» فرهنگ و هنر » شعر و ترانه » شعر مسمط چیست؟
شعر و ترانه

شعر مسمط چیست؟

۱۴۰۳/۰۹/۰۷ 006

شعرمسمط یک قالب شعری است که در آن هر بخش از شعر با یک قافیه خاص به پایان می‌رسد و در آن ترکیب‌های جالبی از وزن و قافیه دیده می‌شود. این قالب در ادب فارسی به ویژه توسط شاعران بزرگی مانند منوچهری دامغانی معرفی شد. در این مقاله از موزستان به بررسی ویژگی‌ها و تاریخچه این قالب خواهیم پرداخت. شعرمسمط به دلیل ساختار خاص خود در اشعار فارسی جایگاه ویژه‌ای دارد.

 

شعر مسمط؛ ساختار و زیبایی در هم‌آهنگی قافیه‌ها

شعرمسمط چیست؟  

از نظر لغوی، واژه «مُسَمَّط» از ریشه «سَمط» گرفته شده که در زبان عربی به‌ معنی «رشته» است و چون در این قالب شعری این گونه به‌ نظر می‌آید که بندهای شعر به رشته کشیده شده‌اند، آن را «مُسَمَّط» یعنی «به رشته کشیده شده» یا «به رشته درآمده» می‌گویند.

 

در اصطلاح ادبی، «مُسَمَّط» یک قالب شعری است که مانند ترکیب ­بند و ترجیع ­بند، از چند بخش کوچک تشکیل می ­شود که هر بخش دارای سه یا چهار مصراع یا بیشتر است که بر یک وزن و قافیه ­اند و مصراع آخر هر بخش از آن با مصراع ­های دیگر آن بخش، هم­وزن هست؛ اما هم­قافیه نیست و با مصراع آخر بخش های دیگر هم­قافیه است. هر بخش از مسمط را یک «لَخت»(بخش، تکه) یا «رِشته» می­ گویند.

 

ممکن است همۀ مصراع ­های لَخت اول مسمط، هم قافیه باشند و اختلاف قافیه در مصراع آخر از لَخت دوم شروع شود. مصراع آخر رشته های مسمط را مصراع قافیه و بند مسمط و بند تَسمیط می­ نامند.

 

آثار شعر مسمط,شعر مسمط فارسی

 

شاعر ایرانی بنیانگذار قالب مسمط 

منوچهری دامغانی، شاعر قرن پنجم، بنیانگذار قالب مسمط است و شاعران دیگری مانند ناصرخسرو، شیخ بهایی، قاآنی، ملک الشعرای بهار و پروین اعتصامی نیز اشعاری در قالب مسمط سروده ­اند.

 

آثار شعر مسمط,شعر مسمط فارسی

 

نمونه شعر در قالب مسمط

مسمط مخمس شیخ بهایی

تاکی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟

ای تیر غمت را دل عشاق نشانه

جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه

رفتم به در صومعه عابد و زاهد

دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد

در میکده رهبانم و در صومعه عابد

گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد

یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه

روزی که برفتند حریفان پی هر کار

زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار

من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار

حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار

او خانه همی‌جوید و من صاحب خانه

 

 شعر در قالب مسمط

مسمط مشهور قاآنی

بنفشه رسته از زمین به طرف جویبارها

و یا گسسته حور عین ز زلف خویش تارها

ز سنگ اگر ندیده‌ای چسان جهد شرارها

به برگ‌های لاله بین میان لاله‌زارها

که چون شراره می‌جهد ز شنگ کوهسارها

ندانما ز کودکی شکوفه از چه پیر شد

نخورده‌ شیر عارضش چرا به رنگ شیر شد

گمان برم که همچو من به دام غم اسیر شد

ز پا فکنده دلبرش چه خوب دستگیر شد

بلی چنین برند دل ز عاشقان نگارها

درین بهار هر کسی هوای راغ داردا

به یاد باغ طلعتی خیال باغ داردا

به تیره شب ز جام می به کف چراغ داردا

همین دل منست و بس که درد و داغ داردا

جگر چو لاله پر ز خون ز عشق گلعذارها

 

 

 

گردآوری: بخش فرهنگ و هنر موزستان

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×