آشنایی با زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب
آشنایی با زندگی نامه ابوطالب بن عبدالمطلب
چکیده ای از بیوگرافی ابوطالب بن عبدالمطلب :
تاریخ تولد : 35 پیش از عامالفیل (535 میلادی)
محل تولد : مکه (شبهجزیره عربستان)
تاریخ درگذشت : 10 بعثت (در 90 سالگی)
محل تولد : مکه
آرامگاه : گورستان ابوطالب (مکه)
نام های دیگر : عبدالمناف، عمران
پیشه : تجارت
شناختهشده برای : عمو و حامی محمد، پدر علی و رئیس قبیله بنیهاشم
آثار برجسته : حمایت از محمد و مسلمانان، فرمان ساخت کعبه پس از تخریب بر اثر سیل
عنوان : شیخالابطح، سیدالبطحاء، رئیس مکه و شیخ قریش
همسر : فاطمه بنت اسد
فرزندان : طالب، عقیل، جعفر، علی، جمانه، ام هانی (فاخته)، ام طالب
والدین : عبدالمطلب (پدر)
فاطمه (مادر)
خویشاوندان : خاندان ابوطالب
بیوگرافی ابوطالب بن عبدالمطلب :
ابوطالب بن عبدالمطلب متولد حدود 535 – 619 میلادی است. رئیس قبیله بنیهاشم از قبیله قریش در مکه بود. او برادر عبدالله، پدر پیامبر اسلام حضرت محمد، بود و عموی محمد و پدر حضرت علی به شمار میرفت. پس از وفات پدرش، عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، ابوطالب مقام رئیس قبیله را به ارث برد و مسئولیتهای سقایه و رفاده (تأمین آب و غذا برای حاجیان) را نیز به عهده گرفت. او در مکه از احترام زیادی برخوردار بود.
بر اساس اجماع عمومی علمای اهل سنت، ابوطالب هیچگاه به اسلام روی نیاورد.
زندگی اولیه ابوطالب بن عبدالمطلب :
ابوطالب در سال 535 میلادی در شهر مکه در منطقه حجاز به دنیا آمد. او پسر عبدالمطلب رئیس قبیله هاشم و برادر عبدالله، پدر پیامبر اسلام، بود که قبل از تولد محمد درگذشته بود. پس از مرگ مادر محمد، آمنه بنت وهب، محمد که هنوز کودکی بود به سرپرستی پدربزرگش، عبدالمطلب، سپرد. زمانی که محمد هشت ساله شد، عبدالمطلب درگذشت. یکی از عمویان محمد باید او را تحت سرپرستی میگرفت. بزرگترین عموی او، الحارث، از نظر مالی توانایی پذیرش سرپرستی محمد را نداشت. ابوطالب، علیرغم فقر خود، محمد را به سرپرستی پذیرفت و این کار را با سخاوتی بینظیر انجام داد.
اگرچه ابوطالب مسئول تأمین سقایه و رفاده حاجیان بود، اما خود در فقر زندگی میکرد. برای انجام وظایفش به عنوان میزبان حاجیان، مجبور شد از برادرش عباس پول قرض کند که نتوانست آن را پس بدهد و بنابراین عباس مسئولیت این وظیفه را بر عهده گرفت. با این حال، موقعیت اجتماعی او از این شکست آسیبی ندید.
محمد عموی خود را دوست میداشت و ابوطالب نیز او را دوست داشت. ابوطالب به عنوان شاعری با استعداد شناخته میشود و بسیاری از اشعار حمایتآمیز برای محمد به او نسبت داده میشود. یک بار که ابوطالب قصد داشت برای سفری تجاری از مکه خارج شود، محمد گریه کرد و نتواست جدایی از او را تحمل کند. به او ابوطالب پاسخ داد: «به خدا قسم که او را با خود خواهم برد و دیگر هیچگاه از هم جدا نخواهیم شد.»
در سالهای بعد، زمانی که محمد بزرگ شد و دید ابوطالب به علت خشکسالی شدید با مشکلات مالی روبهرو است، تصمیم گرفت که یکی از فرزندان ابوطالب را تحت سرپرستی خود بگیرد و عباس را متقاعد کرد که این کار را انجام بدهد. آنها این موضوع را با ابوطالب در میان گذاشتند و ابوطالب از آنها خواست که فرزند مورد علاقهاش، عقیل، را نزد او بگذارند. عباس جعفر را انتخاب کرد و محمد علی را.
حمایت از حضرت محمد (ص) :
در جامعه قبیلهای، وابستگی به یک قبیله اهمیت زیادی دارد، زیرا در غیر این صورت فرد ممکن است بدون مجازات کشته شود. ابوطالب به عنوان رئیس بنیهاشم، وظیفه حمایت از محمد را بر عهده داشت. پس از آن که محمد آغاز به تبلیغ پیام اسلام کرد، اعضای سایر قبایل قریش به طور فزایندهای احساس تهدید از سوی محمد میکردند. در تلاش برای خاموش کردن او، آنها ابوطالب را تحت فشار قرار دادند تا یا محمد را ساکت کند یا او را کنترل نماید.
با وجود این فشارها، ابوطالب از حمایت محمد دست نکشید و او را از رهبران قریش محافظت کرد. رهبران قریش چندین بار به طور مستقیم با ابوطالب روبهرو شدند. ابوطالب آنها را نادیده گرفت و همچنان از محمد حمایت کرد، حتی زمانی که این حمایت باعث فاصلهگیری او از قریش شد. در یکی از روایتها، قریش حتی تهدید کردند که برای این نزاع با بنیهاشم جنگ خواهند کرد.
در یک روایت خاص از یکی از این درگیریها، ابوطالب محمد را فراخواند تا با قریش صحبت کند. محمد از رهبران قریش خواست که شهادتین بگویند و آنها حیرتزده شدند.
قریش حتی سعی کردند ابوطالب را با رشوه متقاعد کنند. آنها به ابوطالب گفتند که اگر اجازه دهد محمد را به دست آورند، او میتواند عماره بن ولید بن مغیره، زیباترین جوان قریش، را به فرزندی قبول کند. وقتی این روش هم نتیجه نداد، قریش از دیگر قبایل درخواست کردند که تجارت یا ازدواج با اعضای بنیهاشم را تحریم کنند. این تحریم هفت سال پس از آن که محمد اولین وحی را دریافت کرد، آغاز شد و سه سال به طول انجامید.
هدف از این تحریم فشار آوردن به بنیهاشم و حتی گرسنه کردن آنها به منظور تسلیم کردنشان بود. به منظور تأمین امنیت، بسیاری از اعضای بنیهاشم به نزد ابوطالب نقل مکان کردند و آنجا تبدیل به محلهای شبیه به گتو (محله یهودی نشین) شد. این وضعیت مشکلات زیادی برای آنها ایجاد نکرد، زیرا بسیاری از آنها اعضای خانواده در قبایل دیگر داشتند که کالاها را به صورت قاچاق برایشان میآوردند.
برادر ابوطالب، ابولهب، در این موضوع با قریش همراه شد و به محلهای در ناحیه عبد شمس نقل مکان کرد تا حمایت خود را از قریش نشان دهد. او معتقد بود که محمد یا دیوانه است یا کلاهبردار.
حمایت از محمد فشار زیادی بر ابوطالب و بنیهاشم وارد کرد. در یکی از موارد، ابوطالب به محمد گفت: «مرا و خودت را نجات بده و باری بیشتر از آنچه که طاقت ندارم، بر دوش من نگذار.» محمد پاسخ داد: «ای عموجان! به خدا سوگند، اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند که از این راه دست بردارم، هرگز چنین نخواهم کرد تا زمانی که خداوند این راه را پیروز کند یا مرا در این راه هلاک سازد.» وقتی ابوطالب احساسات محمد را دید، پاسخ داد: «برو، ای عزیز، هرچه میخواهی بگو. به خدا قسم که هیچگاه تو را به هیچ دلیلی به دست آنها نخواهم داد.»
وفات ابوطالب بن عبدالمطلب :
ابوطالب در حدود سال 619 میلادی، در بیش از 80 سالگی، حدود 10 سال پس از آغاز رسالت محمد، درگذشت. این سال به عنوان “سال غم” برای محمد شناخته میشود، زیرا نه تنها عمویش ابوطالب از دنیا رفت، بلکه همسرش خدیجه بنت خویلد نیز در مدت یک ماه پس از ابوطالب درگذشت.
پس از مرگ ابوطالب، محمد بدون حمایت باقی ماند. برادر ابوطالب و جانشین او به عنوان رئیس خانواده، یعنی ابولهب، از محمد حمایت نکرد زیرا او دشمن محمد بود و به همین دلیل، محمد و پیروانش با آزار و اذیتهای شدیدی روبهرو شدند. نقل است که محمد گفته است: “به خدا قسم، قریش هیچگاه به اندازه مرگ ابوطالب به من آسیب نرساندند.” مسلمانان اولیه برای فرار از آزار و اذیت قریش به حبشه و سپس به مدینه هجرت کردند.
نگاه های فرقه های مختلف :
یاد ابوطالب تحت تأثیر اهداف سیاسی اهل سنت و شیعه قرار دارد.
اهل سنت :
در اسلام اهل سنت گزارش شده که آیه 56 سوره قصص قرآن آورده شده است : (“ای پیامبر! یقیناً تو کسی را که بخواهی هدایت نمیکنی، بلکه خداوند هر که را که بخواهد هدایت میکند”) در مورد پذیرش اسلام توسط ابوطالب به دست برادرزادهاش نازل شده است.
شیعه :
شیعهها باور دارند که ابوطالب حامی درستکار محمد بود. علاوه بر این، وقتی محمد با خدیجه ازدواج کرد، ابوطالب خطبه عقد آن دو را خواند. این واقعیت همچنین برای اثبات یکتاپرستی ابوطالب مورد استفاده قرار گرفته است. طبق باور شیعه، ابوطالب مسلمان بود و به عنوان مسلمان از دنیا رفت.
شیعهها ادعا میکنند که دانشمندان اهل سنت در قرون اخیر نیز از استدلالهای شیعه در مورد ابوطالب حمایت کردهاند.
خانواده ابوطالب بن عبدالمطلب :
ابوطالب با فاطمه بنت اسد ازدواج کرده بود. آنها چهار پسر داشتند:
طالب: او اولین فرزند ابوطالب بود و ابوطالب کنیت خود را از او گرفت. اطلاعات کمی در مورد او موجود است؛ او فرزندی نداشت و پس از حدود سال 624 میلادی، بدنش هرگز پیدا نشد.
عقیل بن ابیطالب (ابو مسلم): عقیل با فاطمه بنت عقبه ازدواج کرد و صاحب فرزندان زیادی شد: ابو سعید، مسلم، موسی، عبدالله، رمله، جعفر، محمد و عبد الرحمن.
جعفر بن ابیطالب (ابو عون): جعفر با اسماء بنت عمیس ازدواج کرد و سه پسر داشت: عبدالله، محمد و عون. او همچنین یک دختر به نام نعمی داشت.
علی بن ابیطالب (ابو حسن): علی با چندین زن ازدواج کرد، از جمله فاطمه بنت محمد. او فرزندان زیادی مانند حسن، حسین، عباس، زینب، ام کلثوم و محمد داشت.
و سه دختر:
فاطمه بنت ابیطالب (ام هانی): فاطمه با حبیب بن ابی وهب ازدواج کرد و چهار پسر داشت: عمر، فلان، یوسف، عمرو و دو دختر به نامهای هانی و جعده.
جمانه بنت ابیطالب (ام سفیان): جمانه با ابو سفیان بن الحارث ازدواج کرد و دو پسر به نامهای سفیان و جعفر، علی داشت.
ریحانه بنت ابیطالب (ام طالب): ریحانه با عون بن عمیس ازدواج کرد و یک پسر به نام طالب داشت.
ویژگی های ظاهری و اخلاقی ابوطالب :
ابوطالب در میان قریش به سخاوت شهرت داشت و در زمانی که هیچیک از افراد این قبیله به اطعام دیگران نمیپرداخت، او اطعام کننده در مکه بود. او را مردی پاکدل و بلند همت معرفی کردهاند که خانه خودش را ملجا و مأمن افتادگان و درماندگان و یتیمان قرار داده بود. وی در طول زندگانی، با وجود جایگاه اجتماعی بالا، زندگی ساده و تنگدستانه داشت و به کسی از ضیق زندگی شکایت نمیکرد.
گردآوری: بخش مذهبی موزستان