را میرنجاند. بهعنوان مثال، یک طرف ممکن است وقت بسیار زیادی را به کار مشغول باشد و درنتیجه به طور ناخواسته از طرف مقابل خود غافل شده و او را برنجاند. در موارد بسیاری، فعالیتی که برای یک طرف لذتبخش است، در دیگری ناخوشنودی ایجاد میکند. هرچه دوطرف زمان بیشتری را کنار هم بگذرانند، احتمال بروز چنین موقعیتهایی بیشتر میشود. یکی از مهمترین ویژگیهای عشق این است که طرف مقابل ما که دوستش داریم میتواند هم منبع لذت شود و هم منبع ناراحتی عمیق باشد.
پدیده رنجاندن غیرعمدی را هم میتوان با اشاره به مسئله اعتماد و صداقت که مسائلی حیاتی در عشق هستند، توضیح داد. نقش ادب، احترام و خوشرفتاری که میتواند جلوی بعضی رنجاندنها را بگیرد در چنین ارتباطاتی اهمیت زیادی ندارد و دوطرف معمولا توجه زیادی به حرفهایی که میزنند و کارهایی که میکنند، ندارند. همین مسئله باعث میشود که زود از هم برنجند. هزینهای که باید برای رفتار و گفتار آزادانه خود در رابطه، بدون در نظر گرفتن عواقب آن پرداخت کنید، رنجاندن طرف مقابلتان است.
موارد زیادی است که فرد بهخاطر اتفاقات و شرایط بیرونی که خارج از کنترل او هستند موجب رنجاندن طرف مقابل خود میشود. 2 نفری را در نظر بگیرید که با وجود عشق بیاندازهای که به هم دارند اما با کسان دیگری ازدواج کردهاند. زنی که میتواند و آماده طلاق گرفتن است، ممکن است بهخاطر ناتوانی مردی که دوستش دارد برای ترک زن و فرزندان احتمالی خود برنجد و تصور کند که عشق او به آن مرد به اندازه عشق آن مرد به او نیست اما واقعیت این است که با وجود اینکه آن مرد دوست دارد او را به شادترین انسان روی زمین تبدیل کند اما شرایط بیرونی خارج از کنترل اوست و باعث میشود به طریقی رفتار کند که موجب رنجاندن زن شود.
رنجاندن عمدی معشوق نشانه وجود دیدگاههای متناقض است، مثل افکار کوتاه و بلندمدت یا دیدگاههای جزئی یا کلی. بر هم زدن رابطهای نامتعارف شاید در کوتاهمدت برای آن زن آزاردهنده و دردناک باشد اما در طولانیمدت برای او فایدهبخش خواهد بود زیرا جدایی کوتاهمدت آنها میتواند به نفع رابطه بلندمدتشان باشد. در چنین مواردی آسیب و ناراحتی که به دلداده در این لحظه میرسد بهخاطر سلامت کلی او در آینده است که از عشق ناشی میشود.
رنجاندن دلداده همچنین میتواند آخرین راه برای کنترل میزان وابستگی دوطرف و قرار دادن آن در یک محدوده متعادل باشد. وابستگی دوطرفه مزایای بسیار زیادی دارد و از این واقعیت ناشی میشود که دوطرف در تلاش برای بالا بردن خوشنودی همدیگر پیوند خوردهاند اما اعتمادبهنفس هر دوطرف نیازمند کمی استقلال است. گاهی اوقات فرد، دلداده خود را میرنجاند تا استقلال خود را نشان دهد اما سایر مواقع، رنجاندن دلداده فکری متضاد این را نشان میدهد؛ تمایل فرد برای وابستگی و توجه بیشتر.
یکی از شکایتهای متداول زنان، که بسیار بیشتر از مردان است، این است که همسرانشان زمان کافی را با آنها سپری نمیکنند. رنجاندن طرف مقابل مثلا حرف نزدن با او یا قهر کردن میتواند آخرین زنگ هشدار برای مشکلات آن فرد باشد؛ اگر رابطه به اندازه کافی قوی باشد باید از چنین اقدامی به خوبی عبور کند. با اینکه طرف مقابل باید منبع شادی باشد اما میتواند بزرگترین خطر برای آن هم محسوب شود: بیشتر از هرکس دیگری، کسی که دوستش داریم میتواند شادیمان را هم خراب کند.
بهترین راهها برای کمتر رنجاندن کسانی که دوستشان داریم
– تلاش کنید همان گونه باشید که میگویید.
– تلاش کنید همانگونه رفتار کنید که از دیگران انتظار دارید.
– تلاش کنید همانگونه رفتار کنید که گرفتار عذاب وجدان نشوید.
– تلاش کنید راستگویی و صداقت عادت شما شود.
– تلاش کنید همیشه دنبال یادگیری باشید.
– تلاش کنید با پیدا کردن دوستان جدید دوستان قدیمی را هم حفظ کنید.
– تلاش کنید برای خوب کار کردن خوب هم استراحت کنید.
– تلاش کنید همیشه برای اطرافیانتان جذاب باشید.
– تلاش کنید اگر از کسی رنجیدهاید، با خود او صحبت کنید، نه پشت سر او.
– تلاش کنید وقتی به موفقیتی میرسید، آنهایی که در این راه به شما کمک کردهاند را فراموش نکنید.
– تلاش کنید تا عهدی شکسته نشود و اگر هم میشکند، شما باعث آن نباشید.
– تلاش کنید باور کنید دیگران وظیفهای در قبال شما ندارند و عامل سعادت یا شقاوت هر کس خود اوست.
– تلاش کنید قدردان لطف دیگران باشید و با رفتار و گفتارتان آنها را از محبت کردن پشیمان نکنید.
– تلاش کنید به هر چیز آنقدر بها بدهید که استحقاقش را دارد.
– تلاش کنید دنیا را با زیباییهایش ببینید.
منبع:مجله زندگی ایده آل